دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران با اشاره به اینکه ما اصلاً عجلهای برای اسفند ۱۴۰۲ نداریم، گفت: حاکمیت مجبور است که اصلاحاتی را بپذیرد. مادامی که حاکمیت اصلاحات واقعی را نپذیرد ما در انتخابات شرکت نمیکنیم.
به گزارش روابط عمومی حزب کارگزاران سازندگی ایران، حسین مرعشی در یک گفتوگوی تفصیلی با سالنامه سازندگی درباره استعفای بهزاد نبوی از ریاست جبهه اصلاحات ایران با بیان اینکه هنوز استعفای وی را نهایی نمیداند، گفت: در آخرین جلسهای که پیش از نیمه شعبان داشتیم یک بحث راهبردی شد که آیا اشخاص حقیقی همچنان در جبهه حضور داشته باشند یا به ترکیب احزاب برگردیم؟ اینکه اشخاص حقیقی نباشند از ۳۱ رأی حاضر فقط ۴ رأی داشت، بنابراین خیلی رأی قاطعی آورد که اشخاص حقیقی باشند و شیوهنامهای هم به تصویب رسید که براساس آن ۵ نفر را احزاب انتخاب میکنند و ۴ نفر را هم آقای خاتمی تعیین میکنند و کمیته ۹ نفره تا پایان فروردین لیست ۱۵ نفره اشخاص حقیقی را تعیین میکنند.
وی با تایید این مطلب که آقای نبوی همچنان عضو جبهه خواهند بود، اما اینکه ایشان مسئولیت ریاست را بپذیرند یا خیر، نظرات متفاوتی وجود دارد، ادامه داد: بعضی از دوستان در جبهه اصلاحات اساساً معتقدند که ادامه ریاست آقای نبوی در جبهه اصلاحات مناسب با فضای سیاسی پسامهسا نیست. در واقع فضا رادیکالتر شده و جبهه باید با فرمانی حرکت کند که روابط اجتماعیاش را تقویت و بازسازی کند؛ میگویند حضور آقای نبوی آرامبخش هست و جبهه را خوب میتواند مدیریت کند، اما پیام سیاسی مثبتی ندارد.
نایبرئیس جبهه اصلاحات با اذعان به اینکه ایده تغییر رئیس جبهه طرفداران زیادی دارد، اضافه کرد: آقای نبوی همیشه در شرایط اجماع آراء رئیس میشدند. الان هم اگر در مورد ایشان اجماع شود به نظر من میپذیرند، اما اگر اجماع نباشد ایشان از پذیرش مجدد این مسئولیت پرهیز میکنند.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو به نقدهای خود به جریان اصلاحات اشاره کرد و با بیان اینکه جریاناتی میتوانند نقشآفرینی طولانیتری داشته باشند که بتوانند در برهههای زمانی مناسب خودشان، شعارها، برنامهها و ایدههایشان را بازآفرینی و نوسازی کنند، گفت: جریان اصلاحات هم مانند کل جمهوری اسلامی و جریان انقلابی که جمهوری اسلامی را تا امروز اداره کرده است، مشکلش این است که در تاریخ گیر کرده، یعنی زمان عوض شده و شرایط تغییر کرده است، اینها حاضر نیستند تغییر شرایط را خیلی به رسمیت بشناسند و نسبت به آن فکر کنند. حزب کارگزاران سازندگی هم همین مشکل را سالها داشته و هنوز هم ما با همین مشکل مواجهیم. بالاخره ما به عنوان حزبی که توانستهایم در یک خیز حرکت سیاسی خوبی را انجام بدهیم. در قدمهای بعدی متوجه تغییرات شرایط سیاسی نشدیم.
به گفته دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، بچههای اصلاحات همان بچههای انقلاب هستند، همانهایی که از دیوار سفارت بالا رفتند و حالا از دیوار سیاست هم میخواهند بالا بروند.
