امین قلعهای:
انتشار نامه 72 نماینده مجلس در انتقاد از عملکرد وزیر نفت بهانه ای شد برای گفتوگو با سعید لیلاز. لیلاز در این گفتوگو ضمن ابراز در صداقت ادعاهای طرح شده در نامه یادآور شد که در موضوعات کلان نظیر ارتباط نفتی با روسیه، زنگنه به تنهایی تصمیمگیر نیست، بلکه مجموعه نظام با در نظر گرفتن جمیع شرایط در این موارد تصمیمگیری می کنند.او همچنین با بیان اینکه «عدهای به گونهای در مورد نفت و صادارت آن سخن میگویند که گویی در مورد فروش رب گوجه فرنگی حرف میزنند»، تاکید کرد زنگنه همان وزیری است که رشد اقتصادی 12.5 درصدی در سال 95 در نتیجه تلاشهای او در حوزه افزایش تولید و صادارت نفت ایران به دست آمد. در گفتوگو با لیلاز البته به موضوعات دیگری همچون راه حل عبور اقتصاد ایران از تنگنای کنونی، مسئله وابستگی به درآمدهای نفتی، قیمت بنزین و بهترین سناریو برای اصلاح آن و همچنین موضوع مذاکره با آمریکا نیز پرداخته شد. او در این مصاحبه با اشاره به عدم انسجام در سیاستهای اقتصادی رئیس جمهوری گفت که به منظور اصلاح وضع موجود طرحی مکتوب به دولت ارائه کرده که مورد بی توجهی قرار گرفته است. شما را به مطالعه این گفتوگو دعوت میکنیم.
اخیراً 72 نماینده مجلس شورای اسلامی در نامه ای به سران قوا از عملکرد آقای زنگنه اتقاد کرده و مدعی شده اند که شخص وزیر نفت اهتمام جدی به مقابله با تحریم ها ندارد. نظر شما در این باره چیست؟
این انتقادات وارد نیست. وزارت نفت یکی از بخشهای بسیار امنیتی اقتصاد ایران است. دستگاههای امنیتی و همچنین مقام رهبری روی آن نظارت و اشراف کامل دارند. آنها کوچکترین کاهش انگیزشی را به طور کامل رصد کرده و متوجه آن میشوند. ضمن اینکه این موضوعات با شناختی که از وزیر نفت وجود دارد، منطبق نیست. چرا باید رفتار زنگنه عوض شده باشد؟! البته اکنون که اوضاع اقتصادی نامساعد شده است ممکن است برخی احساس کنند، مقصر وزیر یا مسئول خاصی است. در حالی که بنده کوچکترین تغییر یا خللی در اراده وزیر نفت و تیمشان در اینکه صادرات نفت ایران با حداکثر قیمت و به بیشترین میزان انجام شود، نمی بینم. به یاد داشته باشیم که پس از آخرین اجلاس اوپک همگان گفتند زنگنه قهرمان ملی است، زیرا بدون اینکه امتیازی بدهد از عربستان و سایر کشورها امتیاز گرفت، حالا با گذشت یک ماه چه اتفاقی افتاده است که نظرعده ای از نمایندگان مجلس تغییر کرده؟ این همان زنگنه است که در کوتاهترین مدت ممکن اقداماتی در حوزه انجام داد که رشد اقتصادی ایران در سال ۹۵، به ۱۲ ونیم درصد رسید و اعلام کردند که ۹۰ درصد این رشد اقتصادی مربوط به صادرات نفت میشود. مگر چه اتفاقی افتاده که نمایندگان نامه انتقادی در خصوص عملکرد وزیر نفت مینویسند؟
در این نامه موضوعاتی نظیر عدم اجرای قرارداد مشارکت در تولید با کشور هندوستان به منظور توسعه میدان گازی فرزادB و موضوعاتی در مورد بیتوجهی به پیشنهادات روسیه برای همکاریهای نفتی از سوی وزیر نفت مطرح شده است. نظر شما در این باره چیست؟
اول اینکه من بسیاری از موضعگیریها در مجلس فاقد صلاحیت علمی و حتی اخلاقی میدانم. یعنی مطمئن نیستم نمایندگان اشراف کامل علمی و کارشناسی نسبت به صحبتهایی که مطرح میکنند، داشته باشند. حتی در برخی موضعگیریها صداقت نمیبینم. به طور مثال در مورد قرارداد مشارکت در تولید با هندوستان، این یک موضوع فوق تخصصی است که نه من و نه نمایندگان مجلس صلاحیت اظهار نظر راجع به آن را نداریم. واقعیت این است که این قبیل موضوعات با پیچیدهترین اجزای حقوقی، قضائی، سیاسی و نظامی کشور در ارتباط است. حتی ممکن است به دلیل مسئل امنیتی در رسانهها در مورد آن حرفی زده نشود. ما میدانیم تمام دستگاههای نظارتی و تمام دستگاههای امنیتی و همچنین دستگاه رهبری اشراف صددرصدی بر مسائل مربوط به حوزه نفت دارند.
