اصغر زارع کهنمویی، عضو شورای حزب کارگزاران سازندگی ایران استان تهران
سهشنبه، روز مجلسیها بود، روزی ماندگار در کارنامه مجلس دهم. نمایندگان میتوانند بهخاطر تصویب سه قانون حیاتی و اصلاحطلبانه در یک روز، سرشان را بالا بگیرند و برای همیشه به تصمیمهای مردمی، منطقی و دوراندیشانهی خود در مورخهی سهشنبه دوم مرداد سنه هزار و سیصد و نود و هفت افتخار کنند؛ سه تصمیم تاریخی که هر سه، بهنوعی تلاشی برای دفاع از حقِ آیندگان و بهنوبه خود، مصوباتی راهگشا و امیدبخش در مسیر توسعه ایران بود. باید درباره اهمیت این سه قانون سخن گفت و گفت که چرا تصویب این قوانین برای آینده کشور، مهم و تعیینکننده است.
۱. لایحه حمایت از کوکان و نوجوانان:
لایحهای حیاتی برای کودکان و نوجوانان که نزدیک یکدهه در راهروهای مجلس خاک خورد و با وجود خواهشهای جامعه مدنی و تلاشهای برخی نمایندگان و مدیران دولتی، هیچوقت به صحن علنی نرسید، لایحهای که فعالان حقوق کودک، احتمال تصویب آن را ناچیز میشمردند و حتی از طرح آن در صحن علنی مجلس ناامید شده بودند. ناامیدی زمانی وسیعتر شد که پانزده نماینده مجلس خواستار تفویض آن به کمیسیون قضایی براساس اصل 85 قانون اساسی شدند. بسیاری به این باور رسیدند که گویا برخیها کمر همت بستهاند تا لایحه حیاتی کودکان را به پشت پردهها ببرند و افکار عمومی را هرگز در جریان آنچه در تصویب جزئیات این لایحه میگذرد، نگذارند.
اما در عین حال، تلاشهای پژوهشگران، فعالان حقوق کودک و نادرنمایندگان اصلاحطلب مجلس کارگر افتاد و سرانجام افزون بر اینکه طرح به صحن آمد، از تفویض آن به کمیسیون نیز جلوگیری شد. این لایحه اگرچه از سوی قوه قضاییه آمده بود و از این جهت پشتوانه حاکمیتی قدرتمندی داشت اما به دلایلی، مخالفان جدی و موثری هم در برابر آن سنگر گرفته بودند. با وجود همه مخالفتها، کارشکنیها و تاخیرها، تصویب این طرح آن هم با رای بسیار بالا، یک پیروزی بزرگ برای اصلاحات و جامعه مدنی بود.
قهرمانان اصلی این پیروزی اما نه معدود نمایندگان شجاع ملت و نه فعالان حوزه کودک، که کودکان مظلوم و بیپناهی بودند که در نبود قوانین حمایتی، کُشتگان فقر و جهالت شدند و از بین رفتند و اندوهی بزرگ بر جامعه ایران مستولی کردند؛ باید تصویب این لایحه را به روح پاک و معصومیت مطلقِ بنیتا، آتنا، ایمان، ابوالفضل و دهها فرشته کوچک تقدیم کرد که بیش از هر چیز، قربانی فقر آگاهی و ضعف قوانین حمایتی شدند.
البته این لایحه، با همه جزئیاتش، همه حقوق کودکان را تضمین نمیکند بلکه تنها متضمن بخشی از مسائل کیفری و قضایی حقوق کودکان است. برای امن کردن کودکی در ایران باید طرحهای ملی بزرگی از تصویب مجلس و ابلاغ دولت گذراند. هنوز راه بسیار طولانی تا تبیین و تقنین مسائل اجتماعی، حمایتی، تاسیسی و نهادی کودکان مانده است. نکته مهمتر اما تصویب درست همین لایحه پرسروصدا است. نمایندگان مجلس به همین شجاعتی که امروز کلیات لایحه را تصویب کردند، باید در تصویب جزئیات به دیدگاههای کارشناسان توجه کنند و اجازه تصویب متن ایراد آن نشوند. فعالان حقوق کودکان اعتقاد دارند، بخشهای مختلف لایحه دارای کمبودهای جدی است. شایسته است، برای آنکه آینده کودکان ایرانزمین زیباتر شود، جزئیات لایحه به حوصله و با بهرهگیری از بدنه کارشناسی بررسی و تصویب شود.