وی افزود: خود مردم ایران هم دلشان نمیخواهد زحمت بکشند و کشورشان را درست کنند. دلشان میخواهد دفعتاً با یک خیزش، رأی، اجتماع یا چند بار در خیابان آمدن یا چند تا رأی دادن یکمرتبه مسائل کشور حل شود. هیچکدام از مسائل کشور در هیچ مقطعی از تاریخ یکباره حل نشده است. حل مسائل کشور حوصله، صبر، عقل، تدبیر و زحمت کشیدن میخواهد و ایرانیها دنبال راههای ساده میگردند. این انتقاد به مردم ما وارد است.
مرعشی اضافه کرد: چرا ما در انقلاب فکر میکردیم که «تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود» الان هم میگویند «تا آخوند کفن نشود، این وطن وطن نشود» هیچکدام از اینها درست نیست. ما در سال ۵۷ هم همهچیز را خیلی ساده گرفته بودیم. واقعاً فکر میکردیم همهچیز به همین سادگی است که شاه برود و امام برگردند در ایران همه مسائل حل میشود، اما هیچکدام از مسائل ایران با رفتن شاه و آمدن امام حل نشد. چون کشور یک مشکلات واقعی دارد؛ یک نظام اداری ناکارآمد داشتیم، یک نظامِ اداری توأم با فساد، عقبماندگی تاریخی داشتیم در تمام فنآوریها عقب بودیم، هنوز هم در بعضی عقب هستیم و بعضی را جبران کردیم. از طرفی فرهنگ جامعه، تربیت مردم، آموزش که آموزش هم فضا، معلم و مواد درسی نیاز دارد. وارد هر یک از اینها بشویم یکی یکی اگر بخواهیم آنها را باز کنیم و مسائلاش را حل و فصل کنیم، میبینید که چقدر پیچیدگی دارد، چقدر زمان و کار نیاز دارد.
وی یادآور شد: بعضی از مقامات عالیرتبه نظام فکر میکنند اگر اسم سال را خوب تعیین کنند آن اتفاقات در سال میافتد، خب نمیافتد، ولی تصور این است. هر کدام از کاندیدای ریاستجمهوری فکر میکنند اگر آنها رئیسجمهور بشوند مسائل حل میشود.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در تشریح شرایط انتخابات ۷۶ آن را اولین انتخابات رقابتی بعد از دهه اول و بعد از جنگ ارزیابی کرد و گفت: شایعاتی که میگفتند بنویسیم خاتمی میخوانند ناطق، خب این حرف بیخودی بود ولی گفته میشد. آن شور و شعفی که در ۷۶ اتفاق افتاد، ناشی از برگزاری یک انتخابات رقابتی بود. تا پیش از آن انتخابات نه آن ۲۰میلیونی که به آقای خاتمی دادند که ایشان را نمیشناختند و ممکن بود از این ۲۰میلیون نفر ۲میلیون نفرشان آقای خاتمی و افکارش را بشناسند. هنوز یک عده میگویند این رأی، رأی به آقای هاشمی بوده است ما میگوییم رأی بلهای به آقای هاشمی بوده است. چون آقای هاشمی، کارگزاران و بقیه پشت سر آقای خاتمی آمدند.
وی افزود: میخواهم به مصاحبه بسیار دقیقی اشاره کنم که آقای بهزاد نبوی دو، سه ماه پس از پیروزی آقای خاتمی یا اول استقرار دولت آقای خاتمی داشت. در حرفهایی که من همیشه از بهزاد میشنیدم به نظرم این دقیقترینش بود. از او پرسیدند که چه انتظاری از آقای خاتمی دارید؟ گفت ما از آقای خاتمی فقط یک خواسته داریم و آن اینکه کاری کند که مردم در پایان دوره ایشان هم مانند خرداد ۷۶ قدرت انتخاب داشته باشند. یعنی انتقال قدرتِ با رأی مردم نهادینه شود. آن کاری که ما نتوانستیم بکنیم این بود که همین اتفاقی که افتاده بود را نتوانستیم نهادینه کنیم، حال یکسری خواستههای بزرگتر هم روی دوش این نهال دموکراسی که در حال رشد بود گذاشتیم و او را خسته کردیم. او را به نقطهای بردیم که از انتهای دولت آقای خاتمی به احمدینژادی رسیدیم.