و در ارتباط با روسیه و پیشنهاداتش؟ اصولا در رابطه با روسیه ما شاهد یک نوع حساسیت در نزد مخالفان دولت هستیم. مثلاً گفته مخالفان وزارت نفت معتقدند که که زنگنه به پیشنهادات روسیه روی خوش نشان نمیدهد.
واقعاً این طور سخن گفتن در مورد روسیه و ارتباط با این کشور خندهدار است. مگر آقای زنگنه میتواند به تنهایی در مورد رابطه با روسیه تصمیم گیری کند؟! اگر تاکنون به پیشنهادات روسیه چه در حوزه فروش نفت و چه در مورد صادارت گاز روی خوش نشان داده نشده، تصمیم نظام بوده و نه شخص آقای زنگنه. ما میدانیم که آقای زنگنه هرگز تنها نیست و نمیتواند شخصاً در این موارد تصمیمگیری کند.عده ای به گونهای در مورد نفت و صادارت آن سخن میگویند که گویی در مورد فروش رب گوجه فرنگی حرف می زنند. اینها تصمیماتی مهم در حوزه ژئوپولتیک است که در مجموعه عالی ترین اجزاء نظام اخذ میشود .اینکه ما در هر حوزهای فکر کنیم که زنگنه به تنهایی تصمیم میگیرد، نهایت سادهاندیشی است. اقای زنگنه که به تنهایی نمیتواند در مورد رابطه با روسیه تصمیمگیری کند.این مخاطب را احمق فرض کردن است.در مورد این موضوع درعالیترین اجزاء نظام تصمیمگیری میشود. چون بخشی از تصمیمات در این باره به موضوعات سیاسی باز می گردد، بخشی بانکی است، بخشی در حوزه دیپلماسی است، بخشی از آن نظامی است و بخشی فنی و اقتصادی است که آقای زنگنه تنها در حوزه های فنی و اقتصادی آن اظهار نظر میکند.
اصولاً حساسیتها به موضوع روسیه را چطور ارزیابی میکنید؟
من با اینکه در ایران روسیه را مقدس جلوه بدهیم یا شر و شیطان، بسیار مخالفم. روسیه یک همسایه بزرگ و مهم برای ایران است که ما در تصمیمگیریها گریزی از توجه به آن نداریم. این مضوعی است که هم اقای زنگنه به آن اشراف دارد و هم سایر اجزاء نظام می دانند. اینکه به برخی پیشنهادات پاسخ مثبت داده نشده یا داده شده مسئله ای نیست که آقای زنگنه به تنهایی در مورد آن تصمیمگیری کند.
آقای لیلاز یکی از مباحث طرح شده در این نامه موضوع فروش نفت در بورس است. اصولا چرا ایده فروش نفت در بورس چندان موفق نبوده است؟
به عقیده من ایده فروش نفت در بورس نه تنها اکنون بلکه هرگز موفق نخواهد بود. این اتفاق به لحاظ یک حرکت نمادین خوب است. برای مثال اعلام میشود یک میلیون بشکه فروخته شده. به اعتقاد بنده حتی فروش ۲۰ لیتر نفت هم غنیمت است، اما اگر فروش نفت بخواهد یک دینار فساد یا رانت به همراه داشته باشد با آن صد در صد مخالفم. ترجیح میدهم نفت در چاه بماند، اما فساد ایجاد نکند. زیرا ما بعدها با نفتی که ذخیره کردیم میتوانیم اقدامی انجام دهیم، اما با فسادی که ایجاد میشود هیچکاری نمیتوان انجام داد. از ابتدا نیز نسبت به این طرح (فروش نفت در بورس) تردید داشتم به این خاطر اگر دولت بخواهد تمام منابع حاصل از فروش نفت را بگیرد، کسی نیست آن را بخرد و اگر تصمیمی در این خصوص نداشته باشه در آن دزدی پدید میآید. ضمن اینکه باور ندارم که در ایران یا خارج از ایران کسی بهتر یا بیشتر از وزارت نفت بر فروش نفت اشراف داشته باشد. به هر دلیلی که وزارت نفت و نیروهای این وزارتخانه مشکلاتی در فروش نفت داشته باشد؛ مطمئنا اشخاص حقیقی هم نمیتوانند آن را بفروشند.
