شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مفهوم انتخابات در نظام جمهوری اسلامی همواره موضوع رقابت به نوعی گرمکننده تنور انتخابات بوده است با این وجود پرهیز از دوقطبی کردن انتخابات نیز توصیهای موکد بوده است. در مقابل اگر قرار بر این باشد که به طور کلی از سال قبل از انتخابات برنده انتخابات اعلام شود دیگر انتخابات مفهوم خود را از دست میدهد.
در شرایط فعلی مردم به دلیل مشکلات اقتصادی، تحریمها و برخی رفتارها که عزت نفس مردم ما را زیر سوال برده ناامید هستند. طبقه متوسط در ایران بسیار کوچک شده است و به نوعی از بین رفته حال آن که همواره در هر جامعهای این طبقه متوسط است که در انتخابات تعیینکننده است.
در انتخابات سال آینده اما ما با جامعهای روبهرو هستیم که طبقه متوسط در آن از بین رفته است. در کنار این موضوع، سفرههای مردم به اندازهای کوچک شده است که گذران زندگی در آنجا سخت شده است. زمانی که مجموعه این عوامل را کنار هم قرار میدهیم مشخص است که انتخابات سال آتی پررونق نخواهد بود و تکرار میزان مشارکتی است که در اسفند 98 شاهد بودیم.
رفتارها و اظهارات نهادهای نظارتی و اصولگرایان نیز در رسانهها و گفتوگوها نشان از این دارد که آنها میخواهند این پیام را به اصلاحطلبان بدهند که ما برنده انتخابات هستیم. آنها با تکیه بر شورای نگهبان مکرر یادآوری میکنند که اصلاحطلبان از سد شورای نگهبان عبور نمیکنند و اگر هم عبور کنند اقبالی از سمت مردم نخواهند داشت.
نکته عجیب این که این گروه مکرر نیز مدعی هستند که برای مردم و حفظ منافع آنها کار میکنند حال آن که چگونه ممکن است حق انتخاب از مردم سلب شود و به جای آنها تصمیم گرفته شود. اصلاحطلبان نیز به عنوان گروهی که مدعی دغدغه داشتن برای مردم هستند در این میانه ایستادهاند.
وضعیت تحریم و بسیاری از سوءمدیریتها در دولت شرایط زندگی را سخت کرده است و آنها این مسائل را از چشم اصلاحطلبان میبینند. اصولگرایان نیز سوار بر اسب مراد به مجلس یازدهم رسیده و با تشکیل مجلسی که نماینده همه مردم نیست، پیشگویی میکنند که فاتحان ریاستجمهوری سیزدهم هستند. غافل از این که آنها سرنا را از سر گشادش مینوازند و با این رفتارها نمیتوانند فاتحان حقیقی باشند.
در این شرایط اصلاحطلبان دو رویکرد مهم را باید مدنظر قرار دهند: نخست دوری از تفرقه است. تشتت در جریان اصلاحطلبی در انتخابات اسفند نیز به نفع اصولگرایان تمام شد. حفظ انسجام درونی باید اولویت سخت اصلاحطلبان در شرایط فعلی باشد. این تجمیع باید توسط بزرگان و اصلاحطلبان و چهرههای دلسوز این جریان پیگیری و رصد شود.
درست است که شورای نگهبان سد بزرگی بر سر راه اصلاحطلبان است اما نباید به دلیلی ناامیدی از عرصه تایید صلاحیتها کار را از چندین ماه مانده به انتخابات رها کرد و با ناامیدی به کنار رفت. مردم چنین چیزی را از اصلاحطلبان قبول نمیکنند. متاسفانه شاهد بودیم که در انتخابات اسفند 98 این ناامیدی –امیدواربم که تنها علت ناامیدی بوده باشد- برخی حتی رای به عدم حضور در انتخابات دادند به این معنی که از ارائه لیست و معرفی کاندیدا خودداری کردند.
رویکرد دوم که بیش از این که متوجه اصلاحطلبان باشد متوجه دولت است، مقابله با سیاهنماییهایی است که درباره دولت دوم آقای روحانی شده است. دولت باید با رویکرد رسانهای قویتر به تبیین عملکرد خود بپردازد. سکوت اصلاحطلبان و البته دولت در بسیاری از عرصهها از جانب جریان اصولگرا مصادره به مطلوب شده است. آنها سعی دارند تمامی مشکلات را بر گردن اصلاحطلبان یا دولت بیندازند حال آن که عملکرد خود این جریان در چند ماه گذشته در مجلس یازدهم به خوبی نشان داد که چند مردحلاج هستند.
مشخصا مجلس یازدهم ستاد انتخاباتی اصولگرایان شده است و قانونگذاری برای مردم تبدیل به مصوبهسازی برای نمایش شده است.
در این بین اصلاحطلبان باید با انسجام در کنار دولت از تنگناها بگویند. مردم خسته هستند اما به صحبتها گوش میکنند. از یاد نبریم که همواره صبر و اتحاد در جریان اصلاحات برای آنها نتیجه به همراه داشته است.
منبع: روزنامه سازندگی