سیدحسین مرعشی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
ما در حوزه حجاب با توجه به شرایط امروز با چند واقعیت مهم مواجه هستیم که باید سیاستگذاران نظام اداری و سیاسی ایران به این واقعیتها توجه کنند. نخستین موضوعی که باید به آن توجه شود، مساله «پایبندی مردم ایران به احکام و دستورات دینی» است. «میزان تقید به دین» در ایران، در بین قشرهای مردم بسیار متفاوت است. میزان و مقداری که مسئولان جمهوری اسلامی از تقید جامعه و مردم ایران داشت میکنند با واقعیت متفاوت است.
دینداری مردم سطوح مختلفی دارد و جامعه امروز از جهت میزان پایبندی به احکام دین به صورت کاملا روشن قابل مرزبندی است. مساله این است که چه کسی از چه جایگاهی به مسائل امروز نگاه میکند و چه برداشتی از آن نگاه دارد. به طور مثال، زمانی یک فقیه در حوزه علمیه قم به مساله نگاه میکند، زمانی دیگر فردی از موضع علاقهمند به دین و زمانی حکومت و از موضع نظام سیاسی به دین و مسائل اینچنینی نگاه میشود. به همین دلیل هر یک برداشتهای متفاوتی از واقعیت خواهند داشت. وقتی قرار باشد از نگاه یک حکومت به جامعه نگاه کنید همه کسانی که پایبندی به احکام دینی ندارند یا پایبندی کمی دارند، باز هم جزو شهروندان کشور هستند و حکومت یا نظام سیاسی نمیتواند روی این اختلاف نظرها چشم ببندد.
فرض را بر این بگذاریم که درباره میزان پایبندی شهروندان به اجرای احکام دینی، آنچه فقهای محترم و علمای دین و دینداران واقعی میپسندند، در بخشی از جامعه نیز واقعیت داشته باشد اما تمام جامعه نباشد. جامعه متفاوت است و سطوح مختلفی از پایبندی به احکام وجود دارد و البته همه این افراد، شهروندان این کشور هستند و حکومت نمیتواند به آنها بیتوجه باشد و آنها را طرد کند. مساله دوم این است که فرض کنیم جمهوری اسلامی تفاوت این تقید را بپذیرد. حالا حکومت دینی، فقها و علما و متدينين علاقهمند هستند که مردم را به دین و رعایت احکام و اخلاق دینی، پوشش مناسب، اقامه نماز، انجام احکام و دستورات مذهبی هدایت کنند. در این حالت هم باید دید نظام دینی و سیاسی ما بعد از ۴ دهه چقدر نفوذ دارد که در این زمینه توفیق یابد. برداشت من این است که به خاطر شرایط سختی که امروز جامعه ما در آن قرار گرفته و ناکارآمدیهایی که در اداره کشور ظاهر شده است، نمیتوان پیشبینی خوبی درباره این توفیق داشت. واقعیت این است که نظام سیاسی امروز ما بهعنوان نظامی سیاسی منبعث از انقلاب ۵۷ در وضعیتی نیست که افزودهای بر دین داشته باشد و از موضع مقبولیت لطماتی دیده است که با این وضعیت سیاسی و اداری، شرایط پیشین را برای دعوت مردم به رعایت احکام الهی ندارد. ممکن است در شرایطی دیگر، این دعوت توسط کسانی که پایبندی زیادی به احکام دینی دارند، اثرگذار باشد اما در شرایط اقتصادی فعلی این دعوت نهتنها بیاثر است بلکه ممکن است اثر منفی داشته باشد. وقتی قاضیالقضات سابق در کشور نمیتوانست با رشوهخواری که در سطح سیستم اداری وجود دارد، برخورد و مشکلات را جمع کند و تضمین دهد که نظام اداری و قضایی سالم است، وقتی دولت فعلی نمیتواند تورم ۵۰ درصدی را کنترل کند و وقتی همه مجموعه و ستاد اقتصادی کشور نمیتواند برای بیش از ۴ میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی شغل مهیا کند و نظام اقتصادی ما به گونهای است که بین درآمد و هزینهها شکاف سنگینی وجود دارد و از این نمونه مسائل بیشمار است چنین دولتی اگر بخواهد به دین و احکام دین احترام بگذارد، بهتر است از اساس هیچ توصیهای به مردم نکند و اجازه دهد مردم با همان دین سنتی خودشان زندگی کنند. دولتمردان ایران لطف کنند قبل از دعوت مردم به دین به خود هشدار و نهیب بزنند و ضعفهای ناپسند در اداره کشور را ببینند. اگر روزی کسانی که در مدیریت این کشور باشند که بتوانند نظام اداری سالم، اقتصاد قابل قبول، کسب آبرویی برای ایران در عرصههای سیاسی و داخلی و خارجی و ساختن یک مجموعهای که هر کس اسم از آن میبرد به آن افتخار کند را رقم بزنند، میتوان مردم را به رعایت بیشتر حدود الهی دعوت کرد. الان بهتر است مردم را به دین خود واگذاریم. شاید بهترین توضیح در شرایط فعلی پناه بردن به سوره « قل یا ایها الکافرون» است تا مردم و حکومت به دین خود باشند. روزی که عامل به حدیث «كونوا دُعاةً للنّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِکُم» باشیم، میتوانیم مدافع و مبلغ حجاب شویم و الا با این دستاوردهای ضعیف با این شدت از تلاشها برای رفع مشکلات، بهتر است مردم را به دین خودشان واگذاریم.
منبع: روزنامه سازندگی