اخبار

طاهرنژاد: تا 1400 وقت بسیار است

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

محمدعلی سافلی و محمدعرفان همتی‌آذر

یدالله طاهرنژاد از فعال سیاسی اصلاح طلب و عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی است. وی که متولد 1336 در شهرستان کلاردشت است، با آغاز جنگ تحمیلی به فعالیتهای فرهنگی و امدادی در جبههها پرداخت و به واسطه حضور در عملیات کربلای 5 با مرحوم هاشمی رفسنجانی که در آن برهه به عنوان نماینده حضرت امام، عهدهدار فرماندهی امور جنگ بود، آشنا شد. طاهرنژاد سابقه نمایندگی مردم نوشهر و چالوس در دوره پنجم مجلس شورای اسلامی را در کارنامه دارد. این فعال اصلاحطلب با تاسیس حزب کارگزاران در سال 74 و به واسطه آشنایی با مرحوم هاشمی در دوران جنگ به عضویت این حزب درآمد. طاهرنژاد که معاون جهانگیری در وزارت صنایع دولت اصلاحات بود، هماکنون ریاست کمیته اقتصادی ایران اندونزی را برعهده دارد. گفتو‌‌گوی خبرگزاری تسنیم را با او بخوانید:

 

فکر میکنید ریشههای تلاطم در بازار ارز و سکه در ماههای اخیر چه بود و قوای سهگانه چه تدابیری را باید بیندیشند تا مانع بروز شوکهای ناگهانی اینچنینی که بر زندگی مردم تاثیر میگذارد، شوند؟

 کاهش شدید قیمت در مدت کوتاه نشان داد که ریشه افزایش قیمت، صرفا اقتصادی نبوده است. یعنی بار روانی و تبلیغاتی سهم بسزایی در افزایش قیمت ارز داشت. زمانی القائات بیرونی و فضاسازی‌های رسانه‌های خارجی تاثیرگذار است که باورها در داخل کاهش پیدا کند. اگر باورهای مردم نسبت به رسانه‌های داخلی و مسئولین بالا باشد مردم کمتر تحت تاثیر رسانه‌های خارجی قرار می‌گیرند. لذا مادامی که به ‌آن باور نرسیدیم باید منتظر اتفاقات این چنینی در کشور باشیم.  با توجه به اینکه بنده جزو دست‌اندرکاران اقتصادی کشور محسوب می‌شوم، به نظرم ثبات نسبی که امروز در بازار ارز دیده می‌شود، حس اطمینان بیشتری نسبت به افق آینده اقتصادی کشور ایجاد کرده و دست‌اندرکاران اقتصادی کشور نسبت به گذشته دلگرم‌تر هستند. البته تصویب لایحه CFT در مجلس نیز در دلگرمی تجار ایران تاثیرگذار بوده است و امیدواریم که شاهد یک شرایط با ثبات و پایدار در کشور باشیم و حداقل در کوتاه مدت شاهد التهابات غیر‌منتظره در بازار نباشیم.

با توجه به اینکه اکثر انتقادات در بحث التهابات بازار ارز به نحوه مدیریت بانک مرکزی برمیگردد، تغییر در ریاست بانک مرکزی تا چه حد در کاهش قیمت ارز موثر بود؟