به هر حال آنچه مشخص است اقتصاد ایران به دلیل کاهش درآمدهای نفتی در دوران تحریم تحت فشار قرار گرفته است. راه حل خروج از این وضعیت چیست؟
ببینید امروز حداکثر تلاش ممکن در خصوص فروش نفت در حال انجام است. البته سیاستهای اقای روحانی در اقتصاد به هیچ وجه منسجم نیست اگر منسجم بود شرایط اقتصادی بسیار بهتر از الان بود. مسئله اینجاست که ما اکنون با تحریم شدید بینالمللی روبرو هستیم و با بزرگترین قدرت جهان درافتادیم. البته می توانیم به این تحریمها غلیه کنیم. اما این موضوع اطلاعرسانی دقیق و صادقانه به مردم را لازم دارد. نه بگوییم هیچ اتفاقی نیفتاده و نه اینکه به طور کلی آن را رها کنیم. راه مقابله این است که ما خود را از دام نفت بیرون بکشیم. ما با ادامه وابستگی به نفت نمیتوانیم در صحنه بینالمللی یک کشور صاحب اراده باشیم.
شما اخیراً گفته بودید تا زمانی که نفت داریم به جایی نخواهیم رسید. برخی معتقدند که تحریمهای نفتی به اقتصاد بدون نفت کمک میکند. نظر شما در این مورد چیست؟
بله. زمانی که منابع ما از فروش نفت کاهش مییابد طبعتاً وابستگی به درآمدهای نفتی هم کاهش خواهد یافت. البته اقتصاد مقاومتی زمانی درست اجرا میشود که با وجود درآمدهای نفتی، جلوی ریخت و پاش در اقتصاد گرفته شود و پول حاصل از نفت صرف سرمایهگذاری شود.اینکه ما در مواقع فراوانی ریخت و پاش کنیم و در مواقعی که درآمد حاصل از نفت را نداشتیم از اقتصاد مقاومتی حرف بزنیم، درست نیست. متاسفانه درآمد حاصل از صادرات نفت در ایران صرف مخارجی میشود که بازگشتی ندارد و به نوعی ریخت و پاش است.
پیشنهاد شما برای خروج از این وضعیت چیست؟
در ابتدا باید وضعیت مصرف سوخت اصلاح شود. با صادرات مازاد سوخت مورد نیاز که امروز هیچ نقشی در تولید ناخالص داخلی ندارد و تنها دود و ترافیک و سرطان ایجاد میکند، میتوان سالانه ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار درآمد ارزی جدید ایجاد کرد که تمام آن اسکناس است و هیچ تحریمی به آن کارگر نیست زیرا کشورهای همسایه به بنزین تولید ایران نیاز دارند و آن را وارد میکنند. ۱۲ میلیارد دلاری که معادل ۱۲۰ هزار میلیارد تومان سود جدید برای اقتصاد ایران است. این میزان درآمد ارزی بازار داخلی ارز را به زیر ۱۰ هزارتومان میرساند و با آن می توان یارانه مردم را نیز دوبرابر کرد. با این سی هزار میلیارد تومان از این درآمد حتی می توان به صورت ماهانه یارانه نقدی یا سهیمه کالاهای اساسی برای مردم در نظر گرفت تا کسی گرسنه نماند. زیرا ما اجازه نداریم بگذاریم کسی در ایران گرسنه بماند. این برای مدیران ایرانی یک ننگ است که کسی در ایرن گرسنه بماند. اگر دولت توده مردم را یعنی قشر متوسط و ضعیف را به خوبی حمایت میکرد و امنیت و آرامش را به کشور میداد جلوی رشد نقدینگی را میگرفت و تورم را کنترل میکرد، اعتماد به جامعه بازمیگشت. ما طی ۵ سال گذشته ۲۵میلیون لیتر به مصرف روزانه بنزین اضافه کردیم. ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار در پالایشگاه خلیج فارس هزینه شد. اما اثر مثبت بر روی تولید ناخالص ملی نداشته است! به این خاطر که هر چه پالایشگاه احداث و بنزین تولید کردیم، مردم آن را در خیابانها مصرف کردند و به نوعی هدر دادند. با این بنزین گرانبها کارهای بیهوده انجام میشود. ما به مردم اجازه میدهیم که با این سرمایه سرطان بگیرند اما اجازه نمیدهیم با این پول کتاب و نان بخرند. از سوی دیگر با اتکا به این درآمد می توان چهل هزار میلیارد تومان به بودجه عمرانی کشور اضافه کرد. با این روش هزینه عمرانی سال 98 دو برابر سال 97 میشود. ایران کشوری بزرگ است و اقتصادی خودسامان دارد. یلی از مسئولان اقتصاد ایران را نمی شناسند. در زمان شروع دولت روحانی ۲۲میلیارد دلار حجم قاچاق ایران بوده که باید جلوی آن به صورت جدی گرفته شود.