مرعشی انتخابات ۹۲ را تنها دورهای دانست که در آن هم اصلاحطلبان و هم مردم رأیدهنده به دور از احساسات و براساس منطق و عقل سیاسی انتخاب کردند و در تشریح این نظر خود گفت: در ۹۲ علیرغم اینکه هم سیاسیون اصلاحطلب هم دوستان آقای هاشمی و هم روشنفکران و مردم از ردصلاحیت آقای هاشمی رنجیده بودند این رنجش را در تصمیمشان لحاظ نکردند و عقلایی تصمیم گرفتند.
وی افزود: آن روز مهمترین مسئله ایران مسئله هستهای بود و آقای روحانی اتفاقاً در این مسئله مسلط بود و همانطور بود که ما میخواستیم. یعنی دقیقاً آنچه پیشبینی کردیم اتفاق افتاد و مردم به کسی رأی دادند که بتوانند پرونده هستهای ایران را حل کند. برجام و بسته شدن سوابق هستهای ایران در آژانس و رفع شرِ ۶، ۷ قطعنامه شورای امنیتی سازمان ملل در ذیل فصل هفتم دستاورد بزرگی بود که در دولت اول آقای روحانی اتفاق افتاد. البته آقای روحانی به لحاظ کارکرد مطلوب ما نبود، اما تورم ۳۶ درصد را به ۱۱ درصد رساندیم.
نایبرئیس جبهه اصلاحات یادآور شد: همیشه خاطرمان باشد پدیدههایی که به وجود میآوریم در گذر زمان دچار حوادثی میشوند که باید متناسب با گذر زمان آنها را بازآفرینی کنیم، اما این بازآفرینی بعد از ۷۶ و بعد از ۹۲ اتفاق نیافتاد. در ۷۶ ائتلافی به وجود آمد بین جبهه میانی که توسط کارگزاران و به اتکای نفوذ آقای هاشمی رفسنجانی نقشآفرینی میکرد با چپ که روحانیون مبارز و شورای هماهنگی نیروهای خط امام بودند که آقای نبوی و... آن زمان اداره میکردند. ائتلاف این دو نیروی پیروزی ۷۶ را رقم زد. شما اگر پس از آنکه پیروز شدید این ائتلاف را ادامه ندادید و برهم زدید، خب مشخص است که ضربه میخورید. از نظر من اگر این جبهه اداره و مدیریت میشد و اختلاف بین جناح آقای هاشمی و جناح آقای خاتمی به وجود نمیآمد، حتماً دستاوردهای بزرگتری را میتوانستیم داشته باشیم یا وقتی مجلس ششم پیروز شد و این مجلس را دو سوم یاران آقای خاتمی گرفتند اگر اصلاحطلبان با داشتن دولت و مجلس به کارهای مهم کشور پرداخته بودند، نه اینکه مانند بعضی اوقات اولویتها را درست تشخیص ندادند و موضوعات فرعی تبدیل به اصلی شد و بالعکس، اگر اصلاحطلبان توانسته بودند سازندگی، توسعه، آبادانی و نهادسازی در ایران را تقویت کرده بودند این دستاوردها میتوانست نهادینه شود. اختلاف و ضعف سبب این شرایط شد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره نقش مخالفان اصلاحات در این اختلاف و ضعف گفت: اینکه ما نمیتوانیم یا طرف مقابلمان نمیگذارد دو روی یک سکه است و نتیجه مشابه دارد. من شخصاً در تمام مراحل زندگیام هیچوقت به رقیبام که نمیگذارد فکر نکردم. هرچه توانستم انجام دادم و هرجا نتوانستم، من نتوانستم. نباید دنبال این حرفها بود رقیب قرار است نگذارد و من قرار است رقیب را مدیریت کنم.
مرعشی با اشاره به بیت «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروّت با دشمنان مدارا» اظهار کرد: در اینجا مدارا یعنی مدیریت کردن دشمن. من اگر آدم توانایی باشم دشمنم را مدیریت میکنم و وادارش میکنم که از من تمجید کند. شما یا بلد هستید تدبیر کنید، سیاستورزی کنید، تقسیم منافع کنید و جریانات را مدیریت کنید یا بلد نیستید که اگر بلد نیستید مشخص است که دشمن از شمای نابلد عبور خواهد کرد.
