محمد هاشمی، برادر رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام میگوید صبح روزی که آیتالله هاشمیرفسنجانی دار فانی را وداع گفت بسیار سرحال و بشاش بود و هیچ کسالتی نداشت. او معتقد است اگر آیتالله هاشمی در قید حیات بود حوادث اخیر هیچگاه روی نمیداد و علاج واقعه را قبل از وقوع آن میکرد.
به گزارش سایت کارگزاران، شرح گفت وگو را در زیر مطالعه کنید:
*آخرین دیدار شما با آیتالله هاشمی کی بود؟
آخرین دیدار من با آیتالله هاشمی روز سهشنبه؛ یعنی همان روزی که فوت شدند، بود. از صبح تا ظهر با هم بودیم.
*در مجمع تشخیص مصلحت نظام؟
بله.
*حالشان چطور بود؟
حالشان خیلی خوب بود. هیچ کسالتی نداشتند. خیلی هم بشاش و سرحال بودند.
*یادتان میآید آخرین صحبتی که با هم داشتید چه بود؟
صحبتهایی که در روز آخر با هم داشتیم درباره برنامههای ایشان بود. آقای قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت با دفتر تماس گرفته بود که میخواهد بیاید حاج آقا را ببیند و کار فوری دارد. من به ایشان اطلاع دادم که حاج آقا گفتند بیاید. بعد دومرتبه آقای قاضیزاده هاشمی گفتند میخواهند برای ناهار بمانند که باز هم حاج آقا قبول کردند و ناهار با هم خوردند؛ بنابراین صحبت خاصی نبود.
*در این یک سال بعد از فوت آیتالله هاشمی، خواب ایشان را هم دیدید؟
زیاد. من زیاد خواب ایشان را میبینم.
*چه خوابی میبینید؟
وقتی خواب میبینم یادم نیست که ایشان مرحوم شده است. خواب زندگی ایشان را میبینم، زمانی که در مجمع بودند یا در سفرها با هم بودیم. در همه خوابهایم ایشان زنده هستند. در این مدت یک سال یادم نمیآید خوابی دیده باشم که ایشان مرحوم شده و نیستند. همیشه زمان حیاتشان را خواب میبینم.
*خواب خاصی دیدید که برای شما جالب بوده باشد؟
از همین خوابهای معمولی بوده است. در زمان حیاتشان بودند. مثلا فرض کنید نشسته بودند و داشتند مطالعه میکردند. چون من معمولا میرفتم پیش ایشان تا برخی کارها که میخواستم انجام دهم و به اتاق استراحت ایشان میرفتم، موقع ناهار و سرنماز به اتاقشان میرفتم. الان هم بیشتر همان شرایط را خواب میبینم.
*در این یک سال زمان خاصی بوده که به صورت ویژه یاد ایشان کنید؟
تقریبا هر روز و همیشه.
*میخواهم بدانم اتفاق ویژهای افتاده که به یاد ایشان افتاده باشید؟
بیشتر مواقع به یاد ایشان میافتم. من از نظر عاطفی به ایشان بسیار وابسته بودم. الان هم بیشتر مواقع در شرایط وابستگی و عاطفی که قرار میگیرم یاد ایشان میافتم. مثلا گاهی در خانواده و فامیل اتفاقی میافتد و مسئلهای پیش میآید که ناخودآگاه به یاد ایشان میافتم.
*فکر میکنید اگر آیتالله هاشمی در قید حیات بودند در جریان اتفاقات و اعتراضات اخیر چگونه رفتار میکردند؟
به عقیده من اگر ایشان در قید حیات بودند دو فرضیه وجود داشت؛ یکی اینکه اگر ایشان زنده بودند هم این اتفاقهایی که افتاد به همین شکل رخ میداد یا نه؟ فرضیه دوم هم این است اگر این اتفاقات زمانی که ایشان در قید حیات بودند رخ میداد آیتالله هاشمی چه واکنشی داشتند و چه میگفتند.
*درباره هر دو فرضیه توضیح دهید.
در مورد اول یعنی اگر ایشان زنده بودند هم این اتفاقهایی که افتاد به همین شکل رخ میداد یا نه؟ من معتقدم خیر چنین اتفاقی نمیافتاد و ایشان پیشبینی میکردند و جلوی این اتفاقات را میگرفتند.
*چطور؟
شما ببینید شرایطی که بعد از انتخابات و قبل از انتخابات برای کشور به وجود آمد چه بود. در ایام انتخابات شاهد بودیم که چه بداخلاقیهایی شد. در مناظرهها خیلی بداخلاقی صورت گرفت و نسبتهای ناروایی به مدیران عالی کشور وارد شد. نسبتهایی که به مدیران عالی کشور در مناظرهها زدند سه مورد بیشتر نبود؛ دروغگو، دزد یا قاتل سه واژهای بود که در مناظرهها به مسئولان نظام نسبت داده شد. آقای هاشمی همیشه از این نوع مسائل و بداخلاقیها رنج میبرد بنابراین شاید مانع این ادبیات و دیالوگها در مناظرههای انتخاباتی میشد. بعد از انتخابات هم که نتیجه آن منجر به شکست یک طرف و پیروزی جناح دیگر شده بود ما رفتارهای جناح شکستخورده را دیدیم. من معتقدم اگر آقای هاشمی در قید حیات بودند سعی میکردند بعد از انتخابات قلبها را به هم نزدیک کنند و مانع این جدایی و دلخوری شوند و حتما اعتدالی رفتار میکردند. بر اساس سوابقی که از ایشان وجود دارد اگر آیتالله هاشمی در قید حیات بودند اعتراضات به این شکلی که اتفاق افتاد و با شعار مرگ بر روحانی شروع شد و شعارها توسعه پیدا کرد ادامه پیدا نمیکرد و معتقدم ایشان علاج واقعه را قبل از وقوع آن میکرد.
فرضیه دومی هم بود که اگر این اتفاقات زمانی که ایشان در قید حیات بودند رخ میداد آیتالله هاشمی چه واکنشی داشتند و چه میگفتند. من معتقدم واکنش ایشان در اینجا دووجهی بود. اولا با توجه به حمایتهایی که آمریکا، اسرائیل، عربستان و ضدانقلاب خارج از کشور از معترضان داشتند حتما ایشان آن را مذهم میدانستند و این را راهکار درست نمیدانستند. ایشان حتما به معترضان میگفتند که باید مطالبات خود را از راه مدنی مطرح کنند. از طرف دیگر هم حتما به مسئولان دولتی و حاکمیت هشدار میدادند که به حقوق مردم توجه کنند.
*ایشان در سال 88 نامه مشهوری دارند که به نامه بدون سلام شهرت یافته است؛ در انتهای آن نامه ایشان با بیتی که «سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل» آینده حمایتها از محمود احمدینژاد را پیشبینی کرده بودند. نظر شما چیست؟
ایشان از نظر تحلیل مسائل و آیندهنگری خیلی خوب بودند. همان نامهای که شما به آن اشاره کردید نامهای است که تحلیل و روایتی از امروز است و ایشان این روزهای آقای احمدینژاد را پیشبینی کرده بودند. هر کسی که آن نامه را بخواند، میبیند حوادثی که امروز اتفاق افتاد و رفتارهایی که آقای احمدینژاد انجام میدهد، همه تحلیل و پیشبینی شده است. الان هم افراد مختلفی میگویند آقای هاشمی چقدر آیندهنگر بوده و چقدر خوب آینده را پیشیبینی کرد. به تعبیری ایشان آنچه جوان در آیینه میدید در «خشت خام» میدید.
منبع: هفتهنامه صدا