پروانه مافی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مدتی پیش زلزلهای با قدرتی نزدیک به 7 ریشتر شهر بندری ازمیر در ترکیه را لرزاند. گزارشهایی که در ابتدا و پس از زلزله منتشر شد نشان میداد با اینکه قدرت زلزله بسیار زیاد بوده اما صدمات مالی و جانی آن اندک بوده است. تنها حدود بیست ساختمان خراب شد و آمار جانباختگان نهایتا به 100 نفر رسید.
اکنون این وضعیت را با تهران، پایتخت ایران بزرگ قیاس کنید. آیا اگر زلزلهای 7 ریشتری در تهران رخ دهد، خسارت مالی به چند ساختمان و خسارت جانی به 100 نفر محدود میشود؟ قطعا چنین نیست. هربار که درباره زلزله تهران سخن گفته میشود، آنچنان از ابعاد وخیم آن صحبت میشود که همه وحشتزده میشوند. اما این امری تازه نیست. خطر وقوع زلزلهای با قدرت تخریب بالا بهواسطه وجود گسلهای متعدد در پایتخت طی سالهای گذشته به کرات و به انحاء مختف یادآوری شده است. گسلهای مشا و ری از جمله مهمترین گسلهای پایتخت محسوب میشوند. هرچند که گسلهای متعدد دیگری از جمله گسل پردیسان، نارمک، جنتآباد شمالی و... نیز به صورت بالقوه امکان خطرآفرینی دارند و این امر همواره نگرانیهایی را بین مسئولان و شهروندان ایجاد کرده است.
اما مهمترین علت بروز نگرانیهای جدی در خصوص وقوع زلزله در تهران، نه صرفا بهخاطر نقش سیاسی، فرهنگی، اقتصادی بیبدیل آن، که به دلایل دیگری همچون تمرکز و تراکم جمعیتی فوقالعاده بالا )بعضاً تا 400 نفر بر هکتار که در کل خاورمیانه بیسابقه است(، وجود بافتهای فرسوده و ناپایدار گسترده در محدوده آن و نیز مکانیک خاص و منحصربهفرد خاک قسمتهای عمدهای از شهر تهران است.
20 درصد از ساختمانهای شهر تهران جزو بافتهای فرسوده محسوب میشوند که همزمان واجد ویژگیهایی همچون ناپایداری سازهای و قرارگیری در معابر کمتر از 6 متر هستند. این بافتها در محدودهای به مساحت 3268 هکتار در پایتخت پراکندهاند.
همچنین مطابق با مطالعات انجام شده در فرایند تهیه طرح جامع شهر تهران، قریب به 14800 هکتار از محدوده شهر در زمره بافت ناپایدار (بدین معنا که ضعف جدی از نظر مقاوت سازهای دارند) قرار گرفتهاند.
طی سالهای گذشته و با تشدید نگرانیهای ناشی از زلزله قریبالوقوع در شهر، تلاشهای جدی در جهت نوسازی و مقاومسازی بافتهای مسئلهدار صورت گرفت و منجر به نوسازی 45 درصد از بافتهای فرسوده شد؛ اما کماکان بخش قابل توجهی از بافتهای ای نچنینی که در صورت بروز زلزلهای حتی در مقیاس میانی با خسارات جدی و هنگفت روبهرو خواهند شد، به صورت بسیار خطرناکی به حال خود رها شدهاند. از سوی دیگر باید اذعان داشت بخش قابلتوجهی از ساخت وسازهای جدید در تهران نیز بهواسطه ترویج روحیه کاسبکاری و تقویت فرهنگ مادیگرایی افراطی فاقد استانداردهای لازم سازهای برابر زلزله هستند که خود این امر نیاز به تصمیمگیری فوری به منظور اجرای دقیق و بدونکم وکاست مقررات ملی ساختمان و بهخصوص مبحث 22 آن (مراقبت و نگهداری از ساختمان) را ایجاب مینماید.
مشکل دیگری که در تهران وجود داشته و بر شدت نگرانیها در صورت بروز زلزله میافزاید، ضعف جدی زیرساختهای خدماتی در برخی حوزهها بهخصوص حوزه درمانی و آموزشی است. بهطور مثال در شرایط فعلی بیش از نیمی از مدارس شهر تهران دارای عمری بیش از 40 سال بوده و از فرسودگی جدی رنج میبرند و در حوزه خدمات درمانی نیز برآورد شده که حدود 50 درصد بیمارستانهای تهران در صورت وقوع زلزله بیش از 6 ریشتر تخریب خواهند شد که این امر خود میتواند بر شدت و حجم بحران بهطرز چشمگیری بیفزاید.
از زاویه دیگر نحوه سیاستگذاری برابر خطر زلزله را باید به سه بخش اقدامات و برنامههای قبل، حین و پس از وقوع آن تقسیم کرد و عمده برنامهها بر مرحله پیش از وقوع متمرکز باشد. امری که در ایران و تهران بهصورت خاص کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
به عبارت دقیقتر هرچند مدیریت شهری با تمرکز بر راهاندازی سامانه هشدار سریع زلزله، سامانبخشی و اعلام عمومی اماکن ایمن در زمان وقوع خطر زلزله، ایجاد و گسترش سولههای مدیریت بحران در سطح محلات و ارائه بستههای تشویقی جهت نوسازی بافتهای فرسوده و مسئلهدار، اقدامات گستردهای را با رویکرد مسئولیت اجتماعی به انجام رسانده، اما مداقه بر آنها نشانگر توجه بیشتر به مرحله سوم از حلقه بههمپیوسته مواجهه با بحران است.
البته لازم به ذکر است که با ابلاغ قانون جدید مدیریت بحران کشور، شهرداری تهران عملاً نقش محوری و مرکزی در زمان وقوع بحرانهای اینچنینی به عهده ندارد و همانطور که گفته شد، اقدامات و برنامههای صورت گرفته از جانب این نهاد نیز عمدتاً با رویکرد مسئولیتپذیری در قبال شهر و شهروندان و به صورت داوطلبانه صورت گرفته است. نباید از خاطر پنهان داشت که توجه به اموری همچون آموزش شهروندان جهت مشارکت در قالب گروههای موقت امداد و نجات داوطلبانه، آموزش نحوه صحیح مواجهه فردی و گروهی با زلزله، فرهنگسازی جهت توجه جدی به ارتقا کیفیت در ساخت وساز برای سازندگان و مالکان میتواند نقشی به مراتب بیش از برنامهها و اقدامات پس از بروز بحران داشته و این امور جز با اعمال مدیریتی هماهنگ و یکپارچه امکان تحقق مناسب را نخواهند داشت.
منبع: روزنامه سازندگی