بهرام فیاضی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
ماههای ابتدایی هر دولتی، انرژی و هیجان مضاعفی هم در میان هواداران دولت منتخب و هم در لایههای مختلف مدیریتی و بوروکراتیک کشور با امید به تغییر روندهاى حاکم بر سیاستهای کلان رخ میدهد که بخشی از آن هماکنون دستکم در میان برندگان انتخابات مشهود است. در ماههای آینده میتوان برنامههای دولت سیزدهم را که نتایج حاصل از این تغییرات بوده مشاهده کرد.
اما اصلیترین نمود تغییر و تحولات در نگاه مردم خروجی و نتیجهای است که برنامهها به همراه خواهند داشت؛ در واقع آنچه مردم بتوانند اثرات آن را در زندگی خود درک و لمس کنند حائز اهمیت است. در حال حاضر مساله اقتصاد و وجود چشماندازی روشن از آینده کشور مهمترین موضوعی است که در صورت تغییر در جهت مثبت میتواند برای جامعه قابل درک باشد.
یکی دیگر از بحثهای کلان جامعه در ماههای آینده موضوع برجام است که با توجه به اثرات آن در وضعیت اقتصادی کشور همین امر میتواند متاثر از فرجام برجام باشد. چنانچه ادامه مذاکرات در راستای تامین منافع ملی و حصول نتیجه با استقبال دولت روبهرو شود ثمرات آن نیز در فضای داخلی برای مردم محسوس خواهد بود زیرا اگر این مساله رخ ندهد شرایط برای ایجاد تغییرات محسوس و ملموس دشوار خواهد شد.
مساله دیگری که کشور در یک سال و نیم گذشته با آن دست و پنجه نرم میکند همهگیری ویروس کرونا و آثار و تبعات روحی، اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن است. موضوع تامین واکسن کرونا که مسئولیت آن با وزیر بهداشت است به عنوان یک مطالبه و انتظار همگانی است که در دولت جدید وزیر آینده بهداشت کار بسیار سختی پیشرو خواهد داشت چراکه بهانههای عدم همراهی سایر بخشها برای تامین واکسن از سوی جامعه پذیرفته نخواهد شد.
در کل دولت سیزدهم کار سختی را در پیش دارد زیرا ظرفیتهایی که در سالهای گذشته برای حل مشکلات کشور مورد استفاده قرار گرفتهاند حلال مشکلات مردم نبوده است.
چالش بزرگ دولت بازآفرینی سرمایه اجتماعی است و ترمیم بیاعتمادی به وجود آمده بزرگترین مساله حاکمیت است. بیشترین مسئولیت در این میان در ترمیم و بازسازی این سرمایه بر عهده دولت جدید است.
در این میان اینکه چگونه دولت سیزدهم میتواند به مرمت اعتماد از دست رفته کمک کند موضوع مهمی است که از بحث عدالت گرفته تا بازتوزیع عادلانه ثروت و قدرت و همچنین استفاده از ظرفیتهای ملی و ایجاد وحدت ملی از هر طریقی را شامل میشود و دولت جدید باید در دستور کار قرار دهد.
با این حال دولت ابراهیم رئیسی در ٣ حوزه چالش اساسی دارد؛ یک، سیاست خارجی که شامل برجام، تعیین تکلیف FATF و بازسازی مناسبات ایران با کشورهای همسایه و منطقه میشود.
در مساله برجام رئیسجمهور در سخنرانی که روز تحلیف انجام دادند بر این موضع تاکید کردند که از هر راهحل دیپلماتیک برای حل تحریمها استقبال میکنند که با توجه به اظهارات طرفهای مقابل هم به نظر میرسد انجام مذاکرات دور از ذهن نباشد.
با این حال عمده استراتژی دولت آینده مبتنی بر این مساله خواهد بود که از ظرفیت داخلی در حل مشکلات بهره ببرند زیرا از جمله مواردی است که دولت سیزدهم تاکید بسیار زیادی داشته و وعده به کارگیری توان داخلی را در شعارهای خود داده است.
در حوزه سیاست داخلی که باید به مساله حل نشده کاهش مشارکت مردم در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها پرداخته شود، که البته در تصمیمگیریها بحث مشارکت دادن مردم در انتخابات مطرح است همچنین اهمیت دادن به نهادهای اجتماعی، مدنی و سیاسی. دیگری مساله حل نشده حصر است که البته امروز اولویت اول مردم نیست اما پیگیری و حل آن میتواند برای بخش قابل توجهی از جامعه اهمیت داشته باشد.
موضوع دیگر در حوزه سیاست داخلی این است که مطالبات و خواست چند درصد از مردم میتواند در دولت آینده انعکاس داشته باشد.
در این میان مباحثی مانند فضای کسب و کار، بیکاری و افزایش حجم نقدینگی که منجر به تورم شده آینده نامعلومی دارند و تحمل ایستادگی در شرایط اقتصادی این روزها دیگر فراتر از توان مردم شده است. این مساله را نباید فراموش کرد که نزدیک به ٤٠٠ هزار میلیارد تومان کسری بودجه در کشور وجود دارد که آثار تورمی آن در آینده بیش از زمان حال خود را نشان خواهد داد.
حالا در کنار این مباحث، مسایلی مانند زیرساختها و محیط زیست هم وجود دارند که ذهن جامعه را مغشوش کرده که تحمل آن قطعا از توان جامعه خارج است و در این میان رویکرد دولت باید بکارگیری مشارکت حداکثری از ظرفیت مردم باشد.
با این حال مسیر سختی پیش روی دولت است زیرا فرصت آزمون و خطا وجود ندارد و در بسیاری از حوزهها نارضایتی اجتماعی به وجود آمده و این انتظار از دولت سیزدهم میرود که اشتباهاتی راکه خود منتقد آن بودند تکرار نکرده و وعدههای دولت در حد شعار باقی نماند.
منبع: روزنامه سازندگی