امروز دولت و مجلس درگیر موضوع بنزین هستند، پیشنهاد شما درمورد بنزین چیست؟
برای بنزین دو راه حل بیشتر وجود ندارد. یا باید سه تا چهار تومان قیمت گذاری شود و یارانه آن به صورت نقدی به مردم پرداخت شود، یا در حد 1500 تومان در هرلیتر قیمت گذاری و برای هر خودرو سهیمه تعیین شود. البته امروز طرحهای دیگری هم مطرح میشود. اما باید توجه کنیم زمان به نفع ما نیست. این طرحها باید سال گذشته به اجرا گذاشته میشد. هرچقدر دیرتر شود راه حل ها رادیکال تر میشود. من در این مورد طرح مکتوب به دولت ارائه دادم ولی به آن توجهی نشد. اجرای آن صداقت و روحیه انقلابی میطلبد. دولت باید در رسانه ملی به مردم اعلام کند ما درگیر یک جنگ شدهایم و توان اداره کشور را با ادامه این وضعیت نداریم و باید قیمت بنزین را افزایش دهیم.
شما از لزوم اعتماد مردم سخن گفتید. قبول دارید که الان چنین اعتمادی برای انجام اصلاحات اقتصادی وجود ندارد؟
بله این اعتماد باید بازسازی شود. متاسفانه مردم اعتماد خود را از دست دادند باید اعتمادشان را مجدداً جلب کرد. اوایل انقلاب در اقتصاد رانتخواری نبود. اکنون مردم فساد و رانتخواری را میبینند و حق دارند اعتماد نداشته باشند.مردم اگر بدانند مسئولان سالم هستند به آنها اعتماد می کنند.ما این روند را در دولت شهید رجایی، میرحسین موسوی و آقای خاتمی شاهد بودیم. ما جنگ را با اعتماد مردم اداره کردیم. دولت در دوران جنگ، کشور را با 6 میلیارد دلار اداره میکرد. در دولت مهندس موسوی به هر خودرو سی لیتر سهمیه بنزین داده میشد و کشور به خوبی اداره می شد. چون مردم به مسئولان اعتماد داشتند.
برخی کارشناسان حوزه دیپلماسی معتقدند با توجه به شرایط امروز ترامپ در هیئت حاکمه آمریکا امروز بهترین زمان برای مذاکره است. نظر شما در این مورد چیست؟
معتقدم تا زمانی که ایران وضعیت داخلی خود را سامان نداده نباید وارد مذاکره با آمریکا شود. درست است که امروز ترامپ در داخل هیئت حاکمه آمریکا در موضع ضعف قرار گرفته اما ایران اکنون در برابر آمریکا موضع ضعف قرار دارد. زمانی که در موضع ضعف قرار داریم مذاکره، جز تسلیم معنایی ندارد. باید بتوانیم بر بحرانهای داخلی غلبه کنیم و بعد پای میز مذاکره بنشینیم. مذاکره به تنهایی نه مثبت است و نه منفی؛ اما زمانی که شما چیزی برای عرضه کردن ندارید مذاکره چه معنایی دارد؟
منبع: کانال نفتخبر