یادداشت

ویروس بی اعتمادی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

علاوه بر تمامی ابعادی که در ماجرای شیوع کرونا با آن مواجه هستیم و بحرانی که سلامت فکری و جسمی جامعه را هدف قرار داده است، با مسئله نگرانی جامعه از بابت آمارهای واقعی این موضوع نیز ر وبه‌رو هستیم. به معنی ساده‌تر مردم در شرایط فعلی آمارهای رسمی داخلی را باور نمی‌کنند و به صورت مداوم به توزیع و توجه به آمارهای غیررسمی از اشخاص غیرمطلع و رسانه‌های خارجی می‌پردازند. البته نمی‌توان به مردم خرده گرفت، چرا که این جو ماحصل رفتارهایی است که در چند سال اخیر به‌خصوص در سالی که پشت‌سر گذاشتیم، در ماجراهای مختلف رخ داده است.

درنتیجه مردم به‌رغم اطلاع‌رسانی مکرر وزارت بهداشت در این مورد در چندروز اخیر، آمارهای اعلامی در این زمینه را باور نمی‌کنند و این نگرانی و بی‌اعتمادی خود بحرانی بر بحران شیوع کرونا در کشور افزوده است. بحرانی که می‌تواند به خودی استرس‌ها را افزایش داده و جدای از اثراتی که بر ضعف اعصاب و سیستم ایمنی بدنی افراد بر جای می‌گذارد، منجر به شلوغی‌های اجتماعی برای خرید بیش از نیاز در زمان حاضر شود. با این وجود، چرا هنوز رفتارهایی در جهت افزایش این شکاف بی‌اعتمادی صورت می‌گیرد؟ واقعیت این است که مردم ما هنوز در پس‌زمینه ذهن خود حادثه سقوط هواپیما را دارند و بر اساس آن قضاوت می‌کنند. تاخیر در اطلاع‌رسانی واقعیت در ماجرای سقوط هواپیما و تاخیر در بیان آن توسط مسئولان و مشخص نشدن واقعیت‌هایی که هنوز در این ماجرا برای مردم جای سوال است، اعتماد عمومی مردم را خدشه‌دار کرده و واقعیت‌ها نیز برای مردم قابل پذیرش نیست. یک جنبه موضوع به پیشینه اطلاع‌رسانی برمی‌گردد که در دولت و دستگاه‌های وابسته به دولت وجود داشته است و یک جنبه هم متاسفانه ضعف سیستم بهداشت و درمان در رفتار است. امروز برای همه مسجل است که چه وزیر دکتر نمکی باشد و چه دکتر هاشمی، ما در یک نقص سیستمی جدی در وزارت بهداشت گرفتار هستیم و متاسفانه در 40 سال گذشته با وجود تلاش‌هایی که در بخش آموزش پزشکی و تربیت پزشکان و بحث‌های تخصصی صورت گرفته است و بعد از آن بودجه‌های هنگفتی که صرف بحث طرح تحول سلامت کردیم، آن طور که باید و انتظار می‌رود بازدهی نداشته‌ایم و در جایی که امروز به آن نیاز داریم و باید به آن توجه می‌کردیم، نه هزینه کرده و نه سرمایه‌گذاری داشته‌ایم. این جایی نبود به جز«سیستم‌های بهداشت عمومی، سیستم‌های پیشگیری و غربالگری». مواردی که به صورت کلی باید گفت که متاسفانه نسبت به آن بی‌اهمیت بودیم. این که یک ویروس در چین شیوع می‌یابد و به سرعت همه کشورها به سمت پروتکل‌نویسی و برنامه‌ریزی حرکت می‌کنند و به سمت پیش‌بینی‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری می‌روند، اما ما با خیال راحت نشسته بودیم و مسئولان مکرر اعلام می‌کردند کرونا وارد ایران نشده است، به خودی خود گویای بسیاری از ابعاد وضعیت ماست. دلیل این که تصور می‌شد کرونا وارد ایران نشده است، به این دلیل بود که نه کیت ارزیابی داشتیم و نه برنامه‌ریزی برای غربالگری و بعد اعلام می‌کردیم که کسی آلوده به ویروس نیست. این موارد همه و همه به اعتماد و باور عمومی مردم آسیب می‌رساند و مردم در بسیاری از موارد محق هستند که آمارهای ما را باور نکنند و بگویند به دنبال کتمان حقیقت و پنهان کردن آمار هستیم. آیا وزارت بهداشت نمی‌توانست از همان آذرماه که قضیه جدی بود و ریسک ورود این ویروس به داخل کشور وجود داشت، به دلیل مراودات زیاد ایران با چین - در زمینه‌های اقتصادی و سیاسی – برای تهیه این کیت‌ها سریع‌تر اقدام کند؟ آیا در شرایطی که این احتمال که از چین افراد آلوده وارد ایران شوند وجود داشت، نباید برای برنامه غربالگری اقدام جدی می‌کرد و وارد عمل می‌شد و پروتکل‌هایی را که امروز تازه برای دانشگاه‌های پزشکی و بیمارستان‌ها ارسال کرده است، پیش از این ارسال می‌کرد و منتظر شیوع و تلفات این موضوع برای تصمیم‌‌گیری نمی‌شد؟ هزینه این تعلل برای مردم و جامعه چقدر است؟متاسفانه این اتفاقات و اخبار فوتی که از هم‌وطنان ما می‌آید، با موجی از خشم اجتماعی همراه است. فوت پرستار جوانی که در بیمارستان خدمت می‌کرده، به این دلیل است که این افراد زمانی آلوده شده‌اند که از اساس اطلاعی درباره شیوع کرونا در کشور نداشتند. افرادی که در خط مقدم مبارزه با این بیماری در بیمارستان‌ها بودند، در مواجهه با مریض‌هایی که با علائم روشن اختلالات تنفسی می‌آمدند، بدون رعایت پروتکل‌های پیشگیری و مراقب از کادر پزشکی معاینه می‌کردند، چرا که از اساس از ورود این ویروس به کشور مطلع نبودند؛ در نتیجه برابر این ویروس محافظت نشده بودند، ابتلاء آنها از قبل رخ داده و دیگر برای درمان آنها با تشدید علائم بیماری دیر شده بوده است.در سراسر کشور این ویروس با همین تاخیر در اطلاع‌رسانی و اقدام به‌موقع شیوع پیدا کرد و بعد از این که بمب اپیدمی منفجر شد، موضوع اعلام شد. این موارد نقص و ضعف سیستم بهداشت و درمان ما است که باید فکری زیربنایی برای آن کرد. مساله‌ای که با شعار و ادعا تمام نمی‌شود و سامان نمی‌یابد.این که سازمان بهداشت جهانی ایران را در صدر کشورهای پرخطر و در معرض تهدید این ویروس نام می‌برد، برای این مسئله است که آنها به این ضعف واقف هستند و می‌دانند که ساختارهای ما به هیچ وجه برای مبارزه و پیشگیری به‌موقع طراحی نشده است و به جای این که از زمان طلایی برای پیشگیری و مقابله برای ورود ویروس استفاده کنیم، باید تمام توان را برای درمان اختصاص دهیم.

اینها همه مواردی است که توسط مردم دیده شده است و کاملا طبیعی است که به آمارهایی که ارائه می‌شود با دیده شک و تردید نگاه کنند و به رسانه‌های ضدانقلاب برای ارائه آمارچشم بدوزند و دروغ‌های واضح و روشن آنها را گوش دهند. مردم امروز در شبکه‌های اجتماعی مورد حمله آماج اخبار و آمار هستند و دیگر این دوره که انحصار اطلاع‌رسانی در اختیار کانال‌های رسمی و صدا و سیما باشد گذشته است. در این شرایط آمارهای صداوسیما دیگر برای مردم قابل اعتماد و اعتناء نیست و متاسفانه مردم در این بحران سلامت در معرض بازی‌های سیاسی رسانه‌هایی قرار می‌گیرند که دروغ می‌گویند و آمارهای کاذب ارائه می‌دهند. در چند روز گذشته شاهد بودیم چگونه یک ویس منتسب به سخنگوی وزارت بهداشت پخش شد و نگرانی زیادی را به وجود آورد و بعد مشخص شد که از اساس این ویس هیچ ارتباطی به این مقام مسئول نداشته است و تکذیب شد. امروز زمان مناسبی برای شیادان است که سلامت روانی مردم را زیر سایه نواقص سیستم اطلاع‌رسانی و ضعف اعتماد عمومی تهدید کنند. در کنار این نقص اطلاع‌رسانی، مسئله دیگری نیز هست که بر ذهن مردم و اعتماد عمومی اثر منفی گذاشته است. واقعیت این است که بر اساس منطق پزشکی لازم نیست هر کسی علائم سرماخوردگی داشت، برای تست مراجعه کند و این تست باید برای افرادی صورت پذیرد که بیماری زمینه‌ای داشته و نیاز به بستری و مراقبت دارند. این افراد 20 درصد مبتلایان را شامل می‌شوند و مابقی با ماندن در منزل و استراحت، دوره این ویروس را پشت سر می‌گذارند. حتی چه بسا بسیاری افراد پیش از این که از ورود ویروس به کشور مطلع شوند، با تصور یک سرماخوردگی معمولی و آنفلوآنزای فصلی در آرامش خیال دوره این ویروس را پشت سر گذاشته و سلامت معمول خود را به دست آورده‌اند. در شرایط فعلی و با توجه به اینکه به تازگی این کیت‌های تشخیص کرونا وارد کشور شده است، اعلام آمارها در این باره بیشتر شده است - نه اینکه ابتلاء بیشتر شده است - یعنی تشخیص در حال وقوع است و آمارهای آن اعلام می‌شود. در این باره هم متاسفیم که هنوز امکانات در اختیار عام مردم نیست و سیستم بهداشتی و درمانی ما برای آن 20 درصد در معرض خطر نیز توان و امکان پاسخگویی ندارد و بسیار متاسفیم که امکانات محدود فعلی خود را نیز در خدمت افراد خاص بسیج کرده است. افرادی در رده‌های بالای کشوری از قبیل نمایندگان مجلس و صاحب مسئولیت پشت سر هم از مثبت و منفی شدن تست خود می‌گویند - افرادی که الزاما نیازی برای انجام این تست ندارند – درحالی که مریض‌های بدحال به سختی به این تست دسترسی پیدا می‌کنند. ای کاش حداقل در این شرایط با این گروه همانند مردم عادی رفتار می‌شد تا این عدالت در برخورد می‌توانست تا حدی اعتماد را به مردم بازگرداند. این که مریض بدحال و بستری در بیمارستان بعد از 3 روز هنوز پاسخ نگرفته است، اما جواب تست برخی افراد سفارشی در انستیتوی پاستور یک روزه حاضر می‌شود و آنها نیز مکرر در توئیتر با شوخی و خنده جواب را منتشر می‌کنند، نشان‌دهنده بی‌عدالتی است و مردم این مسائل را متوجه می‌شوند و بیش از پیش اعتماد بین مردم و حاکمیت کمرنگ می‌شود. برای عبور از این بحران بسیج مردمی نیاز است، بسیج مردمی نیازمند ترمیم اعتماد عمومی است. برای ترمیم اعتماد عمومی هم باید منتظر وقوع بحران اجتماعی بود تا پروتکل انسانی تدارک ببینیم و به مردم این باور را بدهیم که در این مورد همه در کنار هم هستیم؟ شعار این که کرونا را شکست می‌دهیم جز با باور مردم ممکن نیست.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی