ویدا ربانی: غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران، در شماره امروز روزنامه «سازندگی» به بخش سوم سوالات خوانندگان پاسخ گفته است.
به گزارش سایت کارگزاران، متن این پرسش و پاسخ به شرح زیر است.
سؤال مشخص من از اصلاحطلبان این است از روزی که توانستند در بخشهایی از دولت و مجلس ورود کنند چه عملکرد شاخصی در مقوله اصلاحطلبی داشتند. گاهی احساس میشود اصولگرایان پیشروتر از آنها بودهاند. آیا اگر بخواهند کار اصلاحی انجام دهند، نباید به فکر چهار سال بعد نمایندگی باشند؟ مدیران اصلاحطلب دولت هم که جرات و جسارت خودشان را از دست دادهاند.
اصلاحطلبان و معتدلان از وقتی که به قدرت رسیدهاند اولین کاری که انجام دادهاند این بوده که جلوی بسیاری از عملکردهای افراطی و اشتباه دولت گذشته را بگیرند. بالاخره توانستهاند مسائل اقتصادی، سیاست خارجی و حتی مسائل فرهنگی و سیاسی داخلی را هم سمتوسوی بهتری بدهند. عملكرد دولت یازدهم و دوازدهم با هر انتقادی هم كه به آن وارد باشد قابل مقایسه با گذشته نیست. در کارنامه عملی این دولت عملکردهای قابل دفاعی وجود دارد، مانند كنترل تورم و برجام. ما فراموش نکردهایم که در دولت نهم و دهم چه اتفاقاتی در کشور افتاد. امروز همه قبول دارند که توزیع پول بین 70 الی 80 میلیون جمعیت بدون توجه به اینکه کدام یک از آنها نیازمند هستند، اشتباه است. آن هم در حالی که میشد با این پول در زمینه اشتغال سرمایهگذاری کرد. در حال حاضر مجلس و دولت درگیر این مسئله هستند که چگونه از این توزیع پول بدون منطق جلوگیری کنند به طوری که همزمان آسیبی هم به قشر نیازمند وارد نشود. تصمیم درباره این مسئله دشوار است. قدمی گذاشته شده و پول قابل توجهی یعنی 40 الی 50 هزار میلیارد تومان در سال برای یارانهها هزینه میشود؛ در حالی که کل بودجه عمرانی خیلی کمتر از این رقم است، در بعد مسائل فرهنگی و سیاسی، نحوه برخورد با احزاب و گروههای سیاسی را فراموش نکردهایم. حتی در قوه قضائیه برخوردی که با زندانیان سیاسی وجود داشت، تخفیف پیدا کرده است. هرچند که شاید همه افراد آزاد نشده باشند یا همه مسائل حل وفصل نشده باشند. در بعد سیاست خارجی قطعنامههای پیاپی علیه ایران به تصویب میرسید به ویژه قطعنامههای شورای عالی امنیت. هفت قطعنامه علیه ایران صادر شد، با مذاکراتی طاقتفرسا و دوساله قطعنامهها بدون اینکه اتفاقی برای کشور رخ دهد، لغو شد. همه اذعان دارند قطعنامههای شورای امنیت به ویژه در این سطح در ارتباط با هیچ کشوری به سادگی و بدون خونریزی لغو نشده است. در حالی که این دولت تنها با مذاکره سیاسی توانسته است این قطعنامهها را لغو کند. در بخش اقتصادی هم ما زمانی رشد اقتصادی منفی داشتیم، نمیتوانستیم نفت بفروشیم، اگر هم میفروختیم نمیتوانستیم پول آن را وارد کشور کنیم. اینها همه دستاوردهای اصلاحطلبان و دولت اعتدال است. البته قبول دارم هنوز مشکلات بسیاری وجود دارد. فساد ریشهداری که در دولت گذشته نهادینه شده و پی درپی ثمرات آن نمایان میشود.
نظر شما درباره بحران موسسات مالی و اعتباری و عملکرد دولت در قبال آن چیست؟
موسسات مالی که امروز موجب نارضایتی مردم شده، موسساتی هستند که عمدتا در دولت نهم و دهم شکل گرفتهاند. این دولت از روزی که بر سر کار آمده، محکم ایستاده است تا مسائل بانکی و مالی را به مسیر درست برگرداند. برای مثال يکی از این موسسات کاری را در شهرستانی کوچک شروع کردهاند و یک باره یک میلیون و 200 هزار نفر جمعیت با وعده و وعید سرمایه خود را در اختیار آنها قرار داده و یک باره با مشكل مالی گسترده رو به رو شدهاند. وقتی بانک مرکزی میخواهد با این موسسات برخورد کند، حتی راهپیماییهایی در برخی مناطق به راه افتاده است و جالب اینکه از سوی همان کسانی که مسئله را به وجود آوردهاند، هم تحریک میشود. اینها همه مسائلی است که در دولت اعتدال در حال حرکت به سمت اصلاح است. اما خوب مشخص است که حل و فصل نشده است و برای دولت حداقل تاكنون هزینهای به میزان 11 هزار و پانصد میلیارد تومان داشته که از بانک مرکزی پرداخت شده است تا اینکه زمانی اموال و امکاناتی را که در اختیار این موسسات قرار دارد تبدیل به پول کرده و جایگزین کنند. واقعگرایی اقتضا میکند ما این گونه قضاوت نکنیم که اصلاحطلبان سکوت کرده و هیچ دستاوردی نداشتهاند.
چرا آقای کرباسچی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمیکنند؟
من آمادگی اين كار را ندارم. نیروهای خیلی بهتر و جوانتر از من هستند. با توجه به شرایطی که برای بررسی صلاحیتها وجود دارد، فکر نمیکنم صلاحیت من و امثال من برای انتخابات تأیید شود. بالاخره ما را قبول ندارند. تصور میکنم رئیس جمهوری باید کسی باشد که جناحهای مختلف درون حکومت او را بپذیرند. ما نمیخواهیم در مقطع انتخابات جنگ تبلیغاتی به راه بیندازیم، وقتی که میدانیم تایید صلاحیتها در دست شورای نگهبان است و شورای نگهبان هم با امثال ما موافقت ندارد، آمدن به صحنه انتخابات و تبلیغات به راه انداختن اصل انتخابات را تضعیف میکند. باید کسانی پا به صحنه بگذارند که بخشی از حاکمیت که بررسی صلاحیتها به آنها سپرده شده، آنها را تأیید کنند. خوشبختانه در کشور هم قحطالرجال نیست که من بخواهم بیایم. افراد بهتری هستند که حساسیتهای ما را هم ندارند. آمدن و رد صلاحیت شدن افرادی كه میدانند رد میشوند تضعیف انتخابات است و در کشوری که انتخابات در آن نوپاست، راهبرد صحیحی نیست. پس از سالها استبداد انتخاباتی بدیلی است که مردم را به انتخابات امیدوار کرد. در امر انتخابات باید عاقلانه تصمیم گرفته و عمل کنیم. منبع: روزنامه سازندگی