سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
درست همزمان با پیروزی بایدن و قوت گرفتن زمزمههای احیای برجام و افزایش امیدواریها در داخل برای بهبود شرایط اقتصادی سلسله اقداماتی رخ داد که بازگشت شرایط به قبل از روی کار آمدن ترامپ را دشوراتر میکند. از جمله ترور شهید فخریزاده که دقیقا با هدف بغرنجتر کردن روابط ایران با غرب انجام شد. همینطور تصویب، تایید و اباغ بلافاصله قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که گذشته از ثبت یک رکورد جدید در مدت زمان به سرانجام رسیدن یک طرح دوفوریتی محتوای آن برخلاف نامش بعید است کمکی به رفع تحریمها کند. من این اقدامات را در قالب تصمیمات سیاسی ارزیابی میکنم که لزوما منافع ملی را به دنبال نخواهند داشت.
تبعات و سرانجام تصمیماتی که به صورت سیاسی اخذ میشوند به راحتی قابل پیشبینی نیستند. گاهی تصمیمات شدید گرفته میشود و مذاکرات میان یک کشور با طرفهای خارجیاش نتیجه میدهند و گاهی تصمیمات نرم گرفته میشوند و با وجود این تصور که نتیجه خواهند داد اما بینتیجه ماندهاند.
مثالهای زیادی دراینباره وجود دارد. مثلا قرارداد کمپ دیوید را ملاحظه کنید که طی آن مصر تسلیم و مسیر سازش را در پیش گرفت اما این قرارداد هیچ دستاورد و نتیجهای برای آن نداشت. جامعه مصر نتوانست از طریق این قرارداد مشکلاتی نظیر فقر و ناداری خود را کم کند. مصر به همان حالت قبلی باقی ماند در حالی که سران این کشور با نیات خودشان مذاکره و سازش کردند تا وضع آنها بهتر شود.
اما برعکس این حالت هم وجود دارد که کشوری از در سازش وارد نشده و پاسخها به تصمیمات انقلابی آن کشور پاسخهایی نابودکننده بودهاند. مثلا حمله ژاپن به بندر «پرل هاربر» و نابودی کشتیها آمریکایی نمونه قابل تاملی است. با این حمله ژاپنیها یک سیلی محکم به آمریکا زدند اما نتیجه آن این بود که پادشاه ژاپن برابر ژنرال آمریکایی زانو زد و قرارداد تسلیم امضا کرد. بنابراین چندان نمیشود درباره نتایج برخوردهای تهدیدآمیز و سفت و سخت خودمان با قاطعیت سخن بگوییم. لذا باید تدابیر لازم را از همه جهات در نظر داشت. سیاستمداران ما باید زندگی را درازمدت ببینند و نه مقطعی. خیلی جاهلانه است که همه چیز را مقطعی نگاه کنیم و فکر کنیم که فقط ما هستیم که تصمیم میگیریم و طرف مقابل تسلیم محض تصمیمات ما خواهد بود. اخیرا در کلیپی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده یکی از چهرههای تندرو در واکنش به ترور شهید فخریزاده میگوید باید بزنیم تا نخوریم. در حالی که موضوع به این سادگی نیست. ممکن است اگر بزنیم خیلی بیشتر بخوریم. باید به مسائل درازمدت نگاه کنیم. چه بسا نرمش و یک سیاست ملایم آینده خیلی بهتری را پیش چشم ما بگذارد.
