محمد عطریانفر
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و عضو شورای سیاستگذاری روزنامه سازندگی
پوستاندازی رسانهای معمولا تابعی از تحولات سیاسی اجتماعی جامعه است. ایران، از 150 سال پیش در بستر تحولات و فراز و نشیبهای سیاسی اجتماعی فراوانی قرار داشته و شاهد اتفاقات بسیاری در عرصه زندگی فردی و جمعی شهروندان خویش بوده است. در نگاهی گذرا حداقل چهار نقطه عطف مهم و تعیینکننده را میتوان از نظر گذراند. انقلاب مشروطه- نهضت ملی نفت- انقلاب اسلامی و دوران پس از جنگ که کشور وارد عصر سازندگی و توسعه همه جانبه میشود. هر کدام از تحولات دورانساز مورد اشاره، اقتضائات خود را به همراه آورده و تأثیرات فردی و جمعی روی زندگی مردم به جا گذارده است. قصد پرداختن به آثار ماندگار این ادوار چهارگانه نیست. تنها نکتهای که مورد نظر قرار گرفته است، تأکید روی برخی تحولات رسانهای و تغییر ذائقههایی است که فیمابین مردم، رسانهها، حاکمیت و تکالیف ملی آنها رخ داده است. این تنوع و تغییر، خود منشا آثار روانی اجتماعی فراوانی بوده که جامعه را وارد فاز جدیدی از حیات اجتماعی و دلبستگیهای سیاسی، ضرورتها و الزامات کرده است، که سهم آحاد مردم را در پذیرش مسئولیتهای اجتماعی بالا برده و موقعیت و منزلت «مردمسالاری» را تحکیم بخشیده است.
روزنامه همشهری مولود عصر چهارم یعنی دوران پس از جنگ و آغاز سازندگی در ایران است. جنگ با همه صعوبتها و آثار مخربش به پایان رسید و با تدبیر بزرگان و دلسوزان نظام و در رأس آنها امام خمینی (ره) به فرجام خویش نزدیک شد. فقید سعید آیتالله هاشمی رفسنجانی که خود از چهرههای برجسته عصر نهضت و دوران عسرت انقلاب بود و چون سرداری فداکار، در رکاب امام صادقانه و خالصانه و جان بر کف، مأموریتهای مهمی را بر دوش گرفت، از قضا نه تنها در فصل خصومت و ایجاد آتشبس و توقف ارابه جنگ نقشآفرین اول بود، که در پذیرش مسئولیت خطیر اداره کشور پس از جنگ و آغاز بازسازی، گامی بزرگ و مطمئن به پیش نهاد و بار سنگین سازندگی و رفع بحرانها و بدبختیها و فقر و فلاکت را به عهده گرفت. شهرها که مخروبههایی بیش نبودند، اقتصاد که میانتهی و جز فقر و مسکنت، شأن دیگری نداشت که آحادش چشم انتظار تحول بزرگی در الگوی زندگی خویش بودند و برای آینده فرزندان خود امنیت و آرامش و آسایش را رقم میزدند همه و همه چشم امیدشان به اراده نیرومند و گامهای مطمئین هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهوری منتخب دوخته شده بود. روزنامه همشهری در این عرصه پا به عرصه حضور نهاد و از دل اندیشه جدیدی برای ساخت و نوسازی نه تنها شهر که برای همه ایران و در همه ابعاد سربرآورد. این رسانه نو بیش از اندازههای متعارف از درون نوعی تحول اجتماعی برخاست و برای پاسخگویی به ضرورت تغییر در روابط آحاد شهروندان فیما بین خود و حاکم نظام، ماموریت قابل اعتنایی را به دوش گرفت. «همشهری» شد «سخنگوی» جامعهای که قصد دارد در اداره شهر و کشور گامی به پیش نهد و مسئولیتهایی را عهدهدار شود و در حضور بدون واسطه سیاسی و اجتماعی میراثخواران، مستقیما در تعیین سرنوشت خود دخالت کند.
این رسانه هماکنون ربع قرن است علی رغم دست به دست شدن نظام حقوقی حاکم بر آن، خوش بالیده و به هر حال رسالت خود را حداقل در عصر تحولات سیاسی اصلاحی و در دوره سازندگی و توسعه ملی به ثمر نشانده است. این رسانه طلایهدار راهی شد که دیگر رسانههای مدرن با اقتباس از آن پا به عرصه وجود نهادند و نه تنها مبدأ موثری در تکثیر و تولید این نوع رسانهها شد که نقش ترمیمی و تاثیر اصلاحی خود را به رغم مقاومت رقیبان بر نشریات مقابل و مخالف به طور مثبت تحمیل کرد. این مسیر 25 ساله به آرامی طی نشد که سنگلاخهای بسیاری را درنوردید و اگرچه به دلیل برخی بیکفایتیها و نامردیها در 14 سال گذشته امروز فاقد اثربخشی پیشین است اما اثر ماندگار خود را تا سالیان بسیار و در عمق تحولات رسانهای به جای گذارد و به واقع آنگونه شد که رسانههای مدرن امروز فرزندان خلف آن تحول رسانهای و مشخصا آن رسانه ابتکاری محسوب میشوند.
