عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و فعال پیشین دانشجویی در گفتوگوهایی با روزنامه شهرآرا و ماهنامه وقایع اتفاقیه به تشریح فرازوفرود فعالیت جنبش دانشجویی ایران در دهههای گذشته پرداخت.
به گزارش سایت کارگزاران، امیر اقتناعی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران با اشاره به تغییر گفتمان در فضای فعلی دانشگاه و فعالیتهای دانشجویی، گفت: فعاليت هاى دانشجويى تا سالهاى ۸۵ از جنس فعاليتهاى جنبشى بود و فضاى سياسى كشور هم به فضاى جنبشى گرايش داشت و بعد از گذشت ۳ دهه از انقلاب، به فعاليتهاى نهادگونه گرايش پيدا كرد. بىاعتمادى جامعه ايران به نهاد قدرت، شكل گرفتن باندهاى رانت سياسى و اقتصادى، تغييرات جامعه جهانى، انقلاب ديجيتال، تغيير شرايط اقتصادى در ايران، ورود جمعيت متراکم جوان به بازار كار و بالا بودن هزينه فعاليتهاى سياسى براى دانشجويان و خانوادههايشان، از عواملى بودند كه موجب این تغییر پارادایم (گذر از فضاى جنبشى به فضاى نهادى) شدند.
این عضو سابق دفتر تحکیم وحدت، با اشاره به موانع ایجاد شده در برابر فعالیتهای جنبش دانشجویی، ادامه داد: جریان اقتدارگرا بارها به دنبال زمینگیر کردن جنبش دانشجویی بود. بایستی توجه کرد که دفتر تحکیم وحدت، موتور محرکه جریان اصلاحات بود و در سالهای دهه ۷۰ و نیمه ابتدایی دهه ۸۰ تاثیر آن به خوبی محسوس است. ضربه نهایی به دفتر تحکیم وحدت در سال ۸۸ وارد شد و این بار به دلیل تغییر شرایط نسبت به سال ۷۸، از جمله هجمههایی که در طی یک دهه قبل از آن به این دفتر وارد آمده بود و نیز استقرار دولتی تمامیتخواه، دفتر تحکیم وحدت زمینگیر شد و دیگر نتوانست به فعالیت ادامه دهد.
او با تاکید بر اهمیت پروژه انشقاق دفتر تحکیم وحدت، بیان کرد: به باور من پروژه انشقاق در دفتر تحکیم وحدت و به تبع آن انحلال دفتر تحکیم وحدت، محصول توافقی بینالاذهانی میان جریان اقتدارگرای راست و جریان انحصارگرای چپ بود. شاید برای شما عجیب باشد، اما به باور من؛ جریان اصلاحطلب در مقطعی از بازی، پس از پیروزی دولت در سال ۷۶ و خصوصا مجلس در سال ۷۸، دیگر تاب تحمل شریک را نداشت.
دبیر اول حزب کارگزاران سازندگی ایران-خراسان رضوی، ادامه داد: در نيمه دوم دهه ۸۰ وقايعى در تاريخ ايران اتفاق افتاد و شاهد يك انقطاع نسلى بوديم. بعدتر که با روی کار آمدن دولت روحانی، دوباره شرايط تا حدی برای فعالیت سیاسی فراهم شد، علیرغم تلاش عدهای در دانشگاهها، جنبش دانشجويى ما دچار گسست در انتقال تجربیات شد، ضمن آنكه ذائقه جامعه هم متحول شده و دغدغه هاى دانشجويان هم به تبع جامعه تغییر کرده بود.
وی افزود: در سه دهه ابتدایی پس از انقلاب، به سبب حاکمیت فضای آرمانی بر جامعه، هزینههای فعالیت سیاسی به جان خریده میشد، اما اکنون چنین نیست. اکنون دغدغه اصلی جامعه به مسائل اقتصادی بدل شدهاست و شاخص خانوادهها به یک سری معیارهای عقلانی و اقتصادی محدود شده است.
اقتناعی در ادامه گفتوگو به جایگاه اساتید در فعالیتهای دانشجویی اشاره کرده و گفت: از نظـر من یک تغییر نگرش در شیوه فعالیت دانشجویی از فعالیت جنبشی به فعالیت نهادی صورت گرفته است. در شرایط امروزی فضای دانشگاهها، تنها دانشجوها مقصر نیستند، بلکه بحث اساتید نیز مطـرح است. در زمان فعالیت ما، اساتید همراه ما بودند و به نوعی مشوق فعالیت سیاسی محسوب میشدند. اگر به لحاظ سیاسی و مدنی، وضعیت امروز دانشجویان اسفبار است، به مراتب وضعیت اساتید اسفبارتر است. البته در دانشگاهها همچنان اساتید ارزشمندی نیز حضور دارند، اما با توجه به فیلترهای خاص گزینش هیئت علمی، دانشگاه به این شرایط محافظهکاری فعلی رسیده است.
وی در نهایت کار ویژه جریانهای دانشجویی در فضای فعلی را این چنین برشمرد: براى فعال شدن و پويا شدن فضاى دانشگاه، دانشجويان بايد شناخت دقيقى از خواست جامعه پيدا كنند و بر اساس آن برنامههايشان را تدوين كنند. به نهادسازى روى بياورند و براى تدبير امور وارد حوزه نقد قدرت شوند و دوباره دانشگاه را به نهادى قدرتمند تبديل كنند كه با احزاب، تعاملى تعريف شده و مشخص داشته باشد. فعاليت دانشجويى در دانشگاه نبايد تعطيل شود. اكنون كه به صورت جنبشى امكان ادامه ندارد، حتما به صورت نهادى میشود و باید تداوم داشته باشد.