احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
ســفر اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران و گفتوگوهای او با مقامهای ارشد دولت در شــرایطی که امریکا به شدت در شورای امنیت و صحنه غیررسمی مشغول یارگیری علیه ایران است، از چند بعد اهمیت یافت؛ بهخصوص که به همان اندازه که دســت ترامپ و دولتش در راهکارهای قانونی و غیرقانونی برای مقابله با ایران و ایجاد محدودیت مقابل رفع تحریمهای تسلیحاتی در مهرماه ســال جاری خالی ماند، دستاوردهای سفر گروسی به تهران قابل توجه بود. در این بین برخی افراد انتقادهایی را در راستای همکاری – و البته ارتقاء ســطح همکاری و افزایش مکانهای مورد بازدید توســط آژانس بینالمللی در ایران- مطرح کردند. استدلال آنها این بود که این تعامل و اجازه ایران برای افزایش تعداد مکانهای مورد بازدید در شرایطی که برجام دستاوردهای کافی و وافی برای ایران نداشته امتیازی بیدلیل بود که نباید به غربیها داده میشد. اظهاراتی که به نظر میرسد به دلیل بیتوجهی به وضعیت فعلی ایران در عرصه بینالمللی است. درباره این نقد چند نکته قابل توجه و تشریح است: در شرایطی که واشنگتن از تمام توان خود بــرای یارگیری علیه ایران اســتفاده میکند، ناســازگاری ایران بــا آژانس میتوانســت منجر به نزدیکــی هرچه بیشــتر این گروه به امریکا شــود. منظور از این گروه ســازمان انرژی اتمی و اعضاء غربی حاضر در توافق هستهای است. حال آنکه تجربههای فعلی از همکاری و تعامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشــان داده است که استمرار این تعاملها و حفظ نمای این اطمینان که ایران موضوعی برای اختفا ندارد مانع از تشکیل جبهههای جدید بین اعضاء حاضر در برجام و امریکا است. جبههای که گزارشهای ســازمان انرژی اتمی میتواند در تشکیل یا اضمحلال آن نقش مهمی داشته باشد.
شرط مهم پیروزی یا حداقل دفع خطر در یک منازعه دیپلماتیک حرکت به موقع مهرههای این شــطرنج است. درک صحیح از اینکه در کجا قرار داریم، چه میزان امکان پیــش رو داریم و چه تعداد مهره در اطراف مــا خطرآفرین یا اطمینانزا هستند. واقعیت این است که با وجود تلاشهای دیپلماتیک و گزارشهای مثبت آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای تا به امروز و مهمتــر از همه انعقاد توافق برجام، ایران هنوز در ارتباط با موضوع برنامه و فعالیتهای هستهای خود با چالشهایی در جامعه بینالملل روبهرو اســت. اگرچه به لحاظ فنی و سیاسی پرونده هستهای ایران در نهادهای بینالمللی همچون شورای امنیت بسته اســت اما اثرات روانی این شبهات هنوز در اطراف ایران وجود دارد. البته منکر نقش عربستان، اسرائیل و امریکا در ایجاد این فضای تنشآفرین نیستیم اما واقعیت این است که این فضا با هر منشا یا ریشهای که قابل تعریف باشــد در حــال حاضر ملموس و موجود است. بنابراین نباید در جادهای حرکت کنیم که به این فضا فرصت توسعه داده شود. اقناع جامعه جهانی درباره فعالیتهای هستهای ایران پروسه و فرآیندی زمانبر است. این پروسه با گامهای کوتاه و کوچک و البته مطمئن محقق میشود. همکاری با آژانس به عنوان یک نهاد ناظر بینالمللی بخش جداییناپذیر از این پروسه است.
همکاری با آژانس و حضور در تعهدنامه NPT از موارد مهمی اســت که یارگیری ایران در عرصه بینالمللی را تسهیل و تضمین میکند. در شرایط فعلی جلب حمایتهای بینالمللی و حفظ مهرههایی همچون روسیه و چین برای ایران مهم و حیاتی است. با استفاده از همین استراتژی ایران توانســت قطعنامه امریکا در شورای امنیت برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی را خنثی کند. بنابراین نباید در مســیری گام برداریم که ما را منزویتر از وضعیت فعلــی کند. قطع همــکاری و تعامل با آژانس و خروج از NPT دو اقدامی است که منجر به از دســت رفتن متحدان ایران میشــود. حتی روسیه و چین هم با ایرانی که برنامه هستهای خارج از NPT دارد و آژانس بینالمللی انرژی اتمی با شک و شبهه درباره آن صحبت میکند، کاری ندارند.
اروپا در یک نگاه واقعبینانه به دنبال تنش با یاران نیست. اروپاییها این روزها به اندازهای درگیر مسائل و حواشی بیماری کرونا و بحرانهای اقتصادی درون خود هســتند که اگــر ایران اقدام خاصی نکند مایل به باز کردن پرونده تنش با ایران نیستند. علاوه بر اینکه استفاده از بازارهای داخلی ایران برای اروپا اهمیت دارد بنابراین آنها نیز به دنبال راهکارهایی برای حفظ ارتبــاط منطقی با ایران هستند. این نقطه اختلاف و شکاف فعلی اروپا و امریکا درباره ایران است. شکافی که ایران میتواند بــا یکســری از اقدامات آن را عمیقتــر کند یا با رفتارها و ادبیات تنشزا به سمت ترمیم این شکاف برود. بدون شــک در شرایط فعلی در صورتی که ایران ســطح تنش خود را در مســائل هستهای با آژانس بالا ببرد اروپا همین اندازه مقاومت را هم در مقابل امریکا از دست میدهد.
دو ســال بعــد از خروج امریــکا از برجام، دورنمایــی از عقبنشــینی امریــکا از سیاســتهایش علیه ایران وجود ندارد اما امریکا همــواره درباره ایجاد اختلاف بیــن آژانس و ایران برنامهریزیهای خود را داشــته و دارد. وضعیت فعلی و آرامش و دستاوردهای سفر گروسی به ایران چشــمانداز مورد علاقه واشنگتن نیست. دولت ترامپ تا به امروز تمام تلاش خود را کرده است تا تصویری تنشزا از برنامه هستهای و موشکی ایران به دنیا نشــان دهد. در این بین امارات، عربستان و اســرائیل با انگیزههای اقتصادی و البته کوتاهی سیاســت داخلی ما برای یارگیری از اعراب نیز با برنامهریزی امریکا در پی تنشزایی در روابط ایران و آژانس بوده و هســتند. حاال در آستانه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، اینکه ایران وارد تنش با اروپا بر سر مسائل هستهای یا عدم توافق با آژانس درباره بازدید از مکانهای هســتهای میشد، همه آن چیزی بود که ترامپ آرزوی آن را داشــت. این اختلاف میتوانست برگ برنده ترامپ برای پیروزی در داخل امریکا باشــد. از این حیث اقدام ایران در ایجاد و انعقــاد توافق با آژانس ایــن برگ ترامپ را نیز ســوزاند. با رویه فعلی کشــورهای اروپایی باقیمانــده در برجام، تــا پایان یافتن انتخابات امریکا و تعیین دولت جدید در این کشور رویکرد خودشان را برای حفــظ برجام و نحوه تعامــل با ایران ادامه میدهند. البتــه در صورتی که رویه فعلی تعامل ایران با آژانس ادامه یابد و برابر هر موضوعی خط و نشان خروج از برجام یا ترک NPT کشیده نشود. اروپا، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و چین و روسیه در زمان انتخاب بیــن امریکا و یــک ایران خــارج از برجام و NPT با برنامه هستهای مبهم بدونشک یک اتحاد و دیوار جهانی علیه ایران را خواهند ساخت. رفتار فعلی ما باید بهگونهای باشد که در عین حفظ خطوط قرمز با آگاهی از رفتارهای خیانتآمیز برخی کشورهای عربی در منطقه و البته نفوذ امریکا در سازمان بینالمللی انرژی اتمی روابط و سطح همکاریهای خود را تنظیم کنیم.
سیاست خارجی عرصه منطق و برنامهریزی است. مهرهها باید در زمان خود به درستی حرکت کنند. کســانی که تصور میکنند با ورود تنش های ایــران و امریکا به عرصه درگیری برنده هستند چه پاســخی برای تاریخ خواهند داشت. یارگیری و انعطاف به موقع در سیاســت خارجی ابزار مهمی اســت که نبایــد از آن غفلت کرد. در شــرایطی که ایران باید یارگیری را در برنامههای خــود قرار دهــد اصرار بــرای افزایــش تنش با کشــورهای عربی در کنار بیمبالاتــی در تنظیم ســطح تعامل ایران یا آژانس میتواند خســارات جبرانناپذیری را در پی داشــته باشد. منتقدان به همکاری و تعامل ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی درک صحیحی از شرایط بینالملل ندارند. از این جهت همکاری ایران با آژانس اتفاق مثبتی بود. رویهای که باید در سیاست منطقهای ایران نیز مورد توجه و بررسی واقع شود.
منبع: روزنامه سازندگی