شورای شهر پنجم با لیست یک دست اصلاح طلب با سرلیستی محسن هاشمی رفسنجانی به مدت چهار سال کار خود را به پایان رساند و حالا شورای شهر ششم با تفکر یکدست اصولگرایی در حال فعالیت است و گاهی برخی انتقادات را به دوره قبل وارد میکنند. محسن هاشمی که در دوره قبل دو بار برای تصدی شهرداری تهران کاندید شده بود و از سوی موافقان و مخالفان فرد شایستهای برای این جایگاه دانسته میشد هرگز نتوانست رضایت شورای اصلاحطلب را برای خروج از شورا کسب کند و متخصصان یکی از لایههای ناکامی دوره پنجمیها برای حضور دوباره در مدیریت شهری و گرفتن رای از مردم را نیز عدم استفاده از محسن هاشمی در سمت شهرداری تهران میدانند. او به مدت چهار سال رئیس شورای شهر تهران باقی ماند و حالا مشغول فعالیت در عرصههای دیگر است. خبرنگار تهران آنلاین چندین ماه پس از پایان مدیریت شهری پنجم به سراغ او رفت و سوالاتی در باب حوزه شوراها و نظرش در خصوص فعالیت مدیریت جدید که گاهی انتقاداتی به مجموعه گذشته وارد میکنند جویا شد. مصاحبه تفصیلی را در ادامه میخوانیم:
آقای هاشمی ممنون که وقتتان را در اختیار ما قرار دادید. به عنوان سوال اول از حوزه شوراها شروع میکنیم به نظر شما اصلا شوراها میتوانند اقدامی موثر در پیشرفت مدیریت شهری انجام دهند و فلسفه شوراها به خوبی اجرایی میشود؟
اگر بخواهیم قضاوت منصفانهای داشته باشیم باید بگوییم بخشی از مدیریت کشور در دستگاهها و قوای مختلف در سالهای اخیر دچار مشکلات عدیدهای شده است که بخشی از آن نیز در تحریم و شرایط کلان اقتصادی ریشه دارد و طبیعتا مدیریت شهری نیز از این بحران ناکارآمدی مستثنی نیست البته فلسفه شوراهای شهر این بود که مدیریت شهری تا حدی از حاکمیت مجزا شود تا مشکلات به سایر قوا منتقل نشود. منتهی این هدف محقق نشده و عملا شهرداری و شورا نیز مشابه سایر دستگاههاست و کاهش مشارکت عمومی در انتخابات شورا نیز فضا را به سوی تعمیق شکاف انتظارات و واقعیات پیش برده است.
برای تغییر رویه شوراها و تقویت آن باید چه اتفاقی رخ دهد؟
باید در قانون حتی بحث آموزش پرورش، آموزش عالی، ثبت احوال، بهداشت، پلیس راهنمایی، توزیع برق و گاز در اختیار شورای شهر باشد و مدیریت شهری با مدیریت خود آنها را توزیع کند، ولی هنوز همه اینها در اختیار دولت است و به همین دلیل شورای شهر اختیارات لازم را بعد از اینکه ۲۵ سال از قانون گذشته به دست نیاورده و چشماندازی هم وجود ندارد که این اتفاق رخ دهد. چرا که در مقابل مجلس وزرا پاسخگو هستند و وزرا استیضاح میشوند. دولت نمیتواند اختیاراتش را به شهرداری بدهد در صورتی که باید پاسخگویی جای دیگری باشد و ضد و نقیضی است که در قانون وجود دارد. کشورهای پیشرفته اختیارات وسیعی به شوراها دادهاند و مردم هم از دولت این مشکلات را طلب نمیکنند بلکه از شوراهایی که رای دادهاند طلب میکنند. امروزه اکثر تصمیمات که شوراها میگیرند، چون در فرمانداری باید تصویب شود میتواند به هر یک از آنها خدشه وارد کند. شوراها هنوز جنبه واقعی خود را پیدا نکرده اند و جنبه تشریفاتی دارند.
شهردار تهران در همه ادوار بعد از انتخاب توسط شورا، آنها را کنار میگذارد و شوراها هم از همه ابزار خود استفاده نمیکنند. به نظر شما شوراها تشریفاتی شدهاند؟
البته تا حدی این مطلب درست است و این به قانون شهرداریها باز میگردد. در سیستم تقنینی و نظارتی مجلس-دولت، علاوه بر اخذ رای اعتماد اصلی دولت یعنی وزرا، ابزارهایی نظیر سوال و استیضاح در اختیار مجلس برای تعامل با بخشهای مختلف دولت است و دیوان محاسبات و کمیسیونها و مخصوصا کمیسیون اصل ۹۰ نیز بر اجرای مصوبات مجلس به خصوص در حوزه بودجه نظارت میکند، اما در رابطه با شورا و شهرداری نه امکان دخالت شورا در انتصابات مدیران اصلی وجود دارد و نه امکان نظارت مستقل و پرسش از مدیران ارشد شهرداری و نه دیوان محاسباتی جهت نظارت؛ بنابراین میتوان گفت که شوراها فاقد اهرمهای نظارتی است.
