فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی تصور میشد یکدست شدن حاکمیت ممکن است بتواند برخی از دستاندازها را از مسیر حرکت دولت بردارد. واقعیت امر این است که در کشور ما عملکرد قوه مجریه تابع شرایط مختلفی است که هم در تصمیمگیریها و هم در نحوه مدیریت اقتصاد و اجتماعی کشور تجلی پیدا میکند و در کنار توان و تجربه و تلاش یک دولت، این عوامل در میزان کارایی و توفیق دولت موثر است. کما اینکه عملکرد دولت در کشور ما تا اندازه زیادی وابسته به قانونگذاری قوه مقننه است؛ به این معنی که ممکن است قوانین دست دولت را ببندد یا اختیارات زیادی به دولت بدهد. این تضاد رویکردها و سیاستها در نحوه رفتار مجلس یازدهم با دولت آقای روحانی و رئیسی ملموس بود و از این جهت این امیدواری وجود داشت که با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی دیگر مجلس برای ممانعت از دستیابی دولت به توافق احیای برجام مصوبهای ندهد. شاهد هستیم که قانونی که پیش از این برای دولت آقای روحانی نوشته شده بود حالا جز از جانب اقلیتی در مجلس برای مخالفت با برجام علیه دولت آقای رئیسی استفاده میشود. با این وجود و علیرغم برداشته شدن این موانع، علیرغم انتظار جدی، اما هنوز خبری از حصول توافق به گوش نمیرسد. توافقی که برای وضعیت اقتصادی ضروری به نظر میرسد. نباید از یاد برد که مجلس قبل مکررا با قوانین و مصوبههای مختلف دست دولت را میبست اما حداقل در این زمینه دولت رئیسی چنین محدودیتهایی ندارد اما خروجی متفاوتی نیز دیده نمیشود.
البته برای همه روشن است سیاست خارجی کشور ما موضوعی است که نهادهای بالادستی درخصوص اعلام نظر میکنند و دولت به تنهایی نمیتواند درخصوص برخی موضوعات مهم به تنهایی ورود کند و تصمیم بگیرد. در کنار این واقعیت، غیرقابلانکار است که بحث سیاست خارجی کاملا بستر را برای پیشرفت و عدم پیشرفت دولت فراهم یا محدود میکند، چراکه به هر حال با این توافقات وضعیت مالی دولتها میتواند متفاوت باشد. علیرغم همه انتقادات به دولت آقای روحانی - که بعضا خود ما نیز از منتقدان سرسخت ایشان در عرصههای مختلفی بودیم در عرصههای داخلی و خارجی انتقاداتی به ایشان و مشاوران و وزرایشان داشتیم - ایشان دولت دوم را در یک شرایط بحرانی ناشی از خروج ترامپ از برجام اداره کرد. در این ایام و کماکان هنوز هم، چرخه معیشت مردم و اقتصاد کشور با دستاندازهای بسیار میچرخید و از اساس همین چالشهای اقتصادی یکی از فرصتهای گروه مقابل برای تبلیغ درعرصه انتخابات بود. اما علیرغم همه وعدهها مبنی بر بهبود وضعیت در سه روز و سه ماه، امروز هم نمیبینیم، وضعیت معیشت مردم تغییری کرده باشد. این عدم توفیق در بهبود وضعیت اقتصادی و رشد گرانیها با سرعت پیش از دولت سیزدهم در حالی است که علیرغم همراهیهای بیشتری که با دولت آقای رئیسی میشود وضعیت سفرههای مردم تغییری نکرده است. بنابراین زمان این رسیده که با واقعبینی به موضوع ارتباط ناگسستنی اقتصاد و سیاست خارجی توجه کنیم.
امروز منتقدان دولت آقای روحانی که با شعار تامین معیشت و از بین بردن فقر بدون هیچ برنامهای روی کار آمدند و سکان اجرایی را در دست گرفتند، نه فقری را ریشهکن کردهاند و نه وضعیت معیشت را بهبود حداقلی دادهاند و حتی شرایط اقتصادی در یک سال گذشته بدتر هم شده است. این افت وضعیت اقتصادی و رشد گرانیها در حالی است که به اذعان خودشان حاکمیت را یکدست کردند و سه قوه از یک جناح سیاسی و فکری خاص در کنار هم قرار گرفتند و حتی منتقدانی مثل ما هم که راضی بودیم تا شاید این وضع، نفعی برای معیشت مردم داشته باشد، نمیتوانیم بگوییم قدم از قدم برداشته شده است. اتفاقاتی که در طی این مدت گذشته رخ داد نشان از روند معکوس و منفی در وضعیت داشته. یعنی علیرغم همان سیاست خارجیای که دست دولت را بسته بود و با اینکه مجلس جلوی دولت روحانی ایستاده بود و در قبال دولت رئیسی چنین رویهای ندارد، اما افت اقتصاد و وضعیت معیشت ادامه دارد و توفیقی نیز در سیاست خارجی حاصل نشده است. یک سال و نیم از دولت بایدن گذشت و فرصتها از دست میرود.
در عرصه تصمیمگیری درست در صحنه سیاست خارجی استفاده از افراد صاحب فکر و صلاحیت حرف نخست را میزند. علیرغم همه نقدهایی که به دولت آقای روحانی وارد بود، در این عرصه ایشان از دلسوزترین افراد و در عین حال واقعبینترین مشاوران در زمینه سیاست خارجی استفاده میکردند. حالا اما این چرخه چرخیده و شاهد فرصتسوزی جدی در زمینه مذاکرات هستیم. آقای رئیسی نباید از یاد ببرند که حالا رئیسجمهور همه هستند و باید مطالبه مردم ایران در به نتیجه رساندن مذاکرات احیای برجام را بهجد پیگیری کنند. در شرایطی که امروز شاهد برخی اظهارات نسنجیده از جانب نمایندگان مجلس برای مخالفت با مذاکرات حتی توسط دولت آقای رئیسی هستیم، حقانیت دکتر ظریف بهتر درک میشود که میگفت منتقدان برجام حتی نمیتوانند یک برگ توافق با غرب امضا کنند. ساعت شنی مذاکرات احیای برجام رو به پایان است و اینکه هیچ دستاوردی از جانب منتقدان و مخالفان آقای ظریف حاصل نشده، نشان میدهد این میدان جای شعار نیست. در هر صورت آنچه در حال از دست رفتن است زمان طلایی برای ملت ایران است. زمانی که زندگی و معیشت آنها بدان وابسته است.
منبع: روزنامه سازندگی