نطق سیدحسین مرعشی، دبیرکل کارگزاران سازندگی ایران در جمع دبیران اول استانهای حزب
در ابتدا لازم است از شخص غلامحسین کرباسچی اولین و تنها دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در 25 سال گذشته تقدیر کنم که در حفظ و ارتقاء حزب تلاش فراوانی کردند.
آنچه امروز در مجلس و دولت تجلی پیدا کرده در واقع همان چیزی است که کارگزاران برای فرار از چنین وضعیتی ایجاد شد و آن، یکپارچگی دولت و مجلس در اختیار یک گروه و جناح است. البته جناحی که مجلس، دولت را در اختیار دارد الزاما اصولگرایان به معنای سنتی آن نیستند؛ بلکه به اصطلاح خودشان نیرویهای انقلابی هستند، ما این تفکر را خوب میشناسیم و میتوانیم به خوبی آن را ارزیابی کنیم. نیروهای انقلابی از سه مشخصه برخوردارند؛ رهبر کاریزما، دو، ایدئولوژی مقدس و امت تابع. این نوع تفکر برای انتخاب مردم ، محدودهای را مجاز میداند که نظام تایید میکنند. در مقابل، جریاناتی مثل کارگزاران تفاوتهای اساسی با این نوع تفکر دارند. ما رهبر را منتخب خبرگان و پاسخگوی ملت میدانیم. همچنین از نظر ما اسلام یک سرمایه بزرگ فراجناحی و حتی فراملی است. از نظر ما آنچه که جای ایدئولوژی مقدس را میگیرد، منافع ملی کشور است. حکومت مامور و مسئول است که منافع ملی کشور را حداکثر کند و مردم، صاحبان مملکت و نظام هستند و محدوده اختیار و انتخابشان هم وسیعتر است و محدوده انتخابشان را نمیتوان محدود کرد. انتخابات هرچه وسیعتر، بازتر و رقابتیتر باشد، مردم را برای پیشبرد کارهاشان توانمندتر میکند. این مبانی فکری جناح و حزب ما است. البته معتقدم بخش اعظمی از اصولگرایان این مبانی که ما معتقد هستیم را قبول دارند.
نکته بعدی اهداف حزب است که شامل ایجاد یک نظام کارآمد اداری و حکومتی میشود که بتواند کشور را بهینه اداره کند و هزینههای اداره کشور را پایین بیاورد. توسعه کشور را سرعت ببخشد و رفاه مردم را به حداکثر برساند. این هدف برخاسته از قانون اساسی است که برای حکومت تعریف کرده و ما هم متناسب با آن در قالب یک حزب جلو میرویم.
کارگزاران سازندگی ایران حزبی است با اساسنامه، مرامنامه مشخص و مواضع روشن! ما اصالت فعالیت سیاسی را به کنش در حزب خودمان میدهیم. ما باید حزبمان را تقویت و نیرومند کنیم؛چه به لحاظ مبانی فکری، به لحاظ سازمان و تشکیلات، به لحاظ حوزه نفوذ وسیع اجتماعی و تعامل با نهادهای قانونی! مهمترین آرزوی ما این است که یک روز این حزب بتواند دولت تشکیل دهد بتواند اکثریت کرسیهای مجلس را کسب کند و همینطور بدون ائتلاف با حزب و گروهی بتواند کشور را با سیاستهای روشن جلو ببرد. هر گاه تحقق این هدف در دسترس نباشد به ائتلاف فکر میکنیم؛ چه با جریان اصلاحات و چه فراتر از آن با اصولگرایان میانه برای تحقق اهداف ملی. به هر حال ما هدفهای مهمی برای کشور داریم که آن اهداف را در غالب ائتلاف میتوان پیگیری کرد.
در دوره جدید من چند خط مشی محوری دارم:
اول حزب را تبدیل کنیم به یک کانونی برای کار جمعی. هیچکس در حزب بر دیگری ارجحیت ندارد دبیرکل، رئیس شورای مرکزی و سایر اعضای شورای مرکزی همان اختیار و جایگاهی را دارند که فرد فرد اعضا در استانها. ما باید در حزب یاد بگیریم که با هم همکاری کنیم. تصمیمات حزب باید اقداماتی باشد براساس یک جمعبندی و یک سند جمعی. درون حزب اگر توانستیم با بحث و اقناع در هر موضوعی به توافق کامل میرسیم و هر جا نتوانستیم با رای اکثریت تصمیمگیری میکنیم.
لذا گام دوم تمرین دموکراسی در حزب خواهد بود. بنده اصلا در موضعی نخواهم بود که کوچکترین مسائل را به اعضا دیکته کنم؛ من تابع تصمیم جمعی حزب خواهم بود. ما در حزب تمرین دموکراسی میکنیم تا بتوانیم در کشور این فرهنگ را توسعه دهیم و پیاده کنیم. یکی از مسائلی که در حزب اهمیت دارد نظام اقلیت-اکثریت است. ما باید آییننامههای مربوط به فراکسیونهای حزب در استان و مرکز را بنویسیم. ما باید حتما در حزب انتخابات را تناسبی برگزار کنیم یعنی هیچکس در حزب نباید حذف شود و اگر در اقلیت است، متناسب با وزنی که در حزب دارد، باید در ارکان تصمیمگیری قرار بگیرد.
سیاست سوم من این است که باید وحدت در عین کثرت را در حزب تجربه کنیم یعنی قرار نیست اعضا هویت فردی و صدای خودش را نداشته باشد. قرار نیست در حزب چندصدایی نباشد. در درون حزب مسائل با شفافیت کامل بحث میشود. اما در عین کثرت باید به وحدت برسیم؛ یا بر اساس اقناع یا بر اساس رای اکثریت و اقلیت.
مطلب بعدی اینکه باید برای آینده ایران برنامههای وسیعی را آماده کنیم. ما باید در مورد همه مسائل کشور ازجمله آب، کشاورزی، محیط زیست، صنعت و توسعه، دانشگاه، علم فناوری، مسائل مربوط به زنان، خانواده و... دیدگاه و برنامه روشن داشته باشیم. لذا ما در دوره جدید تشکیل اتاق فکرهای متعدد برای تهیه برنامهها را در دستور کار خواهیم گذاشت.
امروز مهمترین مشکل کشور اقتصاد است ولی مشکل اقتصاد ایران سیاسی است و مشکل اقتصاد ایران سالهاست که در ایران گروگان سیاستهای داخلی و خارجی قرار گرفته و ما جز با سیاستورزی و جز با تقویت حزب و افزایش حوزه نفوذ از طریق ایجاد پیوندهای عمیق با مردم نمیتوانیم به جمهوریت، کشور و رهبری خدمت مهمی کنیم.
یکی دیگر از برنامههای مهم حزب، تقویت و بازسازی روابط تشکیلات با گروههای اجتماعی اعم از صنوف، صاحبان حرف مختلف و اقشار اجتماعی است. تا به بدین وسیله حزب به سخنگوی مردم به ویژه طبقه متوسط تبدیل شود. دفاع از حقوق مردم و آزادیهای مشروع که در قانون اساسی تصریح شده از اهداف اساسی ما خواهد بود.
و در آخر هم ما برای تحقق اهداف مهم حزب به تقویت و توسعه کمی و کیفی حزب خواهیم پرداخت و همینطور به ائتلاف با جبهه اصلاحات و حتی فراتر از آن، اصولگرایانی که خود را مقید به قانون اساسی میدانند و حاضرند با حزب همکاری کنند، معتقدیم.