به نظر میرسد بعد از اتمام شورای پنجم محافظهکارتر شده اید آیا این قضیه ارتباطی با رد صلاحیت شما دارد؟
اگر موضوعی برای انجام وظیفه و ضرورتی برای اظهار نظر وجود داشته باشد طبیعتا شانه خالی نمیکنم و در همین مدت نیز در ایام سالگرد آیت الله هاشمی رفسنجانی، فعالیت مناسب رسانهای داشتم، ولی حضور بدون ضرورت چهرههای سیاسی و اجرایی پس از مسئولیت شائبه دخالت یا تضعیف مسئولین جدید را ایجاد میکند که از آن پرهیز دارم.
صحبتهای زیادی در خصوص انبارهای خالی مترو و عدم رسیدگی درست به این حوزه و توسعه مترو در دوره مدیریت شهری پنجم شده است. با توجه به اینکه شما در این زمینه متخصص بودید و تاکید زیادی بر توسعه مترو داشتید در واقع در چه وضعیتی آن را تحویل دادید؟
مسئولیت اجرایی مترو در دوره گذشته به عهده شورای شهر نبوده بلکه بر عهده شهردار تهران و مدیران منصوب ایشان بود و من به عنوان یک عضو شورای شهر و کمیسیون حمل و نقل، تنها از اهرم نظارتی جهت بهبود و اصلاح استفاده کردم و بخشی از توصیه هایم توسط مدیریت اجرایی عمل شد و بخشی نیز فرصت اجرا پیدا نکرد. به هر حال در دوره گذشته همانگونه که بارها عنوان شد به دلیل تحریم و مشکلات بروکراتیک دولت و ضعف پیگیری شهرداری اعتبار ارزی جهت تامین تجهیزات متحرک و قطعات یدکی مترو تخصیص پیدا نکرد و در مدیریت جدید نیز تا به حال همین گونه بوده است، حل مشکل مترو نیازمند یک عزم ملی و پیگیری ویژه از سوی سران قوا و مدیران ارشد دولت و شهرداری است که امیدوارم اتفاق بیفتد، اما شرایط مترو در زمان تحویل به لحاظ سرویس دهی و بهرهبرداری با توجه به محدودیتها نسبتا قابل قبول بوده است.
مدیریت شهری جدید در مصاحبههایی عنوان میکند که در دوره شما حدود ۶هزار اتوبوس داشتید، اما تنها ۲۰۰ اتوبوس را تحویل دادید. اطلاعی در این خصوص دارید؟
طی دورههای گذشته اتوبوسرانی خصوصی شد و فقط حدود ۱۷۰۰ اتوبوس BRT در اختیار شرکت واحد اتوبوسرانی بود و باقی مانده در اختیار خود مالکین یا تعاونیها بوده و انجام وظیفه میکردند. اینکه واقعا چه بخش از این اتوبوسهای خصوص در فعالیت هستند، آمار و ارقام ضد و نقیضی وجود داشت مخصوصا در دوران کرونایی که مسافر هم نسبتا کم شده بود و به دلیل کمبود مسافر همه آنها فعالیت نمیکردند، ولی گفته میشد که تهران حدود ۶هزار اتوبوس دارد که بیش از ۲۰ درصد آن معمولا در حال تعمیر و بازآفرینی است و تقریبا بخش مهمی از کل اتوبوسها نیز عمر مفید ده ساله خود را سپری کردهاند و باید مطابق با قانون نوسازی شوند که متاسفانه مانند مترو اعتبارات لازم برای آن تامین نشده و اتوبوسرانی نیز در تهران در چالش جدی قرار دارد. البته در سال ۹۷ دولت و شورای اقتصاد مصوبه تامین ۱۹هزار اتوبوس شهری برای کل کشور را ارائه داد که به دلیل ناهماهنگی بین دستگاههای دولتی از جمله وزارت اقتصاد و دارایی، برنامه و بودجه، بانک مرکزی، وزارت نفت و شهرداریها اجرایی نشد. همچنان این مصوبات موجود است و میتواند در شرایط بهبود ارزی و ریالی و هماهنگی دستگاهها به اجرا درآید. معمولا این دولتها بودند که در طول دورههای گذشته به شهرداری اتوبوس تزریق میکردند که متاسفانه در دولت جناب آقای روحانی این مهم اتفاق نیفتاد و شهرداری ۳۰۰ اتوبوس و مینیبوس از اعتبارات داخلی خود تزریق کرد، ولی حتما کافی نبود. حال لازم است دولت جناب آقای رئیسی اقدام به اجرای آن مصوبه کند و حداقل ۵۰۰ اتوبوس به حمل و نقل عمومی تزریق کند.
