فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در سالهای اخیر گوش شنوا و چشم بینا نسبت به رخدادها در زندگی اجتماعی مردم ضعیف بوده و تلاش نشده تا نسل جوان و نیازها و روحیات و استدلال و منطق آنها شنیده شود.
جای تاسف بسیاری است که سعی نکردیم، تصمیمات حاکمیت را به مطالبات واقعی جامعه نزدیک کنیم و در نتیجه درحالی که با جامعهای مواجه هستیم که سطح آگاهی بسیار بالایی دارند و مردمی را در کنار خود داریم که از اخبار و رخدادها مطلع و آگاه هستند و به این درک رسیدهاند که موضوعات سیاسی با شرایط معیشتی، فرهنگی و اجتماعی گره خورده است هیچ پل ارتباطی و زبان مشترکی بین این مردم و اتاقهای تصمیمساز حاکمیت برقرار نیست. از این جهت گویی تصمیمات برای مردمی دیگری تدوین میشود و مردم نیز صدای انتقاد خود را با زبانی که حاکمیت نمیشنود، بیان میکنند.
مردم ایران در شرایط فعلی در خاورمیانه از آگاهترین مردمان هستند. وقتی این مردم نسبت به موضوعی تمایل دارند و حاکمیت میخواهد با عوامل قدرت و برخورد سلبی در مقابل مردم بایستد، تنها نتیجه معکوس حاصل میشود.
این موضوع هم در مساله حجاب یا برخورد با کنسرتهای موسیقی در شهرهای مختلف امتحان شده است و هم در موضوعات دیگر اما متاسفانه کسی تلاش نکرده تا از این موضوعات درس بگیرد. در روزهای اخیر یکی از بحثها بحرانسازی از رخدادهای بسیار کوچک است.
از موضوعی کوچک که هیچ تخلف قانونی و شرعی در آن رخ نداده، بحران میسازند و مردم به دلیل نارضایتی از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور از این بحران استفاده میکنند تا صدای انتقاد خود را به حاکمیت برسانند.
نمونه این موضوع، مساله ممنوعیت تردد حیوانات خانگی در سطح شهرها بود. غیرقابل انکار و کتمان است که برخی افراد معتقدند که این مساله با فرهنگ ما همخوانی ندارد اما واقعیت فعلی امروز جامعه همین است و متاسفانه به جای استفاده از روشهای فرهنگی برای تغییر موضوع به سمت استفاده از پلیس و زدوبند رفتهایم. نمونه بازخورد این رفتارها و تصمیمات هم در اصفهان دیده شد که مردم با حیوانات پلاستیکی در سطح شهر تردد میکردند و از این حرکت فیلم میگرفتند و انتشار میدادند و اتفاقاً این ویدئوها هم با استقبال کاربران شبکههای اجتماعی مواجه میشد. این پروسه یعنی برخوردی صورت گرفته است که مردم مخالفت خود را اینگونه نشان دهند.
نمونه دیگر این موضوع در روزهای اخیر در رشت رخ داد. ویدئویی با عنوانی جالب وایرال شد؛ مردم ایران با فشارهای اقتصادی، تحریمی و معیشتی روحیه خود را بالا نگه داشتند. پیرمردی آهنگی میخواند و در وسط بازار حرکاتی انجام داد. نه آهنگ خلافی پخش شد، نه حرکت پیرمرد خلاف قانون و شرع بود و نه آنجا کسی بیحجابی کرد اما شاهد بودیم، صفحه اینستاگرام آن فرد را بستند و حتی گفته شده که مغازهها تذکرات قانونی گرفتند و با آنها برخورد شد. دلیل این برخورد سخت قضایی با این موضوع چه بود؟ برخورد قضایی با این مساله نمونه کامل بحرانسازی از مسالهای کوچک بود. نتیجه این سختگیری و شدت عمل نیز ساخت ویدئوهایی با همین آهنگ و حرکات و انتشار آن در فضای مجازی بود. حالا به جای رقص معمول یک پیرمرد در جمع مردمی که هیچ اقدام خلاف قانون و شرعی نمیکردند، ویدئوهایی از دختران و پسران جوان منتشر شد که تعداد آنها نیز کم نبود. من تصور میکنم از زمان مناسب آن بسیار گذشته است که باید عقلا این پیام را به حاکمیت برسانند که به این صداهای آرام مدنی در سطح جامعه گوش فرا دهید. عدم توجه به این صداها کار را به نقطهای میرساند که بعد از ماجرای مهسا، بحران در آن سطح در کشور رخ داد.
من تصور میکنم، مسئولان ما در سطح جامعه تردد نمیکنند. ای کاش مسئولان هفتهای یک روز و دور از مناسبات و آداب اداری در سطح جامعه، حرکت و زندگی واقعی مردم را تلمذ میکردند.
متاسفانه نمایندگان شورای شهر هم در تهران و هم شهرهای کشور و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز گویا نمایندگان واقعی مردم نیستند که از آنچه مردم به آن اعتراض دارند، بیاطلاع هستند و تلاشی نمیکنند تا برای بهبود این اوضاع قدمی بردارند.
منبع: روزنامه سازندگی