علِی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
رهبر انقلاب در طول کمتر از 5 ماه از عمر مجلس یازدهم دوبار به نمایندگان تذکر دادند تا در تعامل با دولت تجدیدنظر کنند. واقعیت این است که هم نیروهای موثر فکری جریان اصولگرا و هم نمایندگان مجلس اصولگرای یازدهم و هم در دوران تبلیغات انتخاباتی خود سعی کرده و میکنند که این موضوع را جا بیندازند که این وضعیت و شرایط بغرنج امروز کشور بیشتر از آنکه محصول تحریمها و محصول خروج آمریکا از برجام و اتفاقات متعاقب آن باشد محصول ناکارآمدی و بیعملی دولت است. آنها تلاش میکنند این موضوع را ترویج کنند هر کس دیگری به جای رئیسجمهور عملکرد بهتری داشت و فضای ایجاد شده ناشی از بیعملی ایشان است.
بر اساس همین برداشت نادرست و تحلیلی غلطی که در انتخابات از آن استفاده تبلیغاتی میشد و تلاش میکردند تا خودشان را به عنوان آلترناتیو اداره کشور مطرح کنند، این فضا در دوران بعد از انتخابات هم ادامه پیدا کرد. لذا دست فرمان آنها از روز اول این بود که در حوزههای مختلف دولت را به شدت به چالش بکشند، نقد کنند و انتظار داشته باشند دولت متناسب با خواست آنها تغییر رویه بدهد. دولت روحانی این کار را نکرد و با توجه به حمایتی که رهبری از روز اول به کار آمدن دولت از آن داشتند و تاکیدی که ایشان بر روابط حسنه دولت و مجلس و حل مسالمتآمیز مسائل داشتند، دولت سعی کرد این کار را انجام دهد و با گفتوگو و تعامل شرایط را پیش ببرد. اما نمایندگان مجلس در این حد نماندند و جلوتر رفتند، آنها منتظر بودند دولت تغییر رویه دهد اما دولت این کار را نکرد. واقعیت این است که اگر هم دولت میخواست نمیتوانست کاری کند و حجم مشکلاتی که از جانب تحریمها به کشور تحمیل شده بیشتر از این بود که بتوان با تغییر سیاستها شرایط را بهبود بخشید.
لذا تندروها در پروژه اول خودشان به بنبست رسیدند و بنابراین در گام بعد حجم حملات به دولت را افزایش دادند و فضا را به سمت توهین و به کار گرفتن الفاظی از قبیل محاکمه و یا اعدام رئیسجمهور بردند. رهبری هم البته باتدبیری که در همان ابتدای کار دولت در نظر گرفته بودند همه را به آرامش دعوت کردند و از مجلس خواستند تغییر رویه بدهد.
با این حال من اعتقاد دارم این رویه مجلس تغییر نخواهد کرد. این موضوع را در رویکرد چهرههای شاخص و تریبونها و یا مواضع رئیس مجلس و اعضای هیئت رئیسه و کمیسیونها به ویژه در ماههای منتهی به انتخابات میتوان دید. چون این آتش تهیهای است که میریزند و انتظار دارند محصول آن را در انتخابات 1400 درو کنند. آنها میخواهند تصویر دولت ضعیف و ناتوان و ناکارآمد از دولت روحانی بسازند تا 1400 ناخودآگاه جامعه به این سمت برود که این رویکرد را رها کند و به آنها رای بدهد. بیشک اگر از دستشان برمیآمد و رهبری این مجوز را به آنها میدادند حتما کار به ساقط کردن دولت هم میکشید. اما سد رهبری است که اجازه نمیدهد این اتفاق بیفتد و به نظر میرسد این رویکرد عوض نخواهد شد. البته اگر در یک ماه آینده با اتفاقاتی که در سیاست خارجی و بینالملل رخ میدهد فضای تحریمها تغییرکند در این صورت احتمال دارد که نقطه دعوا تغییر کند.
یعنی اگر بایدن رئیسجمهور آمریکا شود و دولت روحانی بخواهد در این فضای ایجاد شده به سمت مذاکره جدید برود در این صورت آنها شیوه خصمانه خود نسبت به دولت را به سمت سیاست خارجی و مناسبات آن میبرند. به این ترتیب محل منازعه تغییر میکند اما خود منازعه به قوت خود باقی است. به این دلیل که جریان حامی بر مجلس هدف غاییاش زمین زدن دولت و مخدوش کردن چهره آن است.
با این حال شیوه دولت روحانی با هر سه مجلس در این 7 سال و اندی تعامل بوده است. در مجلس دهم شرایط فراهمتر بود اما الان هم دولت از شیوه تعامل خارج نمیشود. چون این به نفع دولت نیست. دولت درحال حاضر آنقدر دچار مشکلات است که این اراده برای برخورد مستقیم با مجلس درآن وجود ندارد. البته شخص دکتر روحانی شیوه متمایزی دارد و معمولا با رقبا برخورد تندتری نسبت به کلیت دولت نشان میدهد. اگر رئیسجمهور با صبوری بیشتری با مخالفان خود برخورد کند بهانهها از جریان تندرو گرفته میشود و فضا برای خود دولت مناسبتر خواهد شد.
منبع: روزنامه سازندگی