طی گفتوگوهای مختلف دوره جدید مدیریت شهری جدید عنوان شده که ضعف دوره پنجم حوزه حمل و نقلی بوده است. نظر شما چیست؟
به دلیل شرایط کرونایی و در سال آخر دوره این موضوع به خوبی دیده نشد چرا که تعداد مسافر و سفر با حمل و نقل عمومی به یک دوم و حتی یک سوم کاهش پیدا کرد. این موضوع را بارها در مصاحبهها بیان کردیم و البته این مشکل تنها به شهرداری باز نمیگردد بلکه به دولت و مجلس هم بر میگردد که اعتبارات لازم را برای توسعه و نوسازی حمل و نقل عمومی تامین نکردند و در شش ماه سپری شده از دولت جدید نیز این اتفاق رخ نداده که امیدواریم با گشایش در سیاست خارجی و بازگشت به برجام این اتفاق رخ دهد.
به نظر شما آیا رویای تمام کردن ۴ ساله مترو قابل تحقق است؟
بستگی دارد که منظور از تمام کردن چه باشد. اگر منظور تجهیز متروی ساخته شده فعلی است در صورتی که ارز ریال از سوی دولت تخصیص داده شود و قراردادهای داخلی و خارجی به سرعت منعقد شود شاید بتوان مترو را به فوریت تجهیز کرد که البته حدود ۱۵ درصد از زمان، گذشته است و هنوز اتفاقی رخ نداده است، اما اگر منظور احداث خطوط باقیمانده باشد که باید خط ۷ به ۱۲ خط برسد و ۴۵۰ کیلومتر و ۲۵۰ ایستگاه برسد. این امر در صورت تامین اعتبارات حداقل نیاز به حدود 10 سال وقت دارد. به هر حال اگر نیمی از تجهیز وضع موجود یعنی تامین حداقل ۱۰۰۰ واگن و تجهیزات ثابت و اتمام ایستگاههای باقیمانده، خروجی ها، هواکش ها، تعمیرگاهها و پایانهها هم در این دوره چهارساله اتفاق بیفتد قابل قبول است.
عملکرد زاکانی شهردار تهران را چگونه میبینید؟
نمیخواهم در مورد اشخاص قضاوت کنم به علاوه هنوز برای قضاوت در مورد مدیریت شهری جدید زود است. البته باید برنامه و اهداف کیفی و کمی مدیریت جدید مشخص شود که بتوان عملکرد را با آن تطبیق داد بنابراین بهتر است منتظر ارائه این برنامه و بودجه سال ۱۴۰۱ شهرداری باشیم که در حوزههای مختلف شهرسازی، خدمات شهری، حمل و نقل عمومی و عمران چه اهدافی مدنظر است که در گذشته رخ نداده و مدیریت جدید قصد ایجاد تحول و تحقق آن را دارد و سپس بر اساس آن قضاوت کنیم. هنوز نه اهداف کمی و مشخصی منتشر نشده و نه شاهد تحولی ساختاری یا عملکری در مدیریت شهری هستیم.
تصور میکنید نگاه قرارگاهی آقای زاکانی چقدر میتواند موثر باشد؟
نباید درگیر واژگان و ادبیات شد و باید به عملکرد نگاه کرد. اگر منظور از قرارگاه عملگرایی و سرعت و شتاب در اجرا است باید از آن استقبال کرد به شرط آنکه پشتوانه این اجرا یک برنامه علمی و مطالعه شده و سنجیده باشد نه تصمیمات خلق الساعه. اگر منظور استفاده از نیروهای نظامی یا بسیج در کارهای شهرداری و مبارزه با آسیبهای اجتماعی است باید دید که آیا نظامیها قرار است چه منابعی و چه تعداد نیرو و امکاناتی تامین کنند. در هر صورت هنوز روشن نیست که چرا در مسائل شهری از واژه قرارگاه استفاده میشود. میتوانند از واژههای مناسبتری استفاده کنند.