دکتر همتی استاد اقتصاد دانشگاه تهران و اقتصاددان است ولی آقای سیف بانکدار بود. حتما بنده حضور آقای همتی در بانک مرکزی را موثر می‌دانم و معتقدم که آقای همتی هنوز مجال پیدا نکرده تا برنامه‌های خود را عملیاتی کند و در حال حاضر زود است که بخواهیم عملکرد او را مورد ارزیابی قرار دهیم. به‌طورکلی اگر بخواهیم ظرفیت‌های این دو شخصیت را واکاوی کنیم، ما آقای همتی را برای بانک مرکزی مناسب‌تر می‌دانیم. حزب کارگزاران از ابتدا با ریاست آقای سیف بر بانک مرکزی مخالف بود ولی صدای ما به جایی نرسید؛ نه اینکه بگوییم آقای سیف آدم خوبی نیست. اما تنها خوب بودن افراد، معیار مناسبی برای سنجش کارآمدی آنها نیست و برای مدیریت امور به علم و تجربه در آن حوزه نیز نیاز هست.   از آنجایی که آقای همتی استاد دانشگاه هستند، ظرفیت بالایی برای شنیدن نظرات دیگران دارند. برخلاف ایشان، یک سری از افراد هستند که از ابتدای فعالیت‌شان رئیس بوده‌اند. از خصوصیات افرادی که همواره رئیس بوده‌‌اند این است که کمترگوش شنوایی برای نظرات دیگران دارند.

دیدار اخیر اصلاحطلبان با رئیسجمهور دومین دیدار رسمی اصلاحطلبان با آقای روحانی بعد از انتخابات سال گذشته بود. در این چند وقت اصلاحطلبان نقدهای زیادی به دولت داشتند. با این تفاسیر دیدار اخیر چه تاثیری میتواند بر ادامه همراهی اصلاح طلبان با دولت دوازدهم داشته باشد؟

این نشست اگرچه دیرهنگام ولی سازنده و خوب بود. انتظار از رئیس‌جمهور این بود که خیلی زودتر با جریان‌های سیاسی که او را مورد حمایت قرار دادند یا حتی گروه‌های دیگر سیاسی جلساتی داشته باشد. رئیس‌جمهور حتی باید با مخالفین خود نیز جلساتی بگذارد و حرف‌های آنها را بشنود. اگر در یک فضای دوستانه نقدها مطرح و پاسخ‌ها شنیده شود، این مباحث کمتر به رسانه‌ها و فضای مجازی کشیده می‌شود و تاثیر منفی کمتری هم بر روند تحولات اقتصادی کشور خواهد گذاشت. اصلاح طلبان در جلسه اخیر با رئیس‌جمهور به شکلی صادقانه و صمیمانه و در عین حال با لحنی صریح، آنچه را که بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبی این روزها مطرح می‌کند، در میان گذاشتند و رئیس‌جمهور نیز پاسخ آنها را دادند و در نهایت نیز قرار شد که کارگروهی مشترک تشکیل شود. امیدواریم که فاصله این دیدارها کوتاه‌تر شده و جلسات به شکل منظم برگزار شود تا بتوانیم از این شرایط که، از سوی مقامات بلندپایه کشور به جنگ اقتصادی تعبیر شده، عبور کنیم. در این شرایط گفت‌وگو، تعامل و نزدیک کردن نظرات به یکدیگر و اینکه دو طرف متقاعد شوند که در گفت‌وگوها حسن نیت وجود دارد، در روان‌سازی امور کشور بسیار کمک می‌کند.

از جمله نقدهایی که اصلاح طلبان در این جلسه مطرح کردند، درباره مطالبات اصلاحطلبان در زمان انتخابات و همچنین بحث تغییر تیم اقتصادی بود و فعالان اصلاحطلب حاضر در این جلسه معتقد بودند که با این تیم اقتصادی نمیتوان شرایط اقتصادی کشور را مدیریت کرد. با توجه به اینکه مجلس در ماههای اخیر به دنبال استیضاح تعدادی از وزرای اقتصادی دولت بود، آیا این اقدامی پیشدستانه بود؟

متاسفانه دولت در انتخاب نیروهای کارآمد که بتوانند از فیلترهای مختلف عبور کنند و از مجلس رای بگیرند با محدودیت روبه‌رو است. بنابراین رئیس‌جمهور در انتخاب گزینه‌های پیشنهادی با محدویت‌های زیادی مواجه است تا بتواند تغییرات مورد نظرش را در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی اعمال کند. با این تفاسیر بنده خیلی خوشبین نیستم که با ترمیم تیم اقتصادی کنونی نیز، شرایط اقتصادی کشور دچار تحول چشمگیری شود. به طور مثال آقای ربیعی توسط مجلس استیضاح و از سمت خود کنار گذاشته شد، رئیس‌جمهور قصد دارد شخصی را جایگزین آقای ربیعی کند که برخلاف او ارتباط چندانی با جامعه کارگری نداشته است. اگر دایره انتخاب رئیس‌جمهور بزرگ‌تر شود شاید افراد بیشتری را بتوانیم به خدمت بگیریم که بخش وسیع‌تری از مطالبات مردم را پاسخ دهند. در ارتباط با وزارت اقتصاد کسی که به عنوان گزینه پیشنهادی مطرح شده است، اگر او را در کنار آقای طیب‌نیا بگذاریم، که به نتایج سیاست‌های اقتصادی‌اش به جرأت می‌توان نمره قبولی داد و با عملکرد مطلوب خود توانست تورم را تک رقمی کند، به هیچ عنوان قابل قیاس نیستند.

انتظاری که از رئیسجمهور در انتخاب وزرای پیشنهادی وجود دارد، این است که از چهرههای جوانی همچون وزیر ارتباطات برای تصدی وزارت خانهها استفاده کند.

در زمینه باور کردن جوان‌ها مقاومت زیاد است. مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشان در ورزشگاه آزادی تصریح کردند که جوان‌ها راه حل مسائل امروز کشور هستند. اگر این موضوع به باور عمومی تبدیل شود، آن مسئولی که هنوز فکر می‌کند زاد و ولدهای دهه 60 دردسری برای کشور ایجاد کرده، دیگر به خود اجازه نمی‌دهد که چنین مطلبی را با صدای بلند اعلام کند. دردسری که در ذهن این مسئول وجود دارد، این است که جوان دهه شصتی نیاز به کار، ازدواج و مسکن دارد درحالی‌که نیروی انسانی جوان نعمتی است که بسیاری از کشورهای اروپایی آرزوی داشتن آن را دارند، بنابراین باید این نعمت را قدر دانست. اگر بیانات رهبری به یک باور عمومی تبدیل شود،‌ همانند دوران اول انقلاب که بسیاری از مسئولیت‌های سخت و سرنوشت‌ساز در دست جوانان بود و کشور به توفیقات بی‌نظیری دست پیدا کرد، امروز نیز می‌توانیم از شرایط سخت اقتصادی عبور کنیم. در دوران جنگ هشت ساله ایران با عراق، تقریبا همه کشورهای دنیا به شکل مستقیم یا غیرمستقیم از صدام حمایت کردند ولی در آن سال‌ها با اعتماد به نیروهای جوان حتی یک وجب از خاک کشور به دست دشمنان نیفتاد و از سوی دیگر ذخایر ارزی ما در پایان جنگ به نسبت روزهای ابتدایی جنگ بیشتر، بهتر بود علت این مسئله این بود که بار اصلی جنگ به دوش جوانان بود و البته همه مردم نیز از جوانان حمایت کردند.

به نظر شما اگر در برههای که کشور افزایش ناگهانی قیمت ارز و سکه را تجربه کرد، مسئولان از طریق تربیونهای رسمی با مردم سخن میگفتند، مردم همانند جنگ تحمیلی به میدان نمیآمدند؟

قطعا اگر مسئولان مشکلات آن روزها را با مردم در میان می‌گذاشتند، مردم نیز همراهی بیشتری می‌کردند. ولی مسئله‌ای که در ارتباط با افزایش ناگهانی قیمت دلار وجود دارد این است که خود مسئولان نیز در آن برهه دچار شوک بودند. بنده 40 سال است که در حوزه‌های سیاسی و اقتصادی کشور فعالیت می‌کنم، شرایط دو ماه قبل را تجربه نکرده بودم. حتی شرایط ماه‌های اخیر با شرایط سال 91 که در آن برهه نیز قیمت ارز به یکباره سه برابر شد، قابل قیاس نبود. البته وظیفه مسئولان این بود که در آن شرایط با حضور در میدان روحیه مردم را برای مقابله با شرایط جدید تقویت کنند. متاسفانه به‌طور کلی ارتباط مسئولان ما با مردم بسیار کم شده است. حتی اگر شما سری به وزارتخانه‌ها بزنید، مشاهده می‌کنید که ارتباط مدیران میانی آن وزارتخانه با وزیر در حد ارتباط وزرا با مردم عادی است. امروز شاهدیم که آسانسور خاص و درب خاص در وزارتخانه‌ها تعبیه شده و وزرا ارتباطی حتی با بدنه وزارتخانه خود نیز ندارند. در حالی که در دهه‌های اول و دوم انقلاب روابط وزرا با کارمندانشان بسیار نزدیک بود. اگر می‌خواهیم باز هم موفقیت‌های اول انقلاب را داشته باشیم، باید به سیره مردمی بودن برگردیم. به‌عنوان مثال در مجلس پنجم که رابطه بین اصلاح‌طلبان و اصولگرایان خیلی صمیمی بود، در بسیاری از طرح‌ها و لوایح با همکاری و تعامل با هم برخورد می‌کردیم. البته در آن دوره مدیریت آقای ناطق در ایجاد رفاقت میان نمایندگان نقش بسزایی داشت. به طوری که شما در آن دوره حتی یک بار سراغ ندارید که نمایندگان با هم درگیر شده باشند. بنابراین اگر بخشی از فرهنگ ابتدای انقلاب در دستور کار مسئولان قرار گیرد و در مسائل مختلف با همکاری و همفکری بیشتر رفتار کنیم، مشکلات کشور نیز راحت‌تر قابل حل خواهد بود.

به مجلس پنجم اشاره کردید. اقلیت اصلاحطلب مجلس پنجم اقلیتی قوی بود و همان اقلیت بود که موجب شد تا اصلاحطلبان اکثریت مجلس ششم را در دست بگیرند.

بله همینطور است. متاسفانه امروز نقش مجلس در اداره کشور کاهش پیدا کرده که یکی از دلایل آن محدودیت دایره انتخاب افراد است که به کشور صدمه می‌زند. آقای نعمت زاده چند سال پیش گفت که شاید لازم باشد مدیر از خارج کشور بیاوریم. به نظر من این نظر بدی نبود. چه اشکالی دارد برای بعضی از کارها که خودمان توانایی انجام آنها را نداریم، از خارجی‌ها استفاده کنیم. همانطور که بسیاری از ایرانی‌ها در خارج از کشور در مناصب بالا قرار دارند، خارجی‌ها می‌توانند با رعایت قوانین ایران به ما کمک کنند. در بعضی از کشورهای همسایه که روابط بسیار نزدیکی هم با ما دارند، در حوزه اقتصادی از متخصصین خارجی کمک گرفتند و موفق شدند.

با توجه به انتقاداتی که اصلاحطلبان به عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه دارند، شما عملکرد این سازمان را در مدیریت امور چگونه ارزیابی میکنید؟