منطق عصر سازندگی و تحول و توسعه پیش رو، محدود به «پوستاندازی» تنها در رسانهها نشد که در دیگر عرصههای سیاسی اجتماعی ردپای خود را نشان داد. تشکیل نهادهای مدنی، ضرورت تاسیس احزاب کارآمد و موثر که بتوانند در آینده سرنوشت ملی مشارکت کنند، از دیگر تبعات مثبت تحولات پس از جنگ بود. حزب کارگزاران اگرچه در بدو انسجام سیاسی خود، هدفی جز نمایندگی جنبش اجتماعی آن دوران نداشت، اما بنا به خواست و مطالبه اقشار جوان و از جمله حوزه نخبگانی جامعه و با توجه به ضرورت پایداری و ماندگاری از یک حرکت مقطعی و تاثیرگذار فراتر رفت و تبدیل به نهادهای سیاسی موثر و مانایی شد که امروز بیش از دو دهه است دستاوردهای سیاسی، اجتماعی تعیین کنندهای در کارنامه خویش به ثبت رسانده است.
کارگزاران سازندگی، با درنگی 20 ساله و با احساس مسئولیتی که از سر اعتقاد خدمت به مردم بود، حضور خود را مرهون پایمردی بزرگان قدرشناس و در رأس آن آیتالله هاشمی رفسنجانی میداند و به یمن الطاف الهی امروز در قامت و هویت حزبی تمام عیار با همه نقصانها و کاستیها ایستاده است و از جمله مولفههای مهمی که به هویت آن معنا میبخشد، انتشار رسانه مکتوبی است که به صورت روزانه نشر یابد و حلقه اتصالی بین خود و اعضا، اعضا و جامعه مخاطب، اعضا و حاکمیت خواهد بود. روزنامه سازندگی در این فرصت تاریخی اگرچه با چالشهای سنگینی هم به لحاظ شرایط سیاسی کشور و هم به لحاظ جنبههای حرفهای و هم به لحاظ صعوبت حضور در مدار موثری که باید در فضای جدید دیجیتالی و مجازی داشته باشد، مواجه است. اما به یمن اراده و ایمانی که محصول 20سال رنج و مرارت و سختکوشی است قصد دارد که بماند و موثر باشد و به رسالت اجتماعی خود بپردازد و از این جایگاه به تکلیف ملی خویش صمیمانه و با صداقت عمل کند. این روزناه قصد آن دارد که پل ارتباطی نیرومند و صالحی باشد که به جامعه، حاکمیت و ارزشهای ملی و اعتقادی وفادار باشد.
روزنامه سازندگی و حزب متبوعش که همنام اوست باور دارد که تنها راه موفق اداره امور عمومی در کشور، پذیرش جامع و مانع و تمام عیار قانون اساسی و ارکانهای منبعث از آن و التزام به اقتدار و انفاذ ملی است. ما پذیرفتهایم که در میانه میدان تنوعها و چندگانگی در دیدگاهها، فقط و فقط قانون است که فصلالخطاب قرار میگیرد. معتقدیم احزاب و رسانهها، مولفههای متین و ماندگاری هستند که به صورت کارآمد میتوانند در حوزه امنیت ملی موثر واقع شوند و البته فراموش نباید کرد که هیچ حکومت فرهیخته، عاقل و حتی فرهمندی را از پذیرش این نقش گریزی نیست. ظرفیتهای بارور رسانهها و احزاب در پایداری نظام سیاسی در هر جامعهای نقشی شگرف دارند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رسانهها و احزاب مطابق با منطق دو سویه و متعادل با حاکمیت و هوشمندانه به رسمین شناخته شدهاند. صیانت و حفاظت حقوقی ذاتی مردم در نظام مردمسالاری اسلامی ایران، در ساختار قدرت از جمله از چنین رهگذری معنایافته است، اگرچه رسانهها در گذشته عمدتا در منطقه الفراغ عدم حضور مدبرانه حاکمیت بوده اما به نظر میرسد دولت به معنای فراگیر آن، امروز تاثیر این نهاد اجتماعی میانبخشی(جامعه- حکومت) را باور کرده است و همزاد آن را که نهادهای سیاسی حزب است در مقدرات آینده و دست به دست شدن قدرت به رسمیت شناخته است. حقوق متقابلی که مورد انتظار است، علیالاصول باید در یک منظومه فکری و حقوقی مشترک، مطمح نظر قرار گیرد. حاکمیت از رسانهها مطالباتی دارد، کما اینکه رسانهها به عنوان نمایندگان صادق جامعه، حقوقی را بر گردن حاکمیت دارند که باید محترم شمرده شود.