گفته میشود قفلهایی در دوره شما زده شده است که مانع توسعه شهر شده، نظر شما چیست؟
تنها قفلی که شورا و شهرداری در دوره پنجم زد، قفل تخریب باغات و فضای سبز و البته عدم شهرفروشی و قانونفروشی خارج از طرف تفصیلی بود که بر اساس منویات رهبر معظم انقلاب بود و با شعارهای دوره جدید هم سازگار است اگر در حوزههایی مانند توسعه حمل و نقل عمومی به اهداف نرسیدیم ناشی از قفل نبود بلکه کمبود منابع و تحریمها و مشکلات ارزی و اقتصادی کشور که همچنان نیز ادامه دارد مانع توسعه شد.
چنانچه به گذشته برگردید چه اقدامی انجام میدهد؟
ما در شورا هر چه در چارچوب اختیارات قانونی میتوانستیم انجام بدهیم، کردیم و بیش از آن اختیاری نداشتیم اگر مصوبات اجرا نشد دلایل دیگری دارد که خارج از اختیارات شورا بوده است.
اگر شهردار تهران در دوره گذشته بودید چه اقدامی انجام میدادید؟
فعالیت زیادی در تهران به خصوص در بخش حوزه حمل و نقلی داشتم و وقتی به اولویت مردم نگاه میکردیم میدیدیم اولویت اول مردم حمل و نقل عمومی و آلودگی هوا است و اولویت دوم آنها آسیبهای اجتماعی است که در این دوره آقای زاکانی به بحث آسیبهای اجتماعی میپردازند. ذهنیت من این بود که اگر ورود پیدا کنم به اولویت اول میپردازم. به نظرم دوبار نسبت به این مهم از طرف کسانی که فرض میکردند میتوانم موفق باشم دعوت به این کار شدم و اینگونه نبود که خودم علاقمند باشم و این موضوع را مطرح کنم، ولی مدیران و پرسنل شهرداری که با رفتار مدیریتی من آشنا بودند فرضشان بر این بود که میتوانم موفق باشم. شورای شهر چهارم و پنجم من را دعوت کردند و یکبار بنا به دعوت شورای شهر چهارم با آقای قالیباف رقابت کردم، اما در شورای شهر پنجم بنا به میثاق نامههایی که نوشته شده بود این علاقمندی وجود نداشت و اکثر اعضای شورای شهر علاقمندی به این موضوع نداشتند هر چند که جو مناسبی برای شهردار شدن من در تهران بود، ولی کسانی که میخواستند من حضور پیدا کنم علی رغم اینکه میدانستم اعضای شورای شهر پنجم به این موضوع رای نمیدهند برای این که بگویم شانه خالی نمیکنم بدون فعالیت جدی خودم را کاندید میکردم، ولی هیچ فعالیتی در جهت احقاق آن انجام نمیدادم. نیروهای سیاسی شخصا خود را عرضه نمیکنند و به دلیل تقاضاهایی که میشود خود را عرضه میکنند. در سمت رئیس شورای شهر تهران فعالیت خود را ادامه دادم و پشیمان نیستم و راضی هستم و امیدوارم کسانی که فعالیت کردند خدمات خوبی انجام داده باشند.
چه تصمیمی برای آینده دارید؟
به تازگی بعد از ۳۴ سال و ۴ ماه خدمت بازنشسته شده ام و مشغول ساماندهی و زندگی حالت بازنشستگی و البته تدوین و آمادهسازی و انتشار آثار مکتوب آیتالله هاشمی و موزه و مرکز اسنادداری هستم. اگر کمکی هم در خدمت به مردم و مسئولان از من ساخته باشد و خواسته شود دریغ نمیکنم.
اگر آیتالله حضور داشتند چه توصیهای به شما داشتند و به مردم چه میگفتند؟
به نظرم ایشان در طول عمر با برکت خود مسائل لازم را مطرح کردند حتما میگفتند که کشور ایران باید اهداف و ارزشها را طوری پیگیری کنند که کمترین فشار به مردم وارد شود و آن هم روش اعتدالی مورد نظر ایشان بود. همین توصیه که آیتالله صافی گلپایگانی قبل از رحلتشان در مورد ضرورت آشتی با کشورهای جهان و عدم ایجاد مشقت و سختی در زندگی مردم به خاطر تنش در سیاست خارجی مطرح کردند. یکی از نکاتی بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی در دهه پایانی عمر خود بارها مطرح کردند و مورد تخریب دلواپسان قرار گرفتند و حتی آیتالله صافی گلپایگانی نیز تخریب شدند. احتمالا روش مدیریت عزتگرا یا هدفگرا را تبیین میکردند که خدای نکرده مدیریت عزت گرا باعث رکود توسعه ایران و حل مشکلات مردم نشود.
منبع: تهران آنلاین