سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
با پیروزی جوبایدن در انتخابات آمریکا بدون شک طرفداران دموکرات او خوشحال هستند. بیرون از آمریکا نیز عدهای که نان و منفع تشان در تندروی ترامپ بود از رفتن او راضی نیستند و غیراز این گروه بقیه مردم دنیا که زندگی بدون جنگ و عاری از تصمیمات و سیاستهای تندروانه میخواهند نیز از پیروزی رقیب ترامپ بر او رضایت دارند. رضایت از پیروزی بایدن الزاما به معنی برتری او بر ترامپ نیست اما مسئله اصلی شرایطی بود که ترامپ در 4 سال گذشته بر آمریکا و همه دنیا اعمال کرد. در این بین به نظر میرسد مردم عادی در دنیا از پیروزی رقیب ترامپ بر او رضایت دارند هرچند که این تغییر نه برای ایران نه برای هیچ یک از کشورهای دنیا به معنی تغییر کلی سیاستهای کلان ایالات متحده آمریکا نیست و بدون شک نیز چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. در این بین نکته قابل توجه صداهایی است که از سیاست داخلی ایران شنیده میشود.
پیش از برگزاری انتخابات، اصولگرایان، جناح اصلاحطلب و دولت را به این متهم میکردند که دل به پیروزی بایدن بسته و حتی در اظهاراتی عجیب میگفتند برخی رسانههای داخلی ستاد انتخاباتی بایدن شدهاند.
این اظهارات از این جهت بیان میشد که اصلاحطلبان را متهم به انفعال و سازش کنند. یعنی به آنها بگویند از تلاش و کوشش دست برداشته و در انتظار روی کار آمدن دولتی دموکرات هستند تا شاید بتوانند چرخ مذاکره را دوباره فعال کنند. این اظهارات در حالی بیان میشد که به واقع خود اصولگرایان مخالفان صددرصدی با مذاکره نیستند بلکه آنها میخواهند این اتفاق در زمانی رخ دهد که خود دولت را در دست داشته باشند.
نکته قابل توجه این است که پیروزی بایدن به معنی امکان مجدد فعال شدن برجام با بازگشت آمریکا به این سند توافق است. بنابراین فرقی نمیکند، ترامپ یا بایدن در شرایطی که مناسب باشد خودشان خواهان مذاکره با ایران هستند، اینگونه نیست که بگوییم اصلا مذاکره نمیکنیم، اگر رئیسجمهور آینده آمریکا به برجام بازگردد، در قالب برجام میتوان با او مذاکره کرد. این تصمیم نیز تصمیمی حاکمیتی خواهد بود و مسالهای نیست که به دولت فعلی یا بعدی و قبلی مربوط باشد البته دولت میتواند در جزئیات و سرعت مباحث تعیینکننده باشد اما اصل مسئله به صورت انحصاری در دست دولت نیست. منتخب آمریکا اگر به برجام برگردد در قالب برجام میتوان مذاکرات مختلفی را به انجام رساند با این شرط که تحریمهای آمریکا، برداشته شود.
رفع برخی از این تحریمها تا اندازهای به شرایط اقتصادی ایران کمک میکند اگرچه رفع این تحریمها زمانبر است و نمیتوان انتظار معجزه در یک یا دو هفته داشت. تکرار مکرر این مسائل منجر به امید واهی میشود و بعد از عدم تحقق دوباره بازار در اثر یک انتظار نابجا درگیر نوسان خواهد بود.
ممکن است در مورد دموکراتها نیز همواره در ایران نگاه بهتری وجود داشته باشد. اصولا دموکراتها نسبت به جمهوریخواهان در ادبیات نرمتر هستند اما از یاد نبریم که بسیاری از اتفاقات سخت در خاورمیانه که از جانب آمریکا صورت گرفته در دوران دموکراتها بوده است. در مورد ایران نیز همین طور است و شخص و دولت تا اندازهای میتواند سطح تنشها را بالا ببرد یا کاهش دهد. سیاست خارجی آمریکا توسط شورای روابط خارجی آمریکا تدوین میشود بنابراین اگر بایدن هم انتخاب شود، گویی که مواضعش ممکن است مقداری نرمتر باشد و به اصطلاح بخواهد دنباله کار اوباما را بگیرد. بخشی از این مسئله با تغییر دولت از جمهوریخواه به دموکرات یا تغییر رئیسجمهور از چهرهای همانند ترامپ به بایدن رخ میدهد اما تهران نیز یک طرف معادلات است. تصمیم برای جلو رفتن یا توقف بسیاری از مسائل نیز باید از جانب تهران گرفته شود.بنابراین کنار رفتن ترامپ برای تهران محدود شدن یک خطر تلقی میشود اما به معنی پایان مشکلات نیست. روابط ایران و آمریکا بر همان مدار 4 دهه گذشته طی خواهد شد اما با بازگشت دولت بعدی به برجام برخی محدودیتهای شدید ایران در زمینه فروش نفت ممکن است محدود شود. همان اندازه که باید قدر فرصتها را بدانیم نباید برای مسائل بیش از حد هیجانزده شویم.
منبع: روزنامه سازندگی