سیاستهای گذشته ما در قبال کشورهای غربی و واکنشهای آنان بهترین چراغ راهنمای ما خواهند بود تا درس بگیریم که امروز چه رفتار و برخوردی داشته باشیم. سال 84 هم ایران با یک تصمیم سفت و سخت برنامههای هستهای خود را از سر گرفت و اجرای پروتکل الحاقی را متوقف کرد. اما نتیجه آن نزدیک به دو دهه اعمال تحریمهای سخت و کمرشکن، انزوای بینالمللی و صدور قطعنامههای سختگیرانه علیه کشور بود. بعد از آن هم تجربه برجام را داریم که با امضای آن و تا پیش از روی کار آمدن ترامپ توانستیم تا حد زیادی جایگاه بینالمللی خودمان را در منطقه و جهان احیا کنیم و از ذیل فصل 7 سازمان ملل بدون جنگ و خونریزی خارج شویم و برای دو سال شاهد رشد اقتصادی باشیم. به علاوه بعد از خروج ترامپ هم این آمریکا بود که در انزوای جهانی قرار گرفت و ایران همواره بر اساس همین قرارداد برجام توانست با صدای بلند آمریکا را در جهان محکوم کند و حمایت کشورهای دیگر دنیا را داشته باشد. مخالفان سرسخت برجام، آمریکا و اسرائیل بودند؛ چراکه آنها معتقد بودند متن برجام به گونهای است که ایران را تقویت میکند. درست مانند برخی ایرانیها در داخل که همفکر با آقای نتانیاهو میگویند برجام خوب نیست و مخالفند.
من معتقدم ما در برجام پیروزی بزرگی به دست آوردیم ولو اینکه در برخی نکات داخلی آن نتوانسته باشیم به آن چیزهایی که کاملا به نفع ماست برسیم.
این امر طبیعی در مذاکره است و قرار نیست همه چیز کاملا به نفع یک طرف باشد. بالاخره مذاکره بدهبستان است. من معتقدم با امضای برجام ما به پیروزی بزرگی رسیدیم. کما اینکه بعد از امضای برجام خیلی از مقامات بزرگ مملکت و سیاستمداران دنیا هم آن را پیروزی بزرگی تلقی کردند و اظهارنظرهای آنها وجود دارد. ما در برجام پیروزی بزرگی کسب کردیم و به همین دلیل اسرائیل، آلسعود و آمریکا با آن مخالفت کردند. چون معتقد بودند که با این توافق، ایران به یک امپراتوری تبدیل میشود.
لذا امروز هم به اعتقاد من باید در محدوده برجام و تعهداتی که داریم فشار بیاوریم و اعلام کنیم که پایبند به امضای خودمان هستیم ولو اینکه برخی طرفهای دیگر پایبند نباشند. تقلید از آنها در عدم پایبندی مخالف سیاست ما به عنوان یک امر درازمدت است.
بر همین اساس معتقدم مصوبه اخیر مجلس درباره برجام مصوبه خوبی نیست و آینده این قرارداد قابل قبول را به خطر میاندازد. اگر قرار است ما اقدامی درباره برجام و یا درباره اقدامات مهاجمانه دشمن از جمله ترور انجام دهیم، بدون اینکه چندان مسئله را بولد کنیم که از آن سوءاستفاده شود، این اقدام باید مبتنی بر یک اجماع داخلی باشد.
درست است که این مصوبه حالا به قانون بدل شده و ظاهرا دولت چارهای جز اجرای آن ندارد. اما یادمان باشد در کشور ما خیلی از قوانین اجرا نشده و نمیشوند. مثل قانون برنامه ششم توسعه که تقریبا تمام احکام آن اجرا نشده است. بنابراین اینطور نیست که بگوییم کار از کار گذشته و چون قانون است باید اجرا شود. متاسفانه در کشور ما خیلی از قوانین چنین سرنوشتی داشتهاند. درست است که باید به قانون احترام گذاشت ولی در کشور ما سالها به قوانین احترام گذاشته نشده است. این هم قانونی است که باید با مشورت و دقت بیشتری درباره اجرای آن تصمیمگیری کرد.
نمایندگان برای اینکه اجرای این قانون ضمانت داشته باشد برای کسانی که از اجرای آن شانه خالی کنند مجازات درجه 2 تا 5 در نظر گرفتهاند. اما من معتقدم رئیسجمهوری که منافع خودش را بر منافع ملت ترجیح بدهد نبودنش بهتر از بودنش خواهد بود.
