در روز پایانی دولت یازدهم و آستانه شروع به کار دولت دوازدهم، روزنامه اعتماد به سراغ غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی رفته تا ارزیابی وی را از نقاط مثبت و منفی دولت نخست حسن روحانی بداند.
متن کامل این مصاحبه را در ادامه بخوانید:
روز گذشته آخرين جلسه دولت يازدهم برگزار شد و دولت يازدهم رسما پايان يافت. با توجه به اينكه امروز هم مراسم تنفيذ برگزار شد؛ ميخواهم از شما بپرسم در پايان دولت يازدهم تصور ميكنيد كه آقاي روحاني در چه زمينههايي ناكام و در چه زمينههايي در چهار سال اخير كامياب بوده است؟
كاميابي و ناكامي يك موضوع نسبي است. در برخي از جهات دولت خيلي موفق و حتي بالاتر از آن چيزي كه انتظار ميرفته ظاهر شده است و در برخي از بخشها نسبتا موفق بوده و توانسته به بخشي از اهدافش برسد. بخشهاي ديگري هم بوده است كه ميزان موفقيت دولت پايين بوده است. اگر بخواهيم دستهبندي كنيم در موضوعاتي مثل سياست خارجي و كنترل تورم دولت موفق بوده است. در موضوعاتي همچون رشد و توسعه اقتصادي هم همين طور. اما در زمينه تحرك اقتصادي در سطح خرد، ايجاد اشتغال و بخشهاي اين گونه كه مربوط به مسائل روزمره مردم است با وجودي كه تورم كنترل شده است اما در مورد گردش اقتصادي و اشتغال جوانان و نيروهايي كه تازه وارد بازار كار شدهاند دولت موفقيت نسبي داشته است و نميتوان گفت كه موفقيت كاملي بوده است. در بخشهاي ديگر مثل مسائل فرهنگي و اجتماعي، باز كردن فضاي سياسي جامعه و بيرون آوردن آن از اين فضاي ركود سياسي و دلمردگي فرهنگي گذشته، دولت نسبتا موفق بوده است اما نه به صورت كامل. در بخشهايي هم بوده است كه تصور ميكرديم آقاي روحاني كارهايي انجام بدهد. مثلا در ايجاد يك توافق و تفاهم ملي در سطح گروههاي سياسي، بهخصوص با كساني كه با ديدگاههاي دولت زاويه داشتند. از آنجايي كه اين دولت به عنوان يك دولت معتدل، اهل مذاكره و اهل حل و فصل مسائل شناخته شده است اين انتظار از دولت ميرفت كه در اين مسير قدم بردارد اما به نظرم دولت موفقيت كمي در اين مورد داشته است. انشاءالله آقاي روحاني بتواند در دولت بعدي مفهوم مذاكره و تفاهم ملي را به خصوص در مسائل كلان كشور بيشتر ايجاد كند.
اين گفتوگوي ملي تا اندازه زيادي ميتواند راهحل موفق شدن در ناكاميها باشد. فكر ميكنيد كدام يك از مواردي كه اشاره كرديد بزرگترين ناكامي دولت در چهار سال گذشته بوده است كه اين وفاق ملي براي آن يك راهحل است؟
ناكامي اساسي دولت در ايجاد وفاق ملي است. آن چيزي كه شما در ذهنتان به عنوان يك ناكامي ممكن است باشد مثل «رفع حصر» يا «آزادي زندانيان سياسي» يك مسئله فرعي است كه متكي به اين است كه دولت و شخص آقاي روحاني همانطور كه در سطح بينالمللي توانستند بخشي از مسائل و مشكلاتي كه در روابط بينالملل بود را با مذاكرات حل و فصل كنند، به برجام برسند و يك اعتمادسازي در سطح بينالمللي ايجاد كنند، در مسائل داخلي هم همين كار را انجام دهند. اين توقع ميرفت كه با توجه به سابقه آقاي روحاني و انتخاب ايشان كه به مسائل سياسي احساسي نگاه نميكردند بتواند يك تفاهم ملي را در كشور بارور و در نتيجه وفاق ملي در كشور ايجاد شود تا مسائلي نظير حصر و آزادي زندانيان سياسي و فضاي بازتر مطبوعاتي حل شود.
خودتان فكر ميكنيد چه مانعي بر سر راه عملياتي كردن اين موضوع بوده است. اين پيشنهاد هم از سوي اصولگرايان و هم از سوي اصلاحطلبان مطرح شده بود. حتي خود شما هم در ديداري كه با آقاي روحاني داشتيد اين پيشنهاد را مطرح كرده بوديد. چرا در چهار سال اخير چنين درخواستي عملياتي نشد؟ در دولت ظرفيتي براي آن وجود نداشت يا شرايط براي چنين كاري فراهم نبود؟
به نظر من دولت اولويت خود را بر مسائل خارجي و كنترل تورم گذاشته بود. خود دولت مسئله وفاق ملي را جدي نگرفت و بسياري از موانعي هم كه بر سر راهش ايجاد شد معلول عدم توجه جدي به ايجاد محيط تفاهمي بود. اگر كه اين محيط تفاهم ايجاد ميشد بسياري از موضوعات همچون مسائل اقتصادي، مشكلات براي انعقاد قراردادهاي بينالمللي، تحريمها و برجام و مسائل داخلي حل ميشد. اما عمده اين مشكلات و موانع موجود بر سر راه دولت نشان ميداد كه روي اين مسئله آنچنان تمركز گذاشته نشده است. ما اميدوار هستيم دولت اين مسئله را واقعا جدي بگيرد. دولت بايد در اين مورد پيشقدم ميشد و توقعي كه من شخصا در اين مورد از آقاي روحاني و بعضي از دوستان نزديك ايشان داشتم اين بود كه به اين مسئله به صورت جديتر نگاه شود.
در روزهاي رقابتهاي انتخاباتي يك تحليل مشترك وجود داشت و اين بود كه آقاي روحاني اصلاحطلبتر شده است. فكر ميكنيد اميدي باشد كه با توجه به اين تغيير رويكرد آقاي روحاني اقدامات جديتري در مورد وفاق ملي صورت بگيرد. اصلا تصور ميكنيد وظيفه چه افراد يا گروهي است كه اين موضوع را به رييسجمهور گوشزد كنند؟
همه بايد بگويند. مطبوعات، شخصيتهاي سياسي، جناحهاي حامي يا مخالف دولت بايد از لزوم وفاق ملي بگويند. بايد اين مسئله را از خودشان بدانند و اين ضرورت را براي كشور احساس كنند. تفاهم و ايجاد محيط وفاق اگر مسئله همه طرفهاي درگير و جناحها نباشد به سختي به نتيجه ميرسد. بايد همه به اين نتيجه برسند كه ما براي رشد، توسعه و رفع موانع كشور و مشكلات مردم در زمينههاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي بايد به وفاق برسيم. مشكلات بسياري در زمينه زيست محيطي و در سطح كلان در مورد آب، خاك و آلودگي هوا داريم كه همه اين مسائل ايجاب ميكند كه ما در سطح ملي به يك تفاهم حداقلي لااقل در سطح مسائل كلان برسيم و احساس كنيم كه چالشها و مسائل كلان ملي در سطح كشورمان است كه بايد با تفاهم و در محيط همكاري همه جناحها و گروهها به حل مشكلات كشور كمك كنند.