سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در روزهای اخیر مساله حضور جدی گشتهای ارشاد در سطح شهرها برای برخورد با موضوع بدحجابی با توجه به اظهارات برخی مسئولان و غیرمسئولان در این حوزه مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. به نظر میرسد موضوع حجاب دچار یک کجفهمی از طرف برخی گروههای مختلف در جامعه شده است. در مقابل نیز برخی افراد که حتی در این حوزه مسئولیتی ندارند با اظهارات نسنجیده به تنش در این زمینه دامن میزنند. به همین جهت، درباره موضوع حجاب و بدحجابی ذکر چند نکته ضروری به نظر میرسد:
وقتی قانونی وجود دارد، راهی جز اجرای آن نیست. شاید استدلال کنیم که این قانون غلط است یا برای زمان فعلی مناسب نیست. برای این کار باید از طرق قانونی در راستای اصلاح قانون اقدام کرد، اما راهی به جز اجرای قانون وجود ندارد و نمیتوان با استدلال اینکه قانون ایراد دارد یا عدهای به آن نقد دارند از اجرای آن سرباز زد. بنابراین در گام نخست تاکید میکنیم در کشور ما حجاب یک مساله قانونی است و باید اجرا شود.
درباره نحوه برخورد با فردی که قانون را رعایت نمیکند نیز جای بحث جدی وجود دارد. به صورت کلی قانونگذار باید در تدوین قانون، نحوه برخورد با فرد یا افراد خاطی از اجرای قانون را تعیین کند، اما در مورد قانون حجاب چنین پیشبینیای صورت نگرفته است و در حقیقت از اساس هیچ مجازاتی برای برخورد با بیقانونی در زمینه حجاب به صورت قانون تدوین نشده است. در هیچ کجای قانون تاکید نشده بدحجاب را باید با گشت ارشاد مورد ارشاد قرار داد یا از سطح شهر جمعآوری کرد. یا باید موضوع گشت ارشاد را در قانون گنجاند یا در شرایطی که در قانون چنین چیزی دیده نشده، نباید به این مساله ادامه داد. در یک مثال ساده وقتی راننده متخلفی از چراغ قرمز عبور میکند، برای وی جریمه در نظر گرفته میشود. کسی به دنبال راننده نمیرود تا او را بازداشت کند. در مورد قانون حجاب نیز بهتر است در ارتباط با حدود برخورد با بدحجاب قانون در نظر گرفته شود و بدون قانون آقایان در این زمینه خودقانونپنداری نکنند و حدود تعیین نفرمایند و اجتهاد در این حوزه را کنار بگذارند!
ریشه اصلی همه مشکلات فقدان قانون روشن و صریح و همهگیر در ارتباط با موضوع برخورد با بدحجابی است. نکته اول این که ما در این کشور بیحجاب نداریم. شرعی بودن یک قانون هم بر عهده شورای نگهبان است. وقتی شورای نگهبان قانون یا قوانین در زمینه رعایت حجاب را تصویب و تایید کرده یعنی از بُعد شرعی عبور کردیم. مساله فعلی نحوه برخورد با متخلف از این قانون است. شهروندان باید مر قانون را رعایت کنند اما در مقابل مجری قانون نیز باید مر قانون را رعایت کند و در برخورد با مجرم هم باید قانون رعایت شود. نمیشود به مردم بگوییم حجاب قانون است و باید رعایت شود اما برخورد با بدحجابی علیرغم اینکه قانونی ندارد، اما به شیوه مورد پسند یک جریان سیاسی عمل شود.
در نمونه اخیر که خانمی جلوی ماشین گشت ارشاد را گرفته بود و تاکید میکرد که دخترش بیمار است نیز نیروی انتظامی از این خانم دلجویی کرد که نشان میدهد گفتههای این مادر صحت داشته و فرزند بیمارش در ماشین گشت ارشاد بوده است. اگر قانون مدونی در این زمینه شامل نحوه برخورد با گروههای مختلف در زمینه بدحجابی و دایره اختیارات نیروهای تذکردهنده و ضابط وجود نداشته باشد، نهتنها هیچ نتیجهای از این شیوه برخورد و گشت ارشاد حاصل نمیشود- کما این که در سالهای گذشته نیز تجربه حضور گشت ارشاد نشان از بینتیجه بودن تاثیر آن در مقوله رعایت حجاب مناسب داشته است- بلکه به صورت کامل نیز اثر عکس در این زمینه خواهد داشت.
۹۹ درصد مردم به نحوه اجرای مبارزه با بدحجابی انتقاد دارند. ممکن است یک درصد هم از اساس حجاب را قانون ندانند و آن را قبول نداشته باشند. این افراد هم باید از طریق وکلای خودشان در مجلس در ارتباط با قوانین جدید اقدام کنند اما اگر قرار باشد هر قانونی را که نمیپسندیم اجرا نکنیم، دیگر سنگ روی سنگ بند نمیشود.
منبع: روزنامه سازندگی