روزنامه سازندگی به تبعیت از موازین حرفهای خود و به تأسی از حزب متبوعش اعلام میدارد که حاکمیت -فراتر از دولت- برای صیانت از ارزشهای نظام و مراقبت عادلانه و فراگیر از حقوق ملت، شئونی دارد که باید بی هیچ امتناعی و البته با شوق و استقبال، از سوی رسانهها مراعات شود و هیچگاه نباید مغفول واقع شود، کمااینکه همین مطالبه از منظر ذاتی رسانهها در دفاع از ظرفیتها، منافع ملی و حقوق برابر شهروندان در بهرهگیری از فرصتها، منزلت و حقوق انسانی آنها، از حاکمیت مورد انتظار است. حل مسائل و مشکلات جامعه تنها در سایه جلب مشارکت همکانی میسر است. ایرانیان دلسوز و قانونپذیر باید به اظهار نظر در غالب مسائل کشور دعوت شوند و رسانهها، مردم را به زیست بوم با مدارا با یکدیگر سوق دهند.
متولیان در عرصه قدرت نباید خود را بیخطا و عاری از اشکال بدانند. صاحبان قدرت زمانی از سوی شهروندان مورد ستایش و احترام و تکریم واقع میشوند که از تکالیف نظام سر برنتافته و به فریب و نیرنگ و منفعتطلبی روی نیاورند و رسانهها را چون استعداد در غلتیدن به وادی خطا و فریب و سواستفادههای فرهنگی دارند، باید مراقب باشند و بدانند که افسون قلم، چون افسون قدرت حاکمان، در عقبه انحراف و سقوط ارباب رسانهها در کمین نشسته است. صاحبان قلم در بساط عریض رسانه و نشر؛ بدون نظارت صادقانه، عالمانه و کنترل شرافتمندانه نباید سلاح خود را یله و رها سازند. رسانهها به میزانی که بسط ید و اختیار دارند در همان تراز و موقعیت خطیر، پاسخگو و معاقب هستند.
«توازن اراده و تکلیف» و «تلازم مسئولیت و اختیار»، موضوعی عقلی، حقوقی و پذیرفته شده است که آن را باور داریم و به آن متعهدیم.
روزنامه سازندگی مرزهای سیاسی و اعتقادی جامعه و نظام را مراعات و مرزبانی میکند. روزنامه سازندگی بیتردید حافظ و منادی ارزشهای اصیل انقلاب، نظام، امام و هبری خواهد بود. روزنامه سازندگی حرمت و اعتبار ارزشهای اخلاقی و هنجارهای جامعه را پاس میدارد. روزنامه سازندگی حریم قانون اساسی را نگاهبانی میکند و حرمت مقررات و موازینی که وجاهت عرفی و قانونی دارد را به شایستگی پاس میدارد. روزنامه سازندگی حقوق مردم را به طور مستوفا رعایت میکند. روزنامه سازندگی به جد میکوشد تا از تحریک احساسات مردم، نفرت پراکنی، دشمنی قومی و نژادی، تهمت و افترا بپرهیزد. روزنامه سازنگی به ترویج همبستگی اجتماعی و وحدت ملی اهتمام خواهد ورزید. روزنامه سازندگی امید بسته است که از دریچه خویش، فرهنگ و اندیشه حزبی را تقویت سازد و مدرسهای باشد برای سیاستورزی غیرخیابانی و ظرفیتها را به سوی خلاقیت و اثربخشی قانونی هدایت نماید.
روزنامه سازندگی به مدد فرهیختگان و روشنفکران و همه شخصیتهای فرهنگی عزیزی که دلبسته نظام ایران و اسلام هستند تلاش خواهد کرد تا به رشد آگاهیهای عمومی و مقابله با فساد سیاسی و سواستفاده از قدرت و ثروت و اعمال نفوذ در حوزه منافع عمومی کمک موثری نماید.
این روزنامه با تکیه بر خداوند بزرگ و استمداد از الطاف و نظارت مشفقانه دلسوزان عرصه فرهنگ و ادب و با بهرهگیری از توان همه همفکران، انشاءالله راه صلاح و سداد و اصلاح را نصبالعین خویش قرار خواهد داد.
این منظومه محدود که ماموریت یافته است تا روزنامه را در تراز معنادارش منتشر نماید. در حد بضاعت اندک خویش خواهد کوشید اما چشم امید و انتظارمان به همدلی، همفکری و حمایت یارانی است که به این راه ایمان دارند و فارغ از هرگونه سهمخواهی نابجا، محبتها و یاریشان را از ما دریغ نخواهند کرد.
منبع: روزنامه سازندگی