سیدمحمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
از دیرباز مهمترین دغدغه بشر مسئله عدالت بوده است. و هدف از تشکیل حکومت اسلامی اجرای عدالت است.
امام خمینی در دوران مبارزات، نوید ایجاد عدالت در صورت برپایی حکومت را میدادند: ((حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس میگوید ((به قدر این کفش بی قیمت هم پیش من نیست)) آن که هست اقامه عدل است آن چیزی که حضرت امیر و اولاد او میتوانستند در صورتی که فرصت بهشان بدهند اقامه عدل را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند. لکن فرصت نیافتند))صحیفه امام ج 20 ص 211
شهید مطهری میگوید:"در مورد وضع آینده انقلاب اسلامی خودمان یکی از اساسیترین مسائل همین مسئله عدالت اجتماعی است... در جامعهای که عدالت وجود نداشته باشد، هزاران هزار بیمار روانی به وجود میآیند... یعنی اگر جامعه به تعبیر علی (ع) به دو گروه گرسنه و سیر تقسیم شود، وضع به همین منوال باقی نمیماند. یک گروه گرفتار بیماریهایی نظری تفرعن، خودبزرگ بینی و... میشوند. و گروه دیگر دچار ناراحتیهای ناشی از محرومیت" مرتضی مطهری، پیرامون انقلاب اسلامی ص 149
امام خمینی در آستانه رفراندوم برای تشکیل جمهوری اسلامی فرمودند: "اگر شما یک حکومت عدلی بخواهید، یک حکومت انصافی بخواهید. بخواهید که در رفاه باشید، بخواهید که اغنیا به شما ظلم نکنند، بخواهید که دولتها به شما ظلم نکنند، اگر یک همچون حکومتی را بخواهید رای بدهید به جمهوری اسلامی"صحیفه امام ج 6 ص 328
امام خمینی الگوی حکومت مورد نظر خود را حکومت علی ع میداند و میفرماید:"آنهایی که نظر سوء نسبت به اسلام دارند، این است که اسلام را درک نکردهاند حکومت اسلامی تاکنون در کار نبوده است، حکومت اسلامی در صدر اسلام بوده و هیچ وحشتی هم در زمان حکومت علی ع نبود و مردم در امان بودند... ذائقه تلخی که میگویید از این حکومتهاست؛ نه حکومت اسلامی که رفتاری عادلانه و منصفانه دارد." صحیفه ج 5 ص 340
امام خمینی پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، خطاب به ملت فرمودند:"مبارک باد بر شما روزی که با رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در آن جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده میشوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به طور یکسان میبارد..." صحیفه ج 6 ص 452
اکنون با گذشت چهار دهه از استقرار جمهوری اسلامی، سوال است که آیا به الگوی حکومت علوی نزدیک شدهایم؟
امام علی ع میفرمایند ((امر حاکمیت دین خدا را فقط کسانی میتوانند بر پا دارند که سازش نکنند، همرنگ جماعت نشوند و خود در پی مطامعی (و خواستههایی) نباشند))
((لا یقیم امر الله سبحانه الا من لایصانع و لا یضارع و لا تبع المطامع))
علت عدم تحقق وعدهها در عدم تبعیت از الگوی عدالت علوی است و انحراف و سوء استفاده از قدرت میتواند علت اصلی عدم تحقق وعدهها باشد. در این جا به معدودی از معیارهای حکومت علوی اشاره میکنیم:
1) امام صادق ع میفرمایند: هنگامی که علی ع زمام امور را در دست گرفت بر فراز منبر پس از حمد و ثنای الهی فرمود: به خدا سوگند تا زمانی که درختی در یثرب دارم، حتی از درهمی از اموال بیت المال مسلمانان استفاده نخواهم کرد. آن چه میگویم باور کنید.. آیا میپندارید در تقسیم این اموال از هوسهای شما پیروی میکنم؟ عقیل برادر حضرت که به خشم آمده بود از جای برخواست و گفت: میخواهی مرا با یکی از این سیاهان مدینه یکسان بدانی؟ حضرت فرمود: بنشین.. تو چه برتری بر آن سیاه داری؟ طلحه و زبیر نزد امیرالمومنین ع آمدند و گفتند عمر در تقسیم بیت المال با ما چنان رفتار نمیکرد (به فرماندهان بیش از بقیه میداد) حضرت فرمود پیامبر (ص) چقدر به شما میداد؟ آن دو ساکت شدند. حضرت فرمود آیا پیامبر (ص) به طور مساوی بین مسلمانان قسمت نمیکرد؟ گفتند آری امام فرمود به نظر شما پیروی از سنت رسول خدا برتر است یا سنت عمر؟ پاسخ دادند سنت رسول خدا. و ادامه دادند ای امیر مومنان سابقه ما از دیگران بیشتر است. ضمناً رابطه خویشاوندی هم داریم. حضرت پرسید: سابقه شما بیشتر است یا سابقه من؟ پاسخ دادند سابقه شما. حضرت فرمود رابطه خویشاوندی شما نزدیکتر است یا خویشاوندی من با رسول خدا؟ گفتند رابطه خویشاوندی شما. حضرت پرسید: آیا مشکلات شما بیشتر است یا مشکلات من؟ گفتند شما. حضرت فرمود به خدا قسم من و این کارگرم هر دو برابر و مساوی هستیم.
((عبدالله ابن جعفر)) برادرزاده و داماد حضرت و شوهر حضرت زینب به سبب تنگدستی به امیرالمومنین روی آورد. گفت ای امیر مومنان کاش دستور میدادی مقداری از بیت المال به من کمک گردد.. حضرت فرمود نه. به خدا سوگند چیزی ندارم که به تو بدهم. مگر آن که دستور دهی عمویت دست به دزدی بزند و رهاوردش را در اختیار تو بگذارد.
برخورد حضرت علی ع با همسرش ((ام عثمان)) و دخترش ام کلثوم و دیگر نزدیکانش در نهج البلاغه آمده است. نمونههای دیگری از حساسیت امام علی ع در ارتباط با اموال عمومی است.
2) رسالت علما درباره شکمبارگی حکمرانان
در پایان فرمایشات حضرت در خطبه شقشقیه میفرمایند: سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید. اگر نبود حضور آشکار بیعت کنندگان و عدالت خواهان و با وجود یاوران حجت بر من تمام نشده بود و اگر خداوند از عالمان پیمان نگرفته بود که بر شکم بارگی ظالمان و گرسنگی مظلومان ساکت و بی تفاوت نگذرند، افسار شتر خلافت را بر پشتش میانداختم و رهایش میساختم. و نیز با همان پیمانهای که ابتدای دشت خلافت را آب دادم ((و آن را به دیگران وانهادم)) انتهایش را نیز آبیاری میکردم و آن گاه درمییافتید این دنیا یتان نزد من از آب بینی بز پستتر است.
3) روزی که علی ع به خلافت رسید، خطاب به مردم فرمود: کل دارایی من را ببینید. اگر پایان حکومتم چیزی به زندگی من اضافه شد من به شما خیانت کردم.
امیر مومنان در جنگ جمل گفت چه عیبی در حکومت من دیدید که با من جنگیدید. به پیراهنش اشاره کرد که به خدا این پیراهن هم از بیت المال شما نیست. اشاره کردند به کیسهای که خوراک آن حضرت در آن قرار داشت و فرمود این خوراک هم از بیت المال شما نیست.
4) امام علی (ع) بعد از بیعت مردم با آن حضرت به تمام افرادی که در عصر عثمان، اموال بیت المال را غارت کرده بودند یا از طرف خلیفه به آنها اهدا شده بود هشدار میدهد و میفرماید:
به خدا سوگند اگر آن ((اموالی که از بیت المال غارت شده عطایایی که عثمان بی حساب به این و آن بخشیده است)) را بیابم که کابین زنان شده یا کنیزیان با آن خریده شده باشد، همه را قاطعانه به بیت المال باز میگردانم. سپس میفرمایند زیرا عدالت مایه گشایش جامعه است و آن کس که عدالت برای او موجب مضیقه و تنگا گردد ظلم و ستم برای او سختتر و تنگتر است، آگاه باشید تمام زمین هایی را که عثمان به این و آن بخشیده و همه اموالی را که از بیت المال داده، همه به بیت المال باز میگردد. چرا که هیچ چیز نمیتواند حقوق گذاشته را باطل کند. (خطبه 15)
5) حضرت در اولین روزهای حکومت بر همه امتیازها و تبعیضهای ناروا قلم بطلان کشید در مقابل یارانی که میگفتند شما که عموم مردم را میشناسید ثروت و نعمت دنیا را دوست دارند. آیا بهتر نیست به آنها مال بیشتری بدهی و برای اشراف عرب و سران قریش سهمی بیش از دیگران تصور کنید؟ تا به دشمنانت نپیوندند بلکه یاریات کنند تا حکومت نونهادت استوار گردد.