۲. اصلاح قانون منع بهکارگیری بازنشستگان:
تصویب این قانون یک اقدام شجاعانه بود. هشتاد درصد مجلس شجاعت این را داشتند که به کنار گذاشتن صدها مدیرِ بازنشسته دولتی، رای مثبت بدهند. بله، با تصویب این قانون، تنها شصت روز پس از تایید شورای نگهبان و ابلاغ آن توسط دولت، صدها مدیر دولتیِ بازنشسته از معاونان وزراتخانهها تا استانداران، سفرا، شهرداران، معاونان شهرداریها، مدیرکلها، مدیران بانکی، مدیران شرکتهای دولتی، مدیران سازمانهای دولتی، مدیران نهادها و... همه و همه باید دفتر خدمت را ببندند و صندلیهای خود را به «جوانان» بسپارند. این تصمیم از آن جهت شجاعانه است که بسیاری از مدیرانی که اکنون با این قانون باید برکنار شوند، خط اصلی لابی در کریدورهای مجلس را تشکیل میدهند. در واقع نمایندگان مجلس به رایزنیهای بروکراتهای پرنفوذ، نهی بزرگی گفتند.
این مصوبه اگرچه استثنائات زیادی دارد اما این استثنائات تا حدود زیادی منطقی هستند و خللی در ماهیت قانون و هدف اصلی آن یعنی انتقال نسلی قدرت و سپردن صندلیها به جوانان نخواهد داشت. از هماکنون که این قانون تصویب شده تا ابلاغ آن توسط رییسجمهوری، فرصت کوتاهی وجود دارد تا ساز و کاری مشخص و عینی برای جوانسازی حرفهای سیستم بوکرواسی کشور اتخاذ شود.
مقدمه اصلی و گام قانونی جوانسازی را نمایندگان برداشتهاند، این بار وظیفه نظام اجرایی کشور است که تدبیری مدبرانه و واقعگرایانه برای اجرای یکی از ضروریترین تصمیمات کشور بیاندیشد. قطعا این امر با شبهکنکور امکانپذیر نیست. اینکه نظام بوروکراتیک کشور برای جوانسازی کشور و جذب نخبگانی به آزمونهای عجیب با شرایط غریب (مثلا مشروط کردن نخبگی به معدل دیپلم و رتبه کنکور سراسری) روی آورد، ضد ماهیتِ توسعهگرایی، شایستهسالاری و جوانسازی است.
باید روشی دیگر پیش گرفت و معیارهای مهمتری را برگزید. باید گفت، نخبگان جوانِ سیاسی در برابر چشمان شما هستند تنها کافی است در لابلای موانعی که دور خود کشیدهاید، کمی سر بجنبانید و چشم بچلانید؛ آن سوی پل، آنها را ببینید، همانجا که حواریون و آقازادهها حضور ندارند.
نخبگان سیاسی همانها هستند که گفتگو را میشناسند، آراماند، دوراندیشاند، وطنشان را دوست دارند و هریک، رزومهای بلندبالا از دانش و توانایی خود در انبان دارند. همانها که میدانند برای اینکه وطن، وطن بماند باید برای گفتگو به خیابان بیایند و مردم را به رای دادن قانع کنند. همانها که هماکنون نیز، عامل اصلیِ پریشانخوابیِ ترامپیان هستند، با همه ناملایمتیها و بیمهریها، سفیران امیدند و منادیان تدبیر.
قانون منبع بهکارگیری بازنشستگان با شجاعت نمایندگان تصویب شد، اینک نوبت دولتمردان است که اولا اگر بازنشستهاند، کنار بروند و ثانیا اگر تصمیمگیر هستند، در اجرای قانون مماشات نکنند و راه را تنها برای حواریون و آقازادهها باز نکنند بلکه فضا را برای مشارکت «همهی نخبگان سیاسی» فراهم آورند. حفظ ایران با این تصمیم شجاعانه، نه تنها امکانپذیر است که تنها راه ممکن است. جوانان باانگیزه، شجاع، پرانرژی و باسواد میتوانند بروکراسی را چنان مهار کنند که این درندهی بیرحم، کارآمدتر و کماشتباهتر باشد.
۳. اصلاح ماده 242 قانون آیین دادرسی کیفری برای تغیر شرایط بازداشت:
جلسه علنی سهشنبه اما شاهکار پارلمانتاریسمی دیگری هم داشت. 152 نماینده در برابر 27 نماینده مخالف و 8 نماینده بدون رای، با یکفوریتِ طرح اصلاح ماده 242 قانون آیین دادرسی کیفری موافقت کردند. در صورت تصویب نهایی این طرح، درکلیه جرائم هرگاه تا یک ماه به علت صدور قرار تامین، متهم در بازداشت بماند و پرونده اتهامی او منتهی به تصمیم نهایی در دادسرا نشود، بازپرس مکلف به فک و تخفیف قرار تامین است، اگر علل موجهی برای تهدید قرار وجود داشته باشد، با ذکر علل مزبور و تایید دادستان، فقط برای یک بار وحداکثر تا یک ماه قرار تمدید و مراتب به متهم ابلاغ میشود و متهم میتواند از این تصمیم ظرف مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ به دادگاه صالح اعتراض کند.
به بیان دیگر، نمایندگان، زمان بازداشت موقت را به یک ماه و نهایتا برای یک بار تمدید، محدود کردند. این، تصمیم ارزشمندی در نظام حقوقی محسوب میشود. افزون بر خوشحالی جامعه حقوقی کشور از این اصلاحیه، این قانون به نظام قضایی ایران نیز سرعت زیادی خواهد بخشید و زندانزدایی بهعنوان یکی از سیاستهای اصلی نظام قضا، در دسترس خواهد بود
بله، نمایندگان میتوانند بهخاطر تصویب این سه قانون سرشان را بالا بگیرند و به تاریخ پاسخ بگویند. میتوانند بگویند در تمام دوره نمایندگی خود، حداقل سه تصمیم حیاتی و بزرگ اتخاذ کردهاند، سه تصمیمی که حتما برای آینده ایران، تاثیر سازنده خواهد گذاشت. میتوان حتی با همین مجلس، طعم دموکراسی را چشید و به آینده ایران امیدوار شد؛ همین مجلس که برخیها بهطعنه میگویند، سیاستمدارانِ درجه سوم و چهارم بدان راهیافتهاند در حالی که آنان بهخاطر کنشهای عالی، تصمیمات درست و مصوبات راهگشا، راهی را طی کردهاند که پارلمانتاریستهای قبلی با وجود اینکه مثلا عنوان سیاستمدارانِ درجه یک را یدک میکشیدند، نهتنها نتوانستهاند قدمی حتی کوچک برای اصلاحات بردارند، چه بسا اصلاحات را نیز فدای کیسِ شخصیتی خود کردهاند. عادیسازی، همان رویکرد سخت و بزرگی بود که رجال آرام و باحوصلهی صندلیهای سبز، پیش گرفتند و اکنون شاهد به بار نشستن تلاشهایشان هستیم. این سه تصمیم، اولین و آخرین کارویژه مجلسیهای دوره دهم نیست و نخواهد بود؛ همانها که در هیئتهای نظارت شوراهای استان تهران و شهرستانها در بهار 96 خوش درخشیدند، امروز در مجلس گل کاشتند و هنوز روزهای بسیاری برای درخشیدن دارند. زنده باد دموکراسی.
منبع: روزنامه سازندگی