 موضوع آقای نوبخت با موضوع حزب اعتدال و توسعه دو بحث کاملا جدا از هم است. وقتی که درباره عملکرد آقای نوبخت در سازمان برنامه و بودجه اظهار نظری صورت می‌گیرد باید این بحث را مجزا از مسئولیت حزبی او مورد بررسی قرار داد. نقش سازمان برنامه و بودجه در اداره امور و تخصیص بهینه منابع کشور و نظارت درست بر عملکرد دستگاه‌های اجرایی و ارزیابی دقیق دستگاه‌ها در چگونگی هزینه‌کرد منابع کشور نقش بی‌بدیلی است. پس از دولت آقای احمدی‌نژاد که سازمان برنامه و بودجه را به طور کلی حذف کرده بود، نیروی مضاعفی نیاز بود تا این سازمان ارزشمند و اثرگذار دوباره احیا شود و ظرفیت کارشناسی آن مجددا به حرکت درآید. اگر یک سازمان برنامه کارآمد داشتیم، حتما 700 هزار میلیارد پروژه نیمه تمام و معطل در کشور نداشتیم؛ پروژه‌هایی که عدم تکمیل آنها موجب هدر رفتن سرمایه‌های کشور می‌شود.  اختیارات سازمان برنامه و بودجه در کشور بسیار زیاد است. تخصیص اعتبار برای پروژه‌ها، نظارت و ارزیابی کمی و کیفی آنها و همچنین تعیین ظرفیت پیمانکاران برای انجام پروژه‌ها با سازمان برنامه و بودجه است. به طور کلی اگر امور اجرایی کشور به درستی اداره شود، این موضوع به معنای عملکرد مناسب سازمان برنامه است.

در ماههای اخیر انتقادات زیادی به سازوکار شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان از سوی برخی سران احزاب اصلاحطلب از جمله آقای منتجبنیا مطرح شده و سران احزاب معتقدند که این شورا توسط تعداد محدودی که خارج از شورای سیاستگذاری هستند اداره میشود و در نهایت نظر احزاب در تصمیمات شورا نادیده گرفته میشود.

من قصد ندارم پاسخ آقای منتجب‌نیا را بدهم، ولی به طور کلی توجه به بحث تحزب سال‌هاست که در کشور مورد غفلت قرار گرفته و به شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان محدود نمی‌شود. ترکیب شورای عالی سیاست‌گذاری از احزاب و شخصیت‌های حقیقی بوده و به گونه‌ای تشکیل شده است که برابر هر دو کرسی احزاب، یک کرسی برای شخصیت‌های حقیقی وجود دارد. علت حضور شخصیت‌های حقیقی در شورا این است که این اشخاص دارای اندیشه بوده و از جایگاه ملی برخودارند. اگرچه این اشخاص عضو هیچ حزب و تشکیلاتی نیستند، ولی نمی‌شود آنها را نادیده گرفت. بنابراین قرار شد که این دوستان نیز در کنار احزاب و تشکل‌های سیاسی، در جلسات شورای سیاست‌گذاری حضور داشته باشند. حضور این چهره‌ها در دو دوره قبلی شورای سیاست‌گذاری هیچ اعتراضی را به همراه نداشت ولی در این دوره ترکیب شورا کمی دچار تحول شد و از آن تعریف مدنظر مقداری فاصله گرفت. تعریف ما از چهره‌های حقیقی،‌ شخصیت ملی مقبولی بود که حیف بود از اندیشه آنها در شورای سیاست‌گذاری استفاده نشود لذا اگر کسی در قالب این تعریف نگنجد، در شورای سیاست‌گذاری نیز نمی‌تواند باشد. به همین دلیل هم برخی از دوستان انتقاد دارند که بعضی از این اشخاص، در این قالب نمی‌گنجند که در حال گفت‌وگو برای حل این مسئله هستیم.  در رابطه با اینکه جریانی از بیرون برای شورای سیاست‌گذاری پخت و پز می‌کند، من این را قبول ندارم، و توهین به شعور احزاب است کسانی که در آنجا حضور دارند دارای فکر و اندیشه‌ای بودند که تشکلی را راه انداخته‌اند و مدیریت می‌کنند. من فکر می‌کنم اگر به آن تعریف اصلی بر گردیم و قائل باشیم که آن را رعایت کنیم، اصل حضور اشخاص حقیقی در شورای عالی سیاست‌گذاری قابل قبول است. البته برخی از دوستان و نهادهای نظارتی هم معتقدند که احزاب می‌توانند با هم به موجب قانون ائتلاف کنند ولی اشخاص نمی‌توانند با هم ائتلاف کنند که این حرف حقوقی و قابل تاملی است. به همین دلیل راه‌حلی که ارائه داده‌اند این است که اشخاص باید از ناحیه احزاب معرفی شوند تا خدشه قانونی به فعالیت شورا وارد نشود.