امیرمومنان (ع) از این پیشنهاد ناروا برآشفت و به عتاب فرمود: آیا از من میخواهید با ستم بر ملتم یاری (فزونی طلبان و عدالت ناخواهان) را بطلبم و پشتیبانیشان را بجویم؟ والله که هرگز چنین نمیکنم... اگر این مال و ثروت از آن خودم بود همگان را در تقسیم آن یکسان میداشتم تا چه رسد به این که این مال مال خداست. (خطبه 12)
6) ضرورت دادگری رهبر: امام علی (ع) خطاب به عثمان میفرمایند: بدان که بافضیلتترین بندگان خدا نزد خدا پیشوای دادگر است. راه یافته و راهبر است... بدترین مردم نزد خدا پیشوای ستمگر است. گمراه است. و گمراه کننده است. من تو را به خدا قسم میدهم که پیشوای کشته شده این امت نباشی...
امام علیه السلام نتیجه ظلم را شورش مردم و کشتن خلیفه میداند...
خطبه 164
7) ضرورت همترازی رهبر با ضعیفترین مردم:
خدای سبحان بر پیشوایان عادل واجب فرموده که خویش را همسان مردمان ناتوان نهند. تا فقر فقیر، وی را بیتاب نکند و بر او گران نیاید. خطبه 204
روز مظلوم بر ظالم سختتر است از روز ظالم بر مظلوم. (حکمت 241) روزی که ستم دیده از ستمکار انتقام کشد، سختتر از روزی است که ستمکار ظلم میکند. یعنی وقتی ظلم حاکم زمینه شورش عمومی را فراهم کند، آن روز روز سختی برای حاکم ستمکار است.
8) خطبه 37. ناتوان خوار شده نزد من عزیز و توانمند است تا آن که حق را برایش بازستانم و توانمند نزد من ناتوان و ذلیل است تا آن که حق را از وی بازستانم
9) بیزاری از ظلم- حضرت علی (ع) در خطبه 224 ضمن ابراز بیزاری از ظلم میفرمایند: برادرم عقیل در اوج فقر و گرفتاری به سراغم آمد و یک صاع از گندم بیت المال برای سیر کردن کودکانش میخواست به سخنانش گوش دادم گمان کرد که دینم را به او خواهم فروخت. آهنی را برای او داغ کردم و به چشمش نزدیک کردم از درد فریاد کشید. به او گفتم عقیل آیا از آهنی تفتیده که یک انسان معمولی آن را داغ کرده ناله میکنی و مرا به آتشی میکشی که خداوند آن را با غضبش شعله ور کرده؟ و سپس میفرمایند: سوگند به خدا اگر تمامی اقالیم هفت گانه دنیا با آنچه در زیر آسمانهای آنهاست به من داده شود تا خدا را با ظلمی به جهت کشیدن پوست جوی از دهان مورچهای معصیت کنم، هرگز چنین خطایی را مرتکب نگردم.
10) عثمان ابن حنیف کارگزار امام علی (ع) در بصره بود. پس از اطلاع امام از رفتن عثمان به مهمانی که مختص ثروتمندان است، حضرت در نامهای ضمن نکوهش او میفرمایند: آگاه باش برای هر پیروی پیشروی است که باید از او تبعیت کند و از علم او کسب نور کند هشیار باش امام شما از دنیایش به دو لباس کهنه و از خوراکش به دو قرص نان کفایت نموده است... آیا درباره خودم به این قناعت کنم که گفته شود این امیرالمومنین است ولی در سختیهای زندگی الگوی مردم نباشم؟
11) مذمت فقر: علی (ع) به فرزندش محمد حنفیه فرمود: ای فرزند عزیزم بدان فقر عامل کاهش دین است و عقل را به دهدشت میاندازد و انگیزه برای عداوت می گردد
١٢ - شراکت فقرا در اموال اغنیا :
خداوند سبحان در اموال توانگران معاش فقرا قرار داده است و در نتیجه هیچ فقیری گرسنه نماند مگر اینکه توانگری به همان مقدار از مال فقیر بهره مند شد و خداوند متعال آن را در مورد این ظلم باز خواهد کرد.
امام علی در مورد حق مردم در حکومت و حکومت بر مردم می فرماید: با عظمت ترین حقوق الهیه حاکم بر مردم و حق مردم بر حاکم است... هرگز امور مردم جامعه بدون اصلاح حاکمان اصلاح نشود... آن هنگام که حاکم بر مردم ظلم و تعدی روا دارد پراکندگی در جامعه نفوذ کند و علامتهای ستم آشکار شود...
منبع: روزنامه سازندگی