پس از سقوط هواپیما حرف و حدیثهای زیادی در فضای مجازی درباره قدیمی بودن هواپیما و یا نداشتن رادار دیده میشد. در همین رابطه فاطمه مقیمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی تهران که در حوزه حمل و نقلی فعالیت دارد، میگوید: «اگر هواپیما واقعا رادار نداشته است، باید فرمان عدم پرواز داده میشد. اگر سیستم خود هواپیما مجهز به سیستمی نبوده که بتواند کوه را در نزدیکی خود ببیند، باز باید در نخست، پرواز نمیکرد. همه این موارد مسئله است. در شبکههای مجازی دلیلهای مختلفی دیده میشود که چرا رادار فعال نبوده یا تجهیزات هواپیما به روز نبوده است. اگر بین یاسوج و اصفهان راداری وجود نداشته، پس در چنین هوایی نباید اجازه پرواز به هواپیما میدادند.» اما به جز مسئله این هواپیما، مشکلات زیرساختی جدی در حمل و نقل کشور وجود دارد، مشکلاتی که باعث میشود هیچ سالی، از حوادث حمل و نقلی جان سالم به در نبریم. مقیمی، فعال اقتصادی در صنعت حمل و نقل معتقد است که اگر واقعا تجهیزات و امکانات بهروز را نداریم، نباید از این وسایل استفاