سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با تصمیم نمایندگان محترم مجلس، قانون ممنوعیت به کارگیری بازنشستگان اصلاح شد و از این پس باید منتظر تغییرات عمدهای در بدنه دولت باشیم، اما ای کاش پیش از اقدام مجلس در این جهت، رئیسجمهور محترم و هیئت وزیران به این خواستهی عمومی برای بهکارگیری جوانان در مسئولیتها و مدیریتها توجه میکردند تا فرصتهای گذشته از بین نمیرفت. واقعیت این است که فرصتهای بسیاری را برای سپردن امور به دست جوانان از دست دادهایم و متاسفانه به نیروهای جوان و کارآمد و توانای نسل جدید اعتماد نکردهایم.
اما چرا باید این اقدام مجلس را به فال نیک گرفت؟ ایران بهرغم جمعیت جوانی که دارد، به لحاظ مدیریت کشور پیری است. از دورهی مهندس میرحسین موسوی تاکنون، عموم مدیران تغییر نکردهاند و تنها پست و مقام آنها تغییر کرده است. یک مدیر مگر چقدر ایده و توانایی اجرایی دارد؟ یک مدیر مگر چقدر میتواند به اتکای داشتههای محدود خود فرصتهای جدید خلق کند؟ ما حتی در حق مدیران خودمان ظلم کردیم و آنهایی را که باید به اتاقهای فکر و اندیشه میفرستادیم، فرسوده کردیم. ما میتوانستیم با حضور و وجود آنها بانک تجربه راهاندازی کنیم تا در کنار نیروی جوانان، به کار بیایند. اما چنین نکردیم. دیگر اینکه با تاسف باید گفت که اغلب مدیران ما اهل مطالعه و کتاب خواندن نیستند. با تاسف باید گفت بخش اعظمی از مدیران ما در گذشته و حتی برخی از آنان در حال حاضر یک کتاب به زبان خارجی در حوزهی مربوطه خود نخواندهاند. ما با مدیران از این قسم روبهرو بودهایم که کوشش فکری برای ارتقای خود در ابتدای امر و ارتقای کشور در مرحلهی دوم نداشتند. اما هماینان سالهای سال بر مسند امور بوده و از این وزارتخانه به آن یکی میرفتند بیاینکه بر دانش خود افزوده باشند. این حقیقت تلخی است. تلختر اما اینجاست که باید اذعان کنم جوانانی داشته و داریم که به علم روز آشنا بوده و هستند. زبانهای بینالمللی را شناخته و با اندیشههای روز جهان در حوزههای مختلف آشنا بوده و هستند. اما همیشه دربهکارگیری آنها مخالفت میشده. همیشه پشت درهای بسته ماندهاند و همیشه تلاش شده به جای جذب آنها، راهی برای خروج آنها از کشور فراهم شود. با بداخلاقیها، با دگماندیشیها، با مایوس کردن آنها و با کشتن فرصتهای طلایی، آنها را وادار کردهایم از ما و دولتهای ما دل بکنند و از ایران مهاجرت کنند تا شاید بتوانند آرزوهای خود را در جاهای دیگری بیابند. حیف از آنچه کردیم و صد حیف از آن فرصتهایی که از دست دادیم و ناامیدی را بر آنها غالب کردیم.
اکنون اقدام اخیر مجلس را میتوان پاسخ خوبی به آن ناامیدیها دانست. پاسخی برای ایجاد یک فضای جدید و پر نشاط توام با نوآوری و خلاقیت در اداره کشور. ما در وضعیت خوبی به لحاظ اقتصادی و سیاسی نیستیم اما جوانانی داریم که انگیزهها و ایدههای بسیار خوبی دارند که میتوانند با تکیه بر این ظرفیت عظیم، امور کشور را پیش ببرند. متاسفانه بهکارگیری نیروهایی که سالهای متمادی بر مسند مدیریت نشستهاند به صورت یک عادت همیشگی در کشور درآمده است؛ همه در اولین گام به دنبال نیروهای شناخته شده قدیمی میروند و این در حالی است که جامعه با نسلی تحصیلکرده و با استعداد روبهرو است که مورد اقبال واقع نمیشود.
خوشبختانه مجلس به این خواسته مهم افکار عمومی توجه نشان داد. حال با تصویب این قانون دولت مجبور میشود برخی از معاونان وزرا و استانداران و معاونان استاندار و مدیران قدیمی را بدرقه کند.
امیدوارم که مسئولان محترم دولت و آقای رئیسجمهور و وزرا با این پیام و سیاستی که به واسطه خواست عموم مردم در مجلس ظهور و بروز یافت و به قانون تبدیل شده است را جدی بگیرند و مجددا به عناوین مختلف به دنبال راه فرار از این قانون نباشند.
واقعیت این است که کشور امروز دچار مشکلات و گرفتاریهای زیادی است. بنابراین در این شرایط حساس میطلبد که نیروهای با انگیزه پرتوان و جوان وارد عرصه مدیریت شوند. قانون منع بهکارگیری بازنشستگان این فرصت را برای دولت ایجاد کرده است تا به جوانگرایی روی آورد و امیدوارم دولت با اجرای صحیح و استقبال از این قانون امیدی را برای تحرک بیشتر در عرصههای میانی و ملی فراهم کند. تجربه بازنشستگان در کنار توان نیروهای جوان میتواند کارساز باشد و موجبات پویایی مسیر رشد و توسعه را در کشور فراهم سازد.
بسیار ضروری است که این قانون به اجرا درآید، لذا اجرای این قانون تاثیر مثبتی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال جوانان خواهد داشت. چرا که در حال حاضر بسیاری از پستهای مدیریتی و جایگاههای شغلی توسط بازنشستگان در ادارات و نهادهای دولتی اشغال شده است.
با توجه به تبصرهای که در این قانون وجود دارد مبنی بر «اینکه دارندگان اجازات خاصه مقام معظم رهبری از شمول این قانون مستثنی هستند» زمزمههایی مطرح میشود مبنی بر اینکه برخی از مدیران با اذن رهبری میتوانند در جایگاه خود باقی بمانند اما با شناختی که از سیاستهای حاکم بر نهاد موثر رهبری و اقداماتی که در گذشته در نیروهای مسلح که تحت مدیریت ایشان است انجام گرفته تصور نمیشود که مقام معظم رهبری این خواست عمومی را پشتیبانی کنند. برداشتم این است که حتی یک نفر هم نخواهد توانست از این اذن استفاده کند و در سمتهای فعلی باقی بماند.
امروزه کشور با موجی از نیروهای تحصیلکرده و کارآزموده پشتیبانی میشود و مطلوب است که نیروهایی که در سن بازنشستگی قرار دارند به اتاقهای فکر بروند و مشغول مشورت دادن به نیروها و حمایت کردن از جوان شوند. ضرورت دارد همه وزارتخانهها در سطح معاونان تغییرات وسیع داشته باشند و باید بیش از نیمی از استانداران و معاونان و تعدادی از شهرداران کلانشهرها تغییرکنند. تغییر مدیریتها به منظور جوانگرایی و استفاده از نیروهای تازهنفس فرصت خوبی است برای اینکه مردم چهرههای جدیدی را در مناصب حکومتی تجربه کنند و دولت باید با به اجرا درآوردن این قانون خواست عمومی را پاسخ گوید.
برخی معتقد هستند که نیروهای جوان باتجربه برای حضور در مسئولیتهای حساس و مدیریتی وجود ندارد اما باید گفت به اندازه کافی کادرهای تربیت شده وجود دارند که بتوانند جایگزین بازنشستگان شوند و بهطور حتم به سرعت با دانش و تخصصی که دارند میتوانند خلاءهای موجود را برطرف کنند.
ضمن تبریک به همفکران و همکاران در فراکسیون امید از اینکه از این طرح قانونی در مجلس استقبال کردند و تلاش کردند تا آن را به تصویب برسانند از آنها تشکر میکنم.
منبع: روزنامه سازندگی