شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اصلاحات زیربنایی ساختار اقتصادی عنوان کلی است که در طی دو دهه گذشته بر اساس برنامههای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس تجربیات دولتهای سازندگی و اصلاحات برنامههای کوتاهمدت 5 ساله و اصلاح ساختار اقتصادی در نظر گرفته شده بود. هدف کلی از همه این طرحها و برنامهها مسئله بهبود وضعیت معیشتی مردم و مبارزه با فقر بود. حالا این روزها دوباره، از مجلس و دولت خبرهایی درباره بحث درباره تصمیماتی در ارتباط با تغییر شیوه نرخگذاری ارز شنیده میشود. تصمیماتی که به طور مستقیم بر معیشت مردم اثر میگذارد، معیشتی که طی سال اخیر یکبار با رفتارهای پوپولیستی یک دولت در حرکت خلاف جهت برنامهها ضربه خورده و یکبار دیگر هم دستآویز برخی سیاسیکاریها در عرصه سیاست خارجی شده است.
دور نیست زمانی که در دولتهای نهم و دهم صحبت از مبارزه با رانت و فساد اقتصادی شد تا تصمیمات خلقالساعه را توجیه کند. تصمیماتی که مشخصا یک گروه جامعه را هدف گرفته بود. در آن زمان با توجیه اصلاح الگوی مصرف و اتکا به این مسئله که یارانه پنهان در اقتصاد ایران بیداد میکند، به سمت اجرای طرح هدفمندی یارانهها رفتند.
دولت پوپولیستی نهم و دهم سعی کرد تمام چهارچوبها را بر هم بزند اما چیزی جایگزین آن نکرد. آنها تصور میکردند میتوانند با توزیع یارانه مدتی مردم را سرگرم کنند و تنها هدف آنها در اجرای طرح هدفمندی یارانهها هم جذب گروه اقتصادی کف جامعه بود. این نخستن گام در جهت نابودی طبقه متوسط بود که توسط دولت آقای احمدینژاد برداشته شد. دولت نهم و دهم تمام زیرساختهای کشور را با این رفتارها بر هم زد و دولتی را تحویل به آقای روحانی داد که طبق گفته شخص آقای محسن رضایی که در سال 92 جزو رقبای انتخاباتی آقای روحانی بودند، کشوری در لبه پرتگاه بود.
حالا متاسفانه دوباره صدای برنامههایی از همان دست و همان جنس در دولت آقای رئیسی شنیده میشود. برنامههایی که با عنوان کلی جراحی اقتصادی از آن یاد میشود و مکرر بر ادبیاتی از قبیل شجاعت دولت و شهامت مجلس پافشاری میکنند تا تصمیمات خلقالساعه را توجیه کنند. این دست از تصمیمات اقتصادی همان تکرار تجربههای اقتصادی دولت احمدینژاد است و به سان بازی ماروپله در عرصه اقتصاد در حال تکرار است. تنها صدایی که از اجرای این طرحها شنیده میشود صدای نابودی طبقه متوسط زیر چرخدندههای تصمیمات اقتصادی پوپولیستی است.
دولت سیزدهم از ابتدای آغاز به کار همراه با مجلس یازدهم بر مسئله عدم تخصیص ارز 4 هزار و 200 تومانی تاکید کردند. مجلس که قائله تحقیق و تفحص نیز در اینباره راه انداخت و دولت یکبار در قالب یک لایحه و این روزها نیز در چهارچوب لایحه بودجه تصمیم به حذف ارز ترجیحی گرفته است. این مهمترین تصمیم اقتصادی است که دولت و مجلس با آن روبهرو هستند. بنابراین در اینباره ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
1 فارغ از اینکه این ارز تا چه اندازه فساد و رانت ایجاد کرده و چقدر به اهداف در نظر گرفته شده در زمان تدوین و تبیین آن اختصاص یافته، شکی نیست که این ارز باید از عرصه قیمتگذاری اقتصادی و محاسبات حذف شود. بدون تردید دونرخی بودن همواره فسادزا است و کسی مدافع کارایی این نرخگذاری در اقتصاد نیست. اما اینکه بگویند ارز ترجیحی به کالاهای لازم اختصاص پیدا نکرده و صرف ادوات موسیقی شده اظهاراتی بیمبنا است چراکه فقدان نظارت را نشان میدهد. نباید آدرس غلط به مردم داد که ارز به دارو نمیرسد پس آن را حذف میکنیم. اگر شیوه تخصیص ارز درست و با نظارت و پیگیری دقیق دستگاههای نظارتی بود، جایی برای این ادعاها باقی نمیماند. در این زمینه بهتر است واقعیتهای اقتصادی بیان شود و نمایندگان از دادن آدرس غلط به مردم جلوگیری کنند.
2 در زمینه تصمیماتی از قبیل حذف ارز 4 هزار و 200 تومانی باید همه شرایط در نظر گرفته شود. به نظر میرسد تصمیماتی برای نرمشهایی در زمینه سیاست خارجی اتخاذ شده است و هرچند دیر اما تغییراتی در زمینه رویکردها و مواضع در زمینه احیای برجام رخ داده است. تصمیم درباره ارز 4 هزار و 200 تومانی باید توام با شرایط برجام اتخاذ شود. همه استقبال میکنیم که زندگی مردم به برجام گره زده نشود اما مسئله واقعی این است که باید این مسائل در نگاه کلان در کنار هم اتخاذ شود و به تنهایی هر یک از این مسائل را پیش نبرند.
3 هر نوع تصمیمگیری باید با برقراری ارتباط با مردم باشد. اگر قرار است تصمیماتی در این زمینه اتخاذ شود باید با برنامهریزی دقیق به مردم اطلاع داده شود و نظارتهای بازار تقویت پیدا کند. حالا که مجلس و دولت و قوه قضاییه یکدست هستند دیگر جای بهانهای باقی نمیماند. آقایان که تا دیروز مکرر از ضعف مدیریت در اجرای تصمیمات میگفتند حالا در عرصه امتحان قرار گرفتهاند. اجرای چنین تصمیمی میتواند تبعات اجتماعی بسیار سنگینی داشته باشد. امروز کسانی که برجام را در مجلس آتش زده بودند مدافع برجام شدهاند، امیدواریم در زمینههای اقتصادی نیز برخلاف گذشته که مکرر ساز خود را میزدند به فکر مردم باشند. اتخاذ تصمیمی همانند حذف ارز ترجیحی در صورتی که با سازوکار دقیق و همراهی مردم توام نباید زلزله بزرگی را به اقتصاد و زندگی طبقه ویران شده متوسط وارد میکند. از این نظر باید از شیوه مدیریت ماروپلهای در اقتصاد دوری کرد. اقتصاد ایران 8 سال در بازی ماروپله هدفمندی یارانههای احمدینژاد بوده است. انتظار میرود آقای رئیسی از گذشته درس بگیرد و با همراهی دو قوهای که از نظر سیاسی با او یکدست هستند از هر تصمیم هیجانی دوری کند.
منبع: روزنامه سازندگی