سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
تصمیمات جدید دولت از جمله حذف ارز ترجیحی، طرح «توزیع عادلانه یارانهها» و افزایش قیمت چند کالای اساسی این روزها باعث بروز نگرانی هایی از سوی مردم و جامعه شده است. ظاهرا یکی از دلایل این نگرانی، حرفهای متفاوت و گاه متناقض دولتمردان است. عموم مردم از تفاوتهای این سخنان نگران شدند و برخی نیز آینده برای خودشان مبهم دیدند. از دیگر سو دولت وارد مرحله سختی از ماموریتهای خود برای اداره جامعه شده است. در چنین شرایطی باید دید دولت چه مسیری را میخواهد دنبال کند. در این میان فقط میتوان رییس جمهور محترم پیشنهاد کرد در چالش سخت اقتصادی پیش رو، مدیریت منسجم و متمرکزی را در راس کار قرار دهد. ما توصیه میکنیم رئیس جمهور رسما به وزیران محترم ابلاغ کند که سکوت کنند و سخن نگویند. تشت نظرات، نه تنها جلوه بسیار بدی دارد، باعث سردرگمی مردم هم میشود. فقط یک نفر از سوی دولت باید با مردم درباره اصلاحات صحبت کند. الان معاون اقتصادی رییس جمهور یک جور سخن میگوید، وزیر کشور سخنانی دیگری را در برنامه تلویزیونی مطرح می کند، وزیر صنعت اظهاراتی دیگری را بیان میکند و دیگران نیز به همین ترتیب. حالا این آرا و نظرات مختلف را در کنار اظهارات متفاوت نمایندگان مجلس نیز قرار دهید تا ببینید چرا مردم نگران میشوند. بنابراین در چنین شرایطی برای دوری از نگرانی مردم، به تمرکز و داشتن برنامه روشن و حرف کمتر و دقیقتری از طرف دولت نیازمندیم.
از دیگر سو در این روزها با گران شدن چند کالای اساسی از جانب دولت مردم و کارشناسان مسائل اقتصادی با ابهامات زیادی رو به رو هستند و در این میان آغاز کار حذف یارانه چند کالای اساسی و گران کردن آنها بسیار عجولانه و بدون محاسبه بود. بنابراین ابهامات زیادی در این مورد وجود دارد و ما علاقمند هستیم که دولت این مرحله سخت را به خوبی پشت سر گذارد و توصیه میکنیم که برای عبور از شرایط سخت این روزها در گام اول صحبتهای متفاوت و متفرق را ممنوع کرده و به یک ستاد عالی مسئولیت را واگذر کند، مدیران آن ستاد هم با دقت کار را رصد و پیگیری کند و با یک سخنگوی رسمی با مردم در ارتباط باشند.
با این حال اصل موضوع را نه تایید و نه نقد میکنم زیرا الان وقت انتقاد و پیشنهاد دادن نیست. اما اگر شرایط برای نقد و پیشنهاد مهیا بود، میشد مواردی را مطرح کرد. اما در حال حاضر از این مرحله عبور کردهایم و دولت وارد اقداماتی شده که اثرات بدی را بر بازار گذاشته است. در نتیحه بهتر است که سکوت کنیم تا کاری که دولت آغاز کرده به سامان برساند.
در این میان آنچه برای ما اهمیت دارد ایجاد آرامش در جامعه و اطمینان از این موضوع است که دولت قصد ندارد زندگی مردم را سختتر کند و در پی آن است که مردم بتوانند نیازهای خود را تامین کنند. در چنین شرایطی منتظر هستیم که دولت در ادامه کار، منسجم تر و با برنامهتر در انجام تحولاتی که در پی آن است ظاهر شود.
اما اینکه آیا در کشورهای دیگر هم وضع همینگونه است و جیرهبندی غذایی انجام شده باید این نکته را در نظر داشت که شرایط ایران با هیچ کشور دیگری قابل مقایسه نیست. دنیا وارد شوک اقتصادی با عنوان گران شدن غذا شده است. در این میان مشکل ایران این است که ما در شرایط فوق بحرانی اقتصاد قرار داریم و این بحران داخلی شدید با یک بحران بینالمللی کمسابقه همافزا شده و چالشهای اقتصادی کشور را تشدید کرده است. اگر قرار بود برنامه دولت با تدبیر بهتری وارد عمل شود باید قبل از اینکه دنیا وارد چنین بحران غذایی میشد بحران های خود را کاهش میدادیم و کشور را از این حالت خارج میکردیم و یا نباید قبل از اینکه مسائل بینالملل حل شوند وارد اصلاحات ساختاری میشدیم.
اینها مسائلی است که هر کدام در جای خود باید مورد انتقاد قرار گیرد اما در حال حاضر وقت پرداختن به چنین نقدهایی نیست و فقط باید از دولت تقاضا کنیم که اشتباهات چند هفته اخیر خود را تکرار نکند. الان وقت پرداختن به هیچ انتقادی نیست وگرنه اگر قرار بر انتقاد بود باید میگفتیم که اول باید مسئله هستهای و تحریمهای ایران به نتیجه میرسید و سپس در شرایط پایدارتری اصلاحات ساختاری انجام میشد.
زمانی که مجلس و دولت ارز 4200 تومانی را به عنوان منشا فساد بزرگ معرفی کردند و علاقمند بودند که این مسئله را حل کنند بدون توجه به شرایط غیرعادی ایران و بینالملل دست به چنین اقدامی زدند که این موضوع نشانه این است که درک درستی از مسائل میان تصمیم گیران اصلی کشور وجود ندارد. و مسئولان اصلی کشور بدون توجه به دو امر کاملا واقعی اصلاحات ساختاری را انجام دادند؛ یکی در فشار بودن اقتصاد ایران به خاطر تحریم های بینالمللی و از سوی دیگر نبودن تعادل در بازارهای جهانی.
به نظر میرسد که دولت و مجلس برای تامین کسری بودجه و یا جلوگیری از قاچاق کالا دست به اصلاح ساختاری بدون برنامه و تهیه پیش نیازها زدهاند اما این موضوع قابل قبول و قابل فهم نیست که چرا مسئولان عالیرتبه درک جامعی از اولویتهای کشور ندارند.
اولویت کشور به طور قطع حل مساله برجام و خشکاندن ریشههای تورم و عدم تعادل در بازار است که باید در پله اول اتفاق میافتاد اما دولت تاخیر زیادی در این مسئله داشت زیرا مردم در درجه اول اهمیت قرار ندارند.
امیدواریم که با توجه به حوادثی که روی داده و موج نارضایتی در جامعه، دولت و دولتمردان متوجه شرایط سخت اقتصادی شوند و به جای سخنان شعاری همچون این سخن که «ما اجازه نمیدهیم گرانی برای مردم مشکلساز شود» و از این نوع سخنان به واقعیتهای بسیار سخت اجتماعی و اقتصادی ایران توجه کنند.
منبع: روزنامه سازندگی