اگر رئیسجمهور فکر میکند این قانون به ضرر منافع ملی است و نباید آن را اجرا کند، زیر بار اجرای آن نرود و 25 سال زندان را هم به جان بخرد. خیلی از قوانین دیگر هم اجرا نشده و اتفاقی هم برای هیچ کس رخ نداده است. همانطور که گفتم احکام قانون برنامه ششم توسعه اجرا نشدهاند و هیچ کس مجازات نشده است. اگر رئیسجمهور، به جایگاه خودش واقف باشد باید تشخیص خود و هیئت دولت را درباره اجرای یک قانون غالب بداند. اگر فکر میکند این به ضرر ملت است باید ضرر خودش را به ضرر ملت ترجیح بداند و بگوید حتی به قیمت زندان رفتن هم این قانون مضر به حال مملکت را اجرا نمیکنم.
جالب اینکه قالیباف در مناظرههای انتخاباتی سال 96 از برجام به عنوان موضع حاکمیت دفاع میکرد و تاکید داشت آن را حفظ خواهد کرد. دو شب گذشته هم در گفتوگوی تلویزیونی خود با صراحت گفت ما برجام را حفظ میکنیم و اقدامات ما در داخل برجام است. اگرچه محتوای این قانون به برجام لطمه میزند اما نظر ایشان این بود که ما برجام را حفظ میکنیم و اقدامات ما در چارچوب برجام است. متاسفانه خیلی از افرادی که حرف میزنند بدون اطلاع حرفهای جاهلانه میزنند.
نظر من این است که ما معاهدهای امضا کردیم و باید به این معاهده پایبند باشیم و در درون آن تلاش کنیم. هر اقدامی در جهت تخریب آن باعث شادی دشمنان ما از جمله صهیونیسم، آمریکا، وهابیت و... خواهد شد. آنها خوشحال میشوند که ما خودمان به دست خودمان برجام را نابود کنیم. برجام سندی است که پایبندی و اجرای آن میتواند برای خود اصولگرایان هم مفید باشد و عواید زیادی برای کشور خواهد داشت. لذا نباید با انگیزههای سیاسی به جان برجام و در نهایت کشور بیفتیم.
مقایسه تصویب سریع این قانون در مقایسه با لوایح FATF که نزدیک به چهارسال تلاش دولت و مجلس نتوانست آنها را به قانون بدل کند، انسان را شگفتزده میکند. بارها درباره مسئله نفوذ در کشور ما هشدار داده شده است. به نظر میرسد این موضوع در این رابطه اتفاق بیتاثیر نباشد. عدم تصویب لوایح FATF بانکی ما را با دنیا قطع کرده و مشکلات بسیار زیادی حتی با کشورهایی نظیر چین و روسیه برای ما ایجاد کرده است. حتی بانکهای این کشورها به عنوان متحدان ایران هم حاضر نیستند با ما کار کنند. این یک نوع خودزنی است. البته آقای قالیباف میگوید مجلس 4 ماه است درباره این موضوع مشغول بحث و بررسی است و با شورای عالی امنیت ملی هم مشورت کرده است. اما به اعتقاد من هم این طرح بسیار سریع به تصویب و تایید رسید و این عجیب است.
به هرحال وقتی ما میخواهیم با جامعه جهانی زندگی کنیم و یک کشور ایزوله نباشیم باید با تدبیر عمل کنیم. البته خوشبختانه تدابیر مقام معظم رهبری راهگشا بوده است و ایشان به خصوص این موضوع را در پیامی که به مناسبت ترور شهید فخریزاده دادند نشان دادند که تا چه اندازه مدبرانه درباره امور میاندیشند و اجازه حاکم شدن تندرویها را نمیدهند.
منبع: روزنامه سازندگی