طرح تشکیل پارلمان اصلاحات در موازات تشکیل دور سوم شورای سیاستگذاری در حال پیگیری است و شاهد هستیم اشخاصی که خیلی انتقاد به سازوکار عمومی شورای سیاستگذاری دارند، خیلی در تلاشاند تا پارلمان اصلاحات را به عنوان یک نهاد بالادستی معرفی کنند که بر شورای سیاستگذاری نظارت میکند.

 سابقه پارلمان اصلاحات به سال 92 بازمی‌گردد که برای اولین بار یکی از اعضای کارگزاران سازندگی خبر تشکیل آن را داد. فلسفه این پیشنهاد این بود که ما چتر تصمیم‌گیران حوزه اصلاح‌طلبی را بزرگ‌تر کنیم و به 30 یا 40 نفر که برای کل کشور تصمیم بگیرند، محدود نشویم و نمایندگانی از سراسر کشور در جایی جمع شوند و اسم آن به عنوان پارلمان یا هر اسم دیگری که برای آن گذاشته شود، مطرح شود. در سال گذشته ما در حزب کارگزاران به این جمع‌بندی رسیدیم که پارلمان اصلاحات فکر خوبی است و سازوکاری نیز برای آن تدوین کردیم. درباره پارلمان اصلاحات ابتدا در شورای هماهنگی مقاومت‌هایی وجود داشت.از نظر ما پارلمان اصلاحات از جهات مختلف می‌تواند مفید باشد. درباره اسم آن نیز می‌توانیم نام «مجمع عالی اصلاح‌طلبان» را روی آن بگذاریم تا با پارلمان ملی اشتباه گرفته نشود. متن ماده مصوبه تشکیل پارلمان اصلاحات در جلسه شورای هماهنگی تصویب و براساس آن متن مجمع یا همان پارلمان، نهاد بالادستی است که در حوزه اصلاح‌طلبی در سطح عالی تصمیم‌گیری می‌کند و تبصره‌ ذیل این ماده نیز این شد که کمیته سیاسی شورای هماهنگی سازوکار این مجمع را تعیین می‌کند. ما تلاش می‌کنیم که این مجمع زودتر پا بگیرد چرا که به همه این حرف و حدیث‌ها پایان می‌دهد. از سوی دیگر به‌دلیل فراگیری که دارد موجب می‌شود که رضایت‌ گروه‌های مختلف اصلاح‌طلب جلب شود. همچنین تفاوتی که با شورای سیاست‌گذاری دارد این است که از ابتدا با اخذ مجوز از نهادهای ذی‌ربط کار خود را شروع می‌کند.

اخیرا یکی از چهرههای اصلاحطلب گفته بود که اصلاحطلبان برای سال 1400 میتوانند با آقای لاریجانی نیز به توافق برسند. چقدر احتمال دارد که این موضوع به واقعیت بدل شود و اصلاحطلبان مانند سال 92 از یک گزینه اصلاحطلب به یک گزینه راست معتدل گرایش پیدا کنند؟

ما در کشوری زندگی می‌کنیم که هفته پیش دلار 19 هزار تومان بود و امروز دلار 11 هزار تومان است. بنابراین وقتی شرایط کشور در مسائل اقتصادی اینگونه مواج است، نمی‌شود که در حوزه سیاسی با قاطعیت بگوییم که در سال 1400 چه اتفاقی می‌افتد. اما به هر حال هدف ما اداره کشور به گونه‌ای است که امنیت معیشت و رفاه مردم تامین شود. ما خیلی به مردم بدهکار هستیم. ملت ایران پای تمامی سختی‌های این نظام ایستاده‌اند. از جنگ هشت‌ساله گرفته تا تحریم‌های ظالمانه غرب و آمریکا و بیکاری جوانانشان. بنابراین صورت حساب ما خیلی سنگین است. لذا امروز هیچ چیز از این مسئله مهم‌تر نیست که ما به فکر حل مسائل اساسی مردم باشیم. اگر به این نتیجه برسیم که امور زندگی و معیشت مردم با حمایت از آقای لاریجانی بهتر می‌شود، احتمال دارد اصلاح‌طلبان از آقای لاریجانی حمایت ‌کنند. هرکس بتواند کشور را خوب اداره کند، ما مخلص او هستیم. البته تا سال 1400 خیلی مانده و باید منتظر بود و دید که چه اتفاقاتی تا آن زمان می‌افتد.

