محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران مهمان برنامه «صف اول» شبکه خبر بود که مسائل مهم و اساسی را در ارتباط با محور انتخابات، محدودیتها و موانع اعمال شده از سوی نهادهای نظارتی در این فضا مطرح کرد. وی در آغاز سخنانش با اشاره به آیه «انالله لايغير مابقوم حتى يغير ما باانفسهم» به امر تغییر جامعه که توسط مردم صورت میگیرد، اشاره کرد. همچنین به روشن شدن این مساله بر تمامی نهادها و جریانات و ساختار حاکمیت پرداخت که کشور به انتخاباتی رقابتی و با مشارکت بالا نیاز دارد. وی معتقد است که «با يك مجلس متکثر، ملی، فراگیر و کارآمد خیلی از مشکلات حل میشود ولی دستاندرکاران به نظر علاقهای به این مساله ندارند حتی به توصیه بالاترین مقام کشور که از سلامت، امنیت، رقابت و مشارکت میگویند، عمل نمیکنند و به صورت کلیشهای و حتی بعضاً برخلاف آن عمل میکنند.»
در ادامه اهم سخنان محسن هاشمی را میخوانید:
محسن هاشمی نگاهها به امر انتخابات را در سه بعد اصولی و راهبردی که در اداره یک نظام مشروعیت بخش هستند، دستهبندی میکند و در این میان «رای مردم» را ابزار بسیار مهم این مشروعیت بخشی میداند و در این مورد میگوید که «نگاه اول (رای مردم) که نگاه برخی از علمای بزرگ از جمله آیات مرحوم نائینی و امام خمینی است و آیتالله خامنهای و تعداد زیادی از سیاسیون و مردم هم این نظریه را بارها عنوان و تایید کردند، رای مردم و انتخابات در نظام اسلامی موجب مشروعیت است، یعنی اینکه اگر حکومتی حتی مدعی اجرای احکام اسلامی هم باشد اگر رای و حمایت اکثریت مردم را نداشته باشد، نامشروع است.»
وی در مورد نگاه دوم، (نقش مردم در مشروعیت بخشی به حکومت) معتقد است که: «بخشی دیگر از علما احتمالاً بخشی از مدرسین حوزه علمیه قم و بخشی از اعضای شورای نگهبان به آن اعتقاد دارند و نقش مردم را در حد ایجاد مشروعیت نمیدانند بلکه در سطح ایجاد مقبولیت نظام بیان میکند و میگویند که نظام ولایت فقیه خودبهخود مشروع است اما برای اداره و کارآمدی خود نیازمند مقبولیت و رای مردم است.»
هاشمی در نگاه سوم میگوید که «یک نگاهی هم وجود دارد که نقش رای مردم و نظر اکثریت جامعه را نه در سطح مشروعیت و نه در سطح مقبولیت بلکه در حد زینت نظام عنوان میکند که بعضی از جمله به نظر مرحوم آیتالله مصباحیزدی و اطرافیان صاحب این نظریه است، زینت هم کارکردش مشخص است؛ این نظریه میگوید رای مردم هر چهار سال یک بار یا دو سال یک بار برای زینت نظام باید استفاده شود و پس از آن مردم باید به خانهها برگردند تا انتخابات بعد که نقش این زینت را ایفا کنند.»
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در ادامه به مساله کارکردهای سه نگاه راهبردی به موضوع انتخابات و الزام آسیبشناسی ۳۹ دوره برگزار شده، میپردازد و در این مورد معتقد است که: «آیتالله هاشمی و خانواده ما در ۱۵ انتخابات نامزد بودهاند و مورد انتخاب قرار گرفتهاند و بعضاً شکست هم خوردهاند تا به حال در همه انتخاباتها شرکت و انتخاب کردهاند. در دهه نخست و دوران امام و همینطور تا سال ۱۳۹۶ مخصوصاً در انتخابات ریاستجمهوری، ما همواره انتخابات پرشور و رقابتی با بالای ۷۰ درصد مشارکت داشتیم، چون مبنای مشروعیت نظام رای مردم فرض میشد. اما بعد از مجلس ششم در انتخابات مجلس هفتم به بعد، نگاه دوم و مقبولیتساز بودن رای مردم حاکم شد که عمدتاً شاهد کاهش مشارکت مردم به خاطر عدم رقابتی بودن انتخابات با نظارت استصوابی بودیم. البته تنها انتخابات رقابتی مجلس و خبرگان رهبری در این ۲۰ سال در سال ۱۳۹۴ برگزار شد که با وجود تخریبهای شدید شاهد رای تاریخی آیتالله هاشمی و عارف بودیم.»
رئیس سابق شورای شهر دو انتخابات اخیر را مصداق نگاه زینتی میداند و در این مورد گفت که «بعد از سال ۱۳۹۶ در دو انتخابات ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ نظریه سوم یعنی زینتی بودن انتخابات حاکم شد و به همین دلیل شاهد کاهش شدید رقابت و مشارکت حتی نسبت به دورههای قبل بودیم به نحوی که در انتخابات مجلس فعلی در تهران فقط ۲۵ درصد واجدین شرایط شرکت کردند و در انتخابات ریاستجمهوری اخیر فقط ۴۲ درصد رای صحیح داشتیم، ۵۸ درصد مردم با رای ندادند یا رای باطله دادند. در مقایسه با انتخابات شورای شهر سال ۱۳۹۶ رای من به عنوان سرلیست اصلاحطلبان و فرزند آیتالله هاشمی یک میلیون و ۷۵۰ هزار رای بود که حدود ۳۰ درصد بیشتر از رای آقای قالیباف به عنوان رئیس مجلس فعلی که حوزه انتخابیه وسیعتری هم داشت، بود و متوسط رای نمایندگان فعلی مجلس یازدهم از تهران کمتر از ۲۰۰ هزار رای و حدود ۱۵ درصد آرا واجدین شرایط حوزه انتخابیهشان است.»
وی در ادامه به مساله خزان احزاب در حکمرانی و مدیریت اجرایی کشور میپردازد و در این راستا اظهار کرد که «اصولاً احزاب برای حضور در حکمرانی و قدرت اجرایی تشکیل میشوند. متاسفانه بهایی به احزاب داده نمیشود. در این ۷ ماه تا انتخابات باید روش تغییر کنند. به خصوص در صداوسیما و رسانههایی که از بودجه عمومی استفاده میکنند. میدانیم که از ابتدای انقلاب تاکنون حدود ۴۰۰ حزب تأسيس، منحل و بیرونق و بیحرکت شدهاند که حدود ۱۳۰ حزب باقیمانده که کمتر از ۴۰ حزب، عضو خانه احزاب هستند که در قالب جبهههایی با نام اصولگرایان، اصلاحطلبان، معتدلین و مستقلین فعالیت بیرونقی دارند. به نظر ساختار برای مدیریت کشور از طریق احزاب قوی و جریانهای سیاسی با نظام ولایی همخوانی ندارد. لذا رونق احزاب و مدیریت کشور توسط احزاب دیده نمیشود. میدانیم باید نخبگانی به مجلس بروند که در ۱۴ کمیسیون تخصصی کارا باشند. لذا احزاب باید مسئولیت انتخاب و آموزش و پاسخگویی به مردم را داشته باشند که قطعاً به نفع نظام ولایتفقیه هم خواهد بود.»
هاشمی نقبی به اثرگذاری حوادث سال گذشته میزند و با بیان اینکه «شورش خیابانی نتیجه خلوت شدن و ناامیدی مردم از صندوقهای رای است»، میگوید: «با حوادث خشن سال گذشته، بخشهایی از نظام از جمله برخی از دستگاههای امنیتی و نظارتی به این نتیجه رسیدند که یکی از دلایل شلوغ شدن و شورش خیابانی و اعتراضات مردم، خلوت شدن صندوقهای رای است، یعنی زمانی که مردم از تغییر سیاستها به وسیله شرکت در انتخابات ناامید میشوند از خیابان و اعتراض و شعار برای رساندن نظر خود استفاده میکنند و اگر ما میخواهیم مساله اعتراضات را حل و نظام را ایمن کنیم باید به رونق انتخابات و مشارکت بیشتر کمک کنیم. البته این حرف، درست است اما به نظر روش اجرای آن کارآمد نیست، شاید فکر میشود فقط با تشویق حضور جریان میانهرو در انتخابات و حرکات کلیشهای مانند همین برنامه، مردم پای صندوقهای رای میآیند، در حالی که به نظر میرسد، مساله مردم اشخاص نیست بلکه عملکردهاست. امروز اگر روش اجرا کارآمد نشود، جبهه اصلاحات که جای خود دارد حتی اگر شخص آقای خاتمی لیست بدهد یا حتی شخص مهندس موسوی هم لیست انتخاباتی بدهد باز هم احتمالاً در وضعیت نارضایتی و ناامیدی و معیشت مردم فعلی، بخش مهمی از مردم پای صندوق نمیآیند چون از تاثیرگذاری نهادهایی مانند مجلس و دولت در اداره کشور به دلیل ساختارهای فعلی ناامیدند حتی بخشی از کسانی که به آقای رئیسی یا به نمایندگان مجلس انقلابی رای دادند و از پایگاه اجتماعی اصولگرایان بودهاند از عملکرد دولت و مجلس و عدم عمل به وعدههای داده شده، ناامید شدهاند.»
وی در ادامه به ضرورت الزام برخی تغییرات بنیادین میپردازد و در این راستا گفت: «گام نخست تغییر در ساختارهای فعلی است؛ آیتالله هاشمی چهل و چند سال قبل در انتخابات مجلس توسط شورای نگهبان و آیتالله جنتی که ۱۰ سال از ایشان بزرگتر بود، تایید صلاحیت شد، الان حدود ۷ سال است که از فوت ایشان گذشته، اخیراً آیتالله جنتی با حدود ۱۰۰ سال سن به عنوان دبیر شورای نگهبان مجدداً انتخاب شدند، این یعنی عدم علامت تغییر، تازه شنیدهام آیتالله جنتی بعضاً نسبت به برخی تصمیمات جریانات تندتر در شورای نگهبان مخالفت میکنند. لذا تعبیر انتخابات آزاد که آیتالله هاشمیرفسنجانی مطرح کردند، مسیر واقعی حل مشکل است. ایشان هیچوقت با انتخابات قهر نکردند و همیشه در انتخاباتها اثرگذار بودند. نظام اگر میخواهد حضور مردم در عرصه انتخابات رونق بگیرد. در این ۷ ماه باید به نظریه نخست، یعنی جایگاه مشروعیتساز رای مردم بازگردد و ساختارها و عملکردهای فعلی را تغییر دهد اما به نظر میرسد، بخشی از مسئولان و جریان حاکم از وضعیت فعلی ناراضی نیستند چون منافعشان را تامین میکند و در انتخابات خلوت و بیرونق برنده میشوند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ادامه به سه موضع و نظر سیاسی در باب انتخابات میپردازد و در تشریح آن گفت: «موضع اول که موضع جریان افراطی است و خود را بینیاز از رای اکثریت جامعه میبیند و میخواهد حتی برخلاف نظر ولایتفقیه، انتخابات را خلوت و بیرونق برگزار کند. موضع دوم، موضع جریان اصلاحات و میانهرو است که میخواهد نظام به این نتیجه برسد که مصلحتش در رقابت و پرشور کردن انتخابات است. بنابراین با گدایی صلاحیت از نظام مخالف است و صبر و سکوت را پیش گرفتهاند و تا به حال توصیهای نکرده و فعال نشدهاند. موضع سوم، موضع جریان تفریطی است که به دنبال براندازی است، اگرچه بخشی از مردم هم ممکن است با این جریان همراهی کنند اما اکثر جامعه ساکت هستند چون نسبت به نتیجه و رهبری این جریان برانداز اطمینان ندارند و دیدیم که اختلافات رهبران آنها در خارج از کشور، جایگاه این جریان را تضعیف کرده است.»
وی در ادامه به خطر افراطیون برای ساختار حاکمیت میپردازد و در این راستا گفت: «جریان برانداز تهدید جدی برای نظام نیستند، تهدید اصلی افراطیون هستند که به خودبراندازی و خودتحریمی دست میزند، شما به خاطر دارید دو سال قبل و در آخر دولت گذشته، برجام آماده امضا بود، آقایان گفتند بعد از انتخابات تصمیم بگیریم، یک سال گذشت و منابع کشور از بین رفت تا اینکه سال گذشته چنین روزهای دولت و تیم مذاکرهکننده به توافق نزدیک و آماده امضا شد که خودبراندازها گفتند، دو ماه صبر کنید و منتظر زمستان سخت اروپا باشید که زمستان سخت را دیدیم که برای آنها چه شد و برای ما تحریمها چه کرده که شاهد چهار فصل سخت برای مردم و فشارهای بیسابقه اقتصادی و تورم رکودی هستیم. یا در موضوع حجاب، خودبراندازها با سیاسی کردن موضوع حجاب و عصبانی کردن مردم، موجب شدند یک مساله اجتماعی و مذهبی به مبارزه سیاسی تبدیل شود و مبارزه سیاسی که در رژیم گذشته خیلی به سختی و توسط تعداد کمی انجام میشد، امروز توسط هر دختر جوان یا خانم سالمندی با برداشتن روسری انجام میشود و اکثر این افراد هم مخالف خدا و پیامبر نیستند بلکه میخواهند، مخالفت خود را با نافرمانی مدنی به این شکل بروز بدهند. صداوسیما و سخنرانان و تحلیلگران آن و بعضاً ائمه جمعه به نظر در جهت مشارکت حداکثری حرکت نمیکنند و مردم را در این وضعیت اقتصادی و مشکل معیشت ناترازیها و تبعیضها و ناامید و عصبانی میکنند لذا باعث عدم مشارکت میشوند.»
هاشمی به سختی و پیچیدگی برخورد و مواجهه با افراطیون میپردازد و میگوید: «در اینجا اشاره کنم به نکته مهمی که آیتالله هاشمیرفسنجانی به عنوان نتیجه ۶۰ سال مبارزه خود عنوان میکردند. ایشان میگفتند که قبل از انقلاب ما فکر میکردیم، استبداد و استعمار ریشه مشکلات کشور است و با از بین بردن این دو، ایران بهشت میشود اما بعد از پیروزی انقلاب و حوادثی که رخ داد، فهمیدیم مبارزه با افراط و تفریط از مبارزه استبداد و استعمار و مبارزه با آنها سختتر است و به نوعی خود ایشان هم توسط جریان افراط و تفریط بارها ترور شد. ترور سال ۵۸ و ترور سال ۷۲ و ... و بارها ترور شخصیتی شدند. در نهایت:
۱. نمیخواهم قضاوت کنم اما به صورت منطقی نمیتوان افراطیون و تفریطیون را از هم جدا دانست. آنها دو روی یک سکه هستند و ممکن است بخشی از خودبراندازیها و خودتحریمیها نتیجه جریان نفوذ باشد که میخواهد انقلاب را از طریق جهل و تندروی از بین ببرد.
۲. قهر از صندوقها درست نیست و در مسیر و شیوه آیتالله هاشمیرفسنجانی نبود چرا که کمهزینهترین و سریعترین راه برای حضور اراده مردم در اداره کشور انتخابات است و مهمترین وظیفه شهروندی است. ولی نباید عدهای نظام را به سمت خودتحریمی پیش ببرند. مخصوصاً با نسل جدیدی که در گام دوم روبهرو هستیم که به نسل z معروف شدهاند. نباید کاری کرد که مردم به این نتیجه برسند که قرار است انتخابات به صورت جدیدی مهندسی شود. مخصوصاً با این شروع ۷ ماه زودتر، دوم اینکه بعد از انتخاب اجازه داده میشود که اجرای قولها امکانپذیر شود و نتیجه انتخابات زینتی نباشد و نسل خسته قدیمی و افراطیون برای مردم تصمیم نگیرند، پیشثبتنام نباید برای جریانهای سیاسی پیش رد صلاحیت فرض شود و احساس خالصسازی دست ندهد. متاسفانه اخیراً قوانین برای حل مشکل حکمرانان نوشته میشود نه مردم که بعضاً برای مردم محدودیتها و مشکلات جدیدی ایجاد کند. مثلاً عدد ۷ ماه معلوم نیست از کجا آمده است چرا کشور ۷ ماه در بحران انتخابات، تخریبها و فعالیتهای غیرقانونی غوطهور شود.
وی در پایان به مسیر و دورنمای کشور میپردازد و میگوید: «امیدوارم مسیر کشور بتواند با انتخاباتی سالم، امن، رقابتی و با مشارکت بالا که همه انتخابات آزاد به توسعه کشور و غنی شدن مردم و رفاه بازگردد. متاسفانه هنوز مسیر به سمت فقر بیشتر است. می.دانیم که با فقر و جهل عقبافتادگی نه عدالت به دست میآید و نه عزت و الهامبخش چرا که حتی برای معرفی اسلام، ساختن ایرانی آباد و آزاد و معتدل لازم است. همه چیز برای این منظور وجود دارد و نفوذ ایران در مسائل جهانی بالا میرود و در داخل عدالت مورد نظر به دست میآید. قطعاً افراطیون عدالت اسلامی را نمیفهمند و نمیتوانند اجرا کنند و البته عقیدهای هم به آن ندارند.»
- اخبار
- بازدید: 464