وی با اشاره به تکرار اشتباه اصولگرایان در ۸۸ از سوی اصلاحطلبان در ۹۶ گفت: در ۸۴ احمدینژاد خودش را بر رهبری و نظام جمهوری اسلامی و بر اصولگرایان تحمیل کرد. ولی در ۸۸ معلوم بود که آقای احمدینژاد به درد اداره کشور نمیخورد.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران با اشاره به مخالفت خود با کاندیداتوری روحانی در سال ۹۶ در توضیح علت آن خاطرنشان کرد: من میگفتم اگر آقای دکتر حسن روحانی برای در دوم کاندیدا نشود، خودش به شخصیتهای ماندگار تاریخ ایران تبدیل میشود و این اعتبار را برای روز مبادا ذخیره میکند. من با آقای مرحوم هاشمی دو ماه قبل از فوتشان دو بار ملاقات کردم. دو هفته پشت سر هم رفتم و به ایشان گفتم بروید و با رهبری روی کسی دیگر توافق کنید. آقای روحانی کار خودش را کرده است این سرمایه را نسوزانیم بگذاریم ذخیره بماند و سراغ کسی برویم که الان در شرایط پسابرجام بتواند کشور را بهتر اداره کند. آقای هاشمی جلسه اول گوش دادند و گفتند فکر میکنم، جلسة دوم گفتند نه موافق نیستم. آقای هاشمی آدم واقعگرایی بود و شاید فکر میکرد حسن روحانی در هیچ شرایطی کنار نمیرود و رأیها تجزیه میشود و شکست میخوریم. همانطوری که اصولگرایان در عبور نکردن از احمدینژاد به خودشان و کشور ضربه زدند، ما اصلاحطلبان و میانهروها هم در عبور نکردن از آقای روحانی در سال ۹۶ به خودمان و کشور ضربه زدیم.
وی افزود: بار دوم بعد از خروج ترامپ از برجام بود. یک سال پس از انتخابات ۹۶ در جلسهای با حضور آقای نوری و مشاورانشان که خدمت آقای خاتمی بودیم، من خدمت آقای خاتمی عرض کردم که باید بپذیریم پروژه گفتوگو شکست خورده است و نمیشود ما هم مرد میدان گفتوگو باشیم و هم مرد میدان تقابل و جنگ. الان وقت کنارهگیری آقای روحانی است و او باید اعلام کند که چون گفتوگو در جهان شکست خورده و پروژه من پروژه گفتوگو با دنیا بوده است، از ریاستجمهوری کنار میروم و یک نظامی در مقابل ترامپی که زورگویی میکند رئیسجمهور بشود.
مرعشی در تشریح اشتباهات روحانی در دور دوم گفت: ایشان از جبهه پشت سر خودش همه را با یک نگاه ندید و بین اینها خودی و ناخودی دید. همان کاری که جمهوری اسلامی میکند؛ ضعف جمهوری اسلامی این است که میگوید مثلاً میگوید این آقای ایکس خودی نیست، من خودی هستم. در صورتی که همه خودی هستند فقط سلیقههایشان متفاوت است. عین همین نگاه را دوستان اصلاحطلب ما بعد از ۷۶ و پس از مجلس ششم هم داشتند.
وی ادامه داد: برای آقای روحانی آقای واعظی از آقای جهانگیری مهمتر بود و آقای نوبخت از همه ما برایش مهمتر بوده است. اشکالی ندارد ما نمیگوییم واعظی و نوبخت نباشند، بلکه میگوییم آقای روحانی باید از همه ظرفیتها استفاده میکرد.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران درباره اتهام وسطبازی از سوی براندازان به نیروهای میانه گفت: وسطبازی یعنی نفاق و اینکه کسی صلحاندیشی کرده و شکافهای درون جامعه را ترمیم کند، کاملاً متفاوت است. این دو موضوع از وسط و میانه بهره گرفتهاند، اما دو مقوله متفاوت هستند. وسطبازی یعنی اینکه من با شما هستم با او هم هستم و بالعکس، این عین نفاق است که خداوند هم در قرآن هم این کار را تقبیح میکند. وسطبازی به معنای نفاق را هیچکس نباید از آن تجلیل کند و ما هم این کار را نمیکنیم و منتقدش هستیم. اما اینکه بزرگانی بیایند بین مردم و حاکمیت عصبانی مصالحه و راهحلهایی را پیگیری کنند که منجر به کشته شدن مردم نشود و منجر به انجام خواسته مردم بشود، اینکه وسطبازی نیست. این صلحاندیشی است.
وی ادامه داد: ما صلحاندیش و اهل مصالحه هستیم. تلاش میکنیم که این شکافهای جامعه ایران را که امروز ملت ما را تکهتکه کرده است، کاهش بدهیم. این صلحاندیشی و مصالحه درست است که در توان ما نیست، اما هر کسی بتواند انجام بدهد افتخار است.
مرعشی با بیان اینکه تا امروز که از بحران هم عبور کردهایم، خیلی به اصلاحات مراجعه نشده، اظهار کرد: در تمام ملاقاتهایی که با مسئولان مختلف داشتیم هیچکدام خواستهای از ما نداشتند. چون خوب میدانستند که اصلاحطلبان هم نمیتوانند خیابان را آرام کنند. کسانی که در خیابان هستند از همه عبور کردهاند.
وی در مورد راه حلهای خود برای بحران موجود گفت: توصیه ما این است که جمهوری اسلامی نباید به اقلیت هواداران پروپاقرص و به قول قدیمیها مریدان تنوری خودش تکیه کند. اینها بخش کوچکی از جامعه هستند و باید به میانه جامعه برگردد و اکثریت قاطع جامعه را با خودش همراه کند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه نه سازمان منافقین، نه برخی جریانات دیگر و نه حتی سلطنتطلبها در داخل ایران عدد مهمی نیستند، اظهار کرد: خیلی از آحاد ملت ایران نمیخواهند به پادشاهی برگردند. یادتان باشد هیچ سلسلهای در تاریخ ایران برای بار دوم به حکومت برنگشته است.
وی اضافه کرد: اگر قرار بود سلسلههای پادشاهی ایران برای بار دوم به حکومت برگردند دو فرصت تاریخی برای این کار در تاریخ ایران ثبت شده است: یکی فرصت ظهور نادرشاه است که زمان زیادی از سقوط حکومت صفویه توسط افغانها نگذشته بود و حکومت صفویه حکومتی مقتدر و جاافتاده و موفق در ایران بود و حکومت موفقی بود. نادر هم قیام نکرده که افشاریه را تشکیل بدهد، قیام کرد که حکومت را از افغانها بگیرد و به صفویه بدهد، اما برگشت صفویه به قدرت توسط مردم هم پشتیبانی نمیشد، لذا او خودش حکومت تشکیل داد. یک مقطع هم پس از سقوط رضاشاه در ۱۳۲۰ بود، انگلیسها قاطع ایستاده بودند که پهلوی را تمام کنند، خیلی دنبال یک شاهزاده قاجار گشتند که بتوانند بیاورند، یک نفر از قاجار را هم در انگلیس پیدا کردند که بلد نبود فارسی حرف بزند و نشد، و با وساطت فروغی به محمدرضای پهلوی رضایت دادند. هیچ خاندانی در تاریخ ایران برای بار دوم برنگشته که پهلوی علاقهمند است برگردد.
دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه گفت: به نظر من آنچه مهم است و حاکمیت هم آن را پذیرفته است و در جلسات هم راجع به آن بحث کردیم، نارضایتی وسیع است. اگر ناراضیان در خیابان بریزند هیچکس حریف آنها نخواهد شد چون بیش از ۷۵ درصد مردم ایران ناراضی هستند. یک جعیت ناراضی داریم و یک جمعیتی که بخش کمی از آنها به خیابان میآیند و معترضند و بخش کوچکی از آنها هم ممکن است دست به آشوب بزنند. از نظر من هم آشوب فقط جایی است که منجر به خشونت فردی میشود مثل جرح و ضرب و... وگرنه اگر جمعیت باشند و شیشه ساختمانی شکست به آن آشوب نمیگویم، اگر ۴ تا سطل زباله را آتش زدند، خب زدهاند. جوان معترض در دنیا هم همین است. اگر دست ببرد و بخواهد کسی را بزند و درگیر شود آن خشونت است.
وی با بیان اینکه حکومت به رفع نارضایتیِ ۷۵، ۸۰ درصد مردم اهتمام بورزد، گفت: این نارضایتیها تکساحتی و تکبرنامهای حل نمیشود بلکه نیازمند بسته و سیاستهای معقول بینالمللی و سیاستهای داخلی مشارکتجویانه و برنامههای اقتصادی منجر به رشد بالای اقتصادی و برنامههای فرآیندی اجتماعی پلورالیستی است. شما باید بپذیرید که جامعه ایران همه مقنعهای نمیشوند. جامعه ایران جامعه چندنظمی است. مرعشی کارگزاران سازندگی ایران را برای اجرای یک بسته اصلاحی که بتواند منجر به رفع نارضایتیهای وسیع ملی شود، جدی دانست و گفت: برنامهای داریم که کشور را میتواند روی ریلی قرار بدهد که مردم با آرامش زندگی کنند، انتخاباتها پرشور باشد و مردم انتخاب کنند و کشور را هم به سمت کشور پررونق اقتصادی و ثروتمند ریلگذاری کنیم.
وی احتمال فروپاشی نظام را ناممکن ارزیابی کرد و افزود: نظامی که حداقل ۱۵ درصد جامعه جانشان را برای آن میدهند، نیروهای مسلح هم به آن وفادار هستند، در آن فروپاشی اتفاق نمیافتد. اینها آرزوهایی است که یک عده دارند و محقق نمیشود.
دبیرکل کارگزاران سازندگی ایران با بیان اینکه ما نیازی به بازگشت به قدرت نداریم و نظام لازم دارد که قبل از هر چیز برای رفع نارضایتیها اصلاحات واقعی را انجام بدهد، گفت: ما این را گفتهایم که انتخابات نمیتواند منجر به اصلاحات بشود بلکه اصلاحات مقدم بر انتخابات است. باید اصلاحات در ابتدا صورت بگیرد. ما اگر ببینیم نظام برای اصلاحات جدی از جمله در عرصه سیاست خارجی جدی است، در انتخابات شرکت میکنیم چون بدون سیاست خارجی سازنده نمیتوان کشور را اداره کرد.
وی با اشاره به اینکه ما اصلاً عجلهای برای اسفند ۱۴۰۲ نداریم، گفت: جبر تاریخ خودش را بر حاکمیت تحمیل میکند. حاکمیت مجبور است که اصلاحاتی را بپذیرد. مادامی که حاکمیت اصلاحات واقعی را نپذیرد ما در انتخابات شرکت نمیکنیم. آنقدر صبر میکنیم تا نوبت نقشآفرینیمان بشود و ایران را سربلند خواهیم کرد.
مرعشی در پایان یادآور شد: مردم ایران مردم فهیمی هستند. ما باید در صحنه باشیم، با مردم حرف بزنیم و مسائل واقعی را بگوییم. ایران نیازمند یک بسته اصلاحاتی جامع است که در این برنامه اصلاحاتی جامع مهم نیست چه کسی رئیس دولت، چه کسی رئیس مجلس و... باشد ما در قدرت باشیم یا خیر، مهم این است که اتفاق مثبت بیفتد، آرامش در کشور حاکم شود. زندگی شخصی مردم راحت باشد، تفاوتها را به رسمیت بشناسیم. سلیقهها را به رسمیت بشناسیم. اقتصاد را در رقابت با اقتصادهای منطقه ببریم و بتوانیم رشد بیشتری داشته باشیم و کشورمان را از زمین بلند کنیم. حتماً چنین برنامه جامعی مورد عنایت مردم ایران خواهد بود. آن برنامه جامع که ما روی تدوین آن کار میکنیم که به عنوان ایرانِ ۱۴۲۰ انشاءالله منتشر خواهیم کرد.
وی در واکنش به احتمال عبور مردم از اصلاحاصلاحطلبان گفت: مردم ایران از اصلاحطلبان هم عبور کنند، از حرف حساب عبور نمیکنند. مردم منافعشان را خوب میفهمند.
- اخبار
- بازدید: 653