کارگزاران گویا جلساتی با آقای لاریجانی در این رابطه داشته‌‌اند.

خیر در این رابطه تاکنون هیچ جلسه‌ای با آقای لاریجانی نداشتیم. طبعا اگر داشته باشیم بنده که عضو هیئت‌رئیسه حزب هستم مطلع می‌شوم. البته در ارتباط با ریاست مجلس در دوره اول، نظر حزب کارگزاران ریاست آقای لاریجانی بود و ما احساس می‌کردیم که ایشان به لحاظ سابقه و تجربه پارلمانی که دارد، برای ریاست مجلس مناسب‌تر است.

خانم کولایی اخیرا مصاحبهای داشتند و در ارتباط با انتخابات و تعاملاتی که گروههای مختلف اصلاحطلب با یکدیگر داشتند، گفته بود که هرگاه اختلافی میان حزب کارگزاران با دیگر احزاب و گروههای سیاسی اصلاحطلب به وجود میآید، این جریان اصلاحطلب است که نقش مادرانه خود را ایفا میکند تا انسجام جریان اصلاحات حفظ شود. در نهایت نیز اکثر پستها و سمتها به کارگزاران میرسد.

وقتی که بچه‌ها ادعای مادری می‌کنند آدم احساس خوشحالی می‌کند. سابقه حزب کارگزاران در جریان اصلاحات تنها از سازمان مجاهدین انقلاب کمتر است که این سازمان نیز امروز فعالیتی ندارد. برای حزب کارگزاران همیشه مصالح کشور اصل بوده است. حزب ما در دوره اول انتخابات ریاست مجلس به دلیل اینکه از ریاست آقای لاریجانی حمایت کرد بسیار تحت فشار قرار گرفت ولی بعد‌ها مشخص شد که ما درست می‌گفتیم و امروز همه اذعان می‌کنند که آقای لاریجانی در اداره مجلس بسیار با درایت عمل می‌کند و تاکنون بسیاری از مشکلات دولت را از سر راهش برداشته است. اداره مجلس کار بسیار دشواری است. بویژه وقتی می‌دانید باید 290 نماینده‌ای را مدیریت کنید که هریک از آنها بر اساس قانون می‌توانند درباره تمامی مسائل کشور اظهارنظر کنند. اداره چنین جمعی نیازمند تجربه مدیریتی و ظرفیت بالایی است و ما فکر می‌کردیم که آقای لاریجانی از این حیث مناسب‌تر است. آقای عارف شخصیت بسیار قابل احترامی هستند ولی نکته‌ای که در ارتباط با بحث ریاست ایشان مطرح می‌شد این بود که ایشان قبل از مجلس دهم، سابقه نمایندگی در مجلس را نداشت. کسی که سال اول حضور خود در مجلس را تجربه می‌کند اداره مجلس واقعا برایش مشکل است.  بنابراین آنجا که حزب کارگزاران مصلحت کشور را تشخیص دهد،‌از نظر خود کوتاه نمی‌آید. ممکن است که دوستان ما در جبهه اصلاحات از تصمیم ما خرسند نباشد ولی ما با آنها صحبت می‌کنیم و متقاعدشان می‌کنیم، البته همیشه سعی ما اجماع‌سازی در جبهه اصلاحات است.

منبع: خبرگزاری تسنیم

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی