شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و شورای شهر تهران
در پی رخ دادن فاجعه در بیروت و انفجار در بندر بزرگ این کشور بحثهایی درباره یکی از مناطق تهران و وجود مخازن بنزین در این منطقه توسط یکی از همکاران ما در شورای شهر تهران طرح شد. طرح این بحث با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد؛ عدهای، از شورای شهر انتقاد کردند که چرا با طرح این مسائل بدون پیگیری قابل قبول امنیت روانی جامعه را بر هم زده است، عدهای نیز بیتوجه طرح این مسائل را بازیهای سیاسی – رسانهای خواندند. واقعیت اما این است که این خطرات وجود دارد. خطر بیخ گوش تهران است، قبل و قبلتر از انفجار بیروت بارها این خطرات در ابعاد مختلف رخ داده و در موارد بسیاری نیز درباره آن هشدار داده شده است و در موارد بسیار اندکی به این هشدارها توجه شده است. بسیاری از مخازن بنزین و سایر وسایل و مواد اشتعالزا با توجه به توسعه و گسترش شهرها در بافت تهران و بافت همه شهرها وجود دارد. این مسئله به هیچ عنوان قانونی نیست. به این معنی که خلاء قانونی در این حوزه وجود ندارد. همانطور که خروج پادگانها از شهرها در برنامه سوم مصوب شده است، موضوع الزام و تکلیف به خروج مواردی از این دست نیز در قانون مورد تاکید قرار گرفته است.
ریشه مشکل در بخش اول در تخلف در توسعه بافت شهری در مناطقی است که پیش از این حومه شهرها بوده و این مخازن در آنها قرار گرفته است. به صورت روشن در مورد منطقه شهران این مخازن در دهه 50 در این منطقه قرار گرفته و بعد به مرور بافت مسکونی اطراف آن را گرفته است. در طی دهههای بعد، شهرها گسترش یافته و بافت مسکونی به صوت خلاف قانون در اطراف این مخازن ساخته شده و بسیاری از امکانات رفاهی مثل پمپ بنزین برای تامین سوخت شهرها نیز به درون بافت مسکونی ورود پیدا کرده است.
این مخازن در ابتدا خارج از شهرها بوده و بعد از آن بافت مسکونی به صورت غیرقانونی در اطراف آنها ایجاد میشود و بعد از سکنی گرفتن مردم، قانونگذار الزاماتی برای خروج این مخازن از بافت مسکونی در نظر گرفته است.
هشدارها و اتفاقات نیز در این زمینهها کم نبوده است. در اوایل دوره فعلی شورای شهر، یکی از مخازن نیروگاه شهید تندگویان منفجر شده بود و در بازدیدی که از محل این حادثه داشتیم بر این کوتاهی تاکید شد. در حال حاضر نیز ذخیره مواد سوختی و شیمیایی در تهران وجود دارد. انبارهای منطقه دوازدهم در نخستین روز کاری ما در شورای شهر دچار مشکل شد. با آقای حجت نظری بازدیدی از این منطقه داشتیم و شاهد بودیم که مکانهای سنگبری به انبارهای غیرقانونی رنگرزی و تینر و شیشه و کاالهای اشتعالزا تبدیل شده بود. جای تاسف که به دلیل عدم نظارت وزارت صمت این موارد متعدد است. مقابله با این موارد و مواردی از قبیل مخازن بنزین که در مصاحبه یکی از همکاران ما درباره آن تاکید شد، نیازمند یک تصمیم حاکمیتی جدی است. مردم بدانند از نظر ایمنسازی قوانین محکمی وجود دارد، به نظر میرسد که مردم باید وارد امر نظارتی شوند. نظارت مردم و فشار به مسئولان مانع از فجایعی مثل پلاسکو میشود. شهرداری بخشی دارد که مسئول بررسی تخلفات است و شورای شهر تنها تذکر میدهد چرا که ضابط قضایی نیست و برای پیگیری اجرایی موضوع، نهادهای دیگر باید در این امر ورود کنند. شورای شهر آلارم غیرامین بودن زندگی در شهر تهران را میدهد. اتفاقی که در کلینیک سینا رخ داد، یک نمونه از این فجایع بود. ایمنی ساختمان بهخصوص در اماکن عمومی و دولتی دستورالعملهای جدی نیز دارد. قوانین محکمی در این زمینه وجود دارد، مهم هماهنگی بین نهادهای بخشی و فرابخشی است. مهمترین موضوع اجرای قانون است. ایمنسازی مسئولیتی است که در قانون به صورت روشن بر عهده برخی نهادها و وزارتخانهها است. در حکمرانی تصمیم باید با مغز گرفته شود در حالی که در ایران امروز ما تصمیمات با قلب گرفته میشود. بسیاری از قوانین نادیده گرفته میشود و فجایع جبرانناپذیری رخ میدهد؛ فجایعی که در سطح کلان میتواند پایتخت را از پای درآورد.
منبع: روزنامه سازندگی