علی ملیحی: عصر جمعه بیست و پنجم فروردین ماه ۱۳۹۶ که حسن روحانی وارد ستاد انتخابات کشور شد تا برای رقابت در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند، به خلاف سنت معمولی نامنویسی نامزدها، تنها بود. هیچ کدام از مشاوران، وزرا یا معاونان روحانی، او را در آن قاب تصویری همراهی نمیکردند. اما بیستوچهار ساعت بعد و در دقایق پایانی از مهلت ثبتنام، اسحاق جهانگیری معاون اول او نیز در انتخابات ثبت نام کرد و بسیاری از ناظران سیاست در ایران را شگفتزده ساخت. ثبتنام جهانگیری، باعنوان کاندیدای پوششی، سیاستی برای مواجهه احتمالی اصلاح طلبان با ردصلاحیت حسن روحانی بود. اما کمتر از یک هفته بعد، با تأیید صلاحیت رئیس جمهور و معاون اولش، در حالی که این نگرانی برطرف شده بود، روحانی و جهانگیری همچون دو نامزد متحد در عرصه رقابتهای انتخاباتی حاضر شدند، تا این که در آخرین روز تبلیغات انتخاباتی اسحاق جهانگیری به نفع روحانی انصراف داد. برای این که بدانم چه گفتوگوهایی میان نخبگان سیاسی به کاندیداتوری جهانگیری در انتخابات منتهی شده و چرا جبهه متحدان روحانی چنین تاکتیکی را برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی برگزیدند، به دیدار حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی، رفتم که شنیده بودم از طراحان و حامیان اصلی ایده «کاندیدای پوششی» است. بلافاصله پس از ثبتنام جهانگیری در انتخابات به عنوان کاندیدای پوششی، بیش از همه نام حسین مرعشی به عنوان مؤثرترین فرد در این اقدام شنیده میشد؛ و بسیاری از منتقدان کاندیداتوری جهانگیری، این اتفاق را پروژهای میدانستند که در حزب کارگزاران طراحی و به جبهه اصلاحات و نهایتا به روحانی تحمیل شده است. از مرعشی خواستم تا روایت کند که چه کسی ابتدا ایده کاندیدای پوششی را مطرح کرد و چه کسانی موافق و مخالف این ایده بودند؟ مرعشی به مشکلاتی اشاره کرد که از یک سالی مانده به انتخابات ریاست جمهوری، برای حسن روحانی در تنظیم روابطش با برخی نهادها و قوا ایجاد شده بود و نگرانیهایی که درخصوصی امکان حضور او در عرصه رقابتها وجود داشت؛ این که ممکن بود شورای نگهبان صلاحیت حسن روحانی را تأیید نکند: «اگر شورای نگهبان دست به یک بیاحتیاطی درباره صلاحیت آقای روحانی میزد، جریان اصلاحات نباید در کوچه بنبست قرار میگرفت. از طرف دیگر اطلاع داشتیم که جریان مقابل با چند کاندیدا -تصور ما پنج نفر بود- وارد صحنه خواهند شد و در رقابتها آقای روحانی دستتنها خواهد ماند. من نگرانیها درباره احتمال رد صلاحیت آقای روحانی را در دیداری با مرحوم آیتالله هاشمی مطرح کردم ایشان گفت آقای روحانی حتما باید در عرصه انتخابات وارد شود اما در کنار ایشان افراد دیگری هم باید کاندیدا شوند. نهایتا در آخرین دیداری که درباره انتخابات در دی ماه با ایشان داشتم، گفتند که من با آقای روحانی بحثم را تمام کردهام و ایشان حتما در انتخابات حاضر خواهند شد. البته به ایشان گفته ام نظر بنده، حاج حسن خمینی و آقای خاتمی این است که در کنار شما دوستان دیگری نیز کاندیدا شوند.» به گفته مرعشی، اگرچه آیتالله هاشمی از محمدرضا عارف و اسحاق جهانگیری نیز به عنوان نامزدهای مناسب برای حضور در عرصه انتخابات در کنار حسن روحانی نام برده بود اما بعد از درگذشت آیتالله، تدبیر او با مخالفتهایی مواجه شده بود: «آقای روحانی شخصا با این موضوع مخالف بود و آقای ناطق نوری و حاج حسن خمینی نیز با او هم عقیده بودند که نام نویسی فرد دیگری جز آقای روحانی از جناح اصلاحات در انتخابات مصلحت نیست» و کنارگذاشته شدن ایشان را آسانتر میکند اما آقایان خاتمی، موسوی خوئینیها و نوری با حضور کاندیدای پوششی موافق بودند» از مرعشی پرسیدم:
به رغم مخالفت آقای روحانی چه مسیری طی شد که سرانجام به ثبتنام آقای جهانگیری انجامید؟
سه هفته قبل از آغاز ثبتنام، این موضوع در شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به بحث گذاشته شد. همه اعضای شورا درباره حمایت از آقای روحانی به عنوان کاندیدای اصلی جبهه اصلاحات توافق نظر داشتند اما این نظر نیز قوی بود که یک کاندیدای اصلاحطلب در صحنه حاضر باشد و از تریبونها به نفع جریان اصلاحات استفاده کند. از جمله موافقین این موضوع آقای مصطفی معین بود دکترمعین معتقد بود اصلاح طلبان باید از ظرفیت انتخابات برای معرفی چهرههای خود به مردم استفاده کنند و باید در این انتخابات نیمنگاهی نیز به افق انتخابات سال ۱۴۰۰ داشته باشند. وانگهی در صورت ردصلاحیت آقای روحانی جبهه اصلاحات نه میتوانست به سراغ گزینههایی چون آقای قالیباف برود و نه میخواست انتخابات را تحریم کند. میخواستیم در صورت وقوع شرایط پیشبینی نشده وضعیت سیاسی به بنبست نرسد و راه مشارکت مردم مسدود نشود. شورای عالی اصلاحات، موضوع برگزیدن افرادی برای ثبتنام در انتخابات در کنار آقای روحانی را بر عهده هیئت رئیسه نهاد. در جلسه هیئت رئیسه آقای عارف گفت که در وضعیتی در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کند که از صحنه کنار نرود. با منتفی شدن بحث آقای عارف، چهارگزینه به ارکان جریان اصلاحات پیشنهاد دادیم: آقایان جهانگیری، ظریف، زنگنه و ایرج ملکزاده در جلسه با رئیس دولت اصلاحات، ایشان نظر داد که اگر آقای روحانی درباره لزوم حضور یک کاندیدای دیگر در عرصه قانع شد کاندیدای ما آقای جهانگیری باشد و اگر آقای روحانی بر مخالفت خود پافشاری نمود، کاندیدای ما آقای عارف باشد.
آقای روحانی با ثبتنام کاندیدای پوششی مخالف بود، چگونه ایشان به ثبتنام آقای جهانگیری راضی شد؟
بله افرادی همچون محمدعلی نجفی و حتا افرادی همچون حمیدرضا جلایی پور در حزب اتحاد ملت ایران با طرح کاندیدای پوششی مخالف بودند و نظر مخالف خود را به شکل مکتوب به دکتر روحانی داده بودند. آنها استدلال کرده بودند که حضور کاندیدای پوششی احتمال رد صلاحیت روحانی را بالاخواهد برد اما در عمل دیدیم که این استدلال آنها نادرست بود. صبح آخرین روز ثبتنام، من به همراه آقایان موسوی لاری و کمالی به نمایندگی از اصلاح طلبان به دیدار آقای روحانی رفتیم و استدلال های خود را درخصوص لزوم ثبتنام یک کاندیدای دیگر با ایشان در میان گذاشتیم آقای روحانی در انتهای بحث گفت که به رغم مخالفت با موضوع به دلیل اصرار و تاکید رئیس دولت اصلاحات میپذیرد و نظر داد که آقایان جهانگیری و نوبخت ثبتنام کنند. عصر آن روز آقای جهانگیری به دیدار رئیس جمهور رفت و آقای روحانی موضوع را با ایشان طرح نمود اما ظاهرا آقای جهانگیری برای ثبتنام زیر بار نرفته بود آقای روحانی گفته بود اگر قصد ثبتنام ندارید، باید رئیس دولت اصلاحات را که براین موضوع اصرار دارد قانع کنید. با توجه به فرصت محدود، آقای جهانگیری با ایشان تلفنی صحبت کرد و ایشان هم به جهانگیری گفته بود اگر شما به جمعبندی برای ثبتنام نرسیدهای باید آقای دکتر ظریف را مجاب به ثبتنام کنی. با توجه به ضیق وقت واینکه تنها نیم ساعت به پایان وقت ثبتنام باقی مانده بود، آقای جهانگیری در آخرین دقایق آخرین روز ثبتنام، به وزارت کشور رفت و در انتخابات ثبتنام کرد.
آقای روحانی تأیید صلاحیت شد، اما آقای جهانگیری در صحنه باقی ماند، علتش چه بود؟
بعد از تأیید صلاحیت آقایان روحانی و جهانگیری نظر برخی دوستان اصلاح طلب از جمله خود دکتر جهانگیری برانصراف بود اما در این مرحله آقای روحانی به رغم مخالفت اولیه، از آقای جهانگیری خواست حتما در عرصه بماند. حدس می زدیم که آقای جهانگیری در فرصت تبلیغات به خصوصی میدان مناظره بخشی از فشار تخریبی رقبا علیه دولت را بیاثر سازد. مناظره اول و درخشش آقای جهانگیری در دفاع از دولت، نشان داد که طرح پیشنهادی ما به صلاح بوده است و بسیاری از مخالفان حضور آقای جهانگیری در این روز به صف موافقان ایشان پیوستند.
با مشخص شدن نتایج بررسی صلاحیتها، محمدباقر قالیباف شهردار تهران و رقیب اصلی روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۲، ابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی و مصطفی میرسلیم عضو ارشد حزب مؤتلفه که هر سه از برجستگان جناح اصولگرا بودند، به نقد هماهنگ دولت روحانی پرداختند. حالا اگرچه خطر تأیید صلاحیت و حضور روحانی در عرصه انتخابات از بین رفته بود اما ادامه حضور جهانگیری در عرصه رقابتهای انتخاباتی، به دفاع از کارنامه دولت و رئیس جمهور در مناظرههای تلویزیونی کمک میکرد.
بسیاری از اصلاحطلبان به اشتباه تصور می کردند که رقیب اصلی روحانی، قالیباف است و در مناظرهها تمرکز تیم روحانی و جهانگیری بر کارنامه قالیباف بوده از چه زمانی آقای روحانی متوجه شد که آقای رئیسی رقیب اصلی است؟
از ابتدای رقابتها حدس می زدیم که برخی کاندیداهای اصولگرایان کنار بکشند. اما از آنجا که آقای قالیباف در نظرسنجیها رای خوبی داشت، بنای ما براین بود که چهره ایشان را به مردم بشناسانیم تا این که آقای قالیباف، با حرکاتی که در مناظرهها انجام داد، خودش چهره واقعی خودش را به مردم شناساند. با این اتفاق از مناظره دوم آقایان روحانی و جهانگیری میدانستند که رقیب اصلی شان آقای رئیسی است.
آقای مرعشی همچنین شرح جلسهای را برایم روایت کرد که پس از مناظره دوم در دبیرخانه شورای امنیت ملی با حضور رؤسای ستادهای کاندیداها برگزار شده بود؛ جلسهای که در آن قرار بود دغدغههای امنیتی نظام درباره انتخابات با نمایندگان کاندیداها در میان گذاشته شود. مرعشی که به عنوان رئیس ستاد جهانگیری در این جلسه حاضر شده بوده روایت میکرد که در آن جلسه به شعار ستاد آقای قالیباف ۹۶ درصدی ها و ۴ درصدی ها اعتراض کرده بود:
«گفتم اگرچه این موضوع در جامعه با اقبال مواجه نشده اما مضراتی برای کشور دارد. اولا اپن کار کپی برداری از ماجرای یک درصد و ۹۹ درصد در امریکاست. ثانیا از واقعیت اقتصاد ایران به دور است و کارشناسان اقتصادی با بررسی دهکها می توانند به خوبی نشان دهند که چنین شکاف درآمدی در ایران وجود ندارد. ثالثا تقسیمبندی جامعه و برپا کردن جنگ فقیر و غنی در کشور تبعاتی دارد که پاسخگویی به آن ممکن است دشوار باشد. پیشنهاد کردم دبیرخانه شورای امنیت ملی به ستاد آقای قالیباف درباره این شعار تبلیغاتی و تبعات امنیتی آن هشدار دهد. آقای دهقان، رئیس ستاد آقای قالیباف، هم مدعی شد که برخی کاندیداها مورد حمایت دولت انگلستان هستند اما من میان حرف ایشان آمدم و گفتم نظر ما این است که هر کاندیدایی که مورد حمایت هر کشور خارجی اعم از روسیه یا انگلستان باشد باید رد صلاحیت شود. آقای نیکزاد، رئیس ستاد آقای رئیسی، نیز گلایه می¬کرد که هرجا آقای رئیسی برای سخنرانی میرود، برق آن سالن ناگهان قطع می شود. من به ایشان گفتم که احتمالا این کارها کار بچههای خودتان است برای مظلومنمایی و ما نیز وقتی جوان بودیم از این شیطنتها در انتخابات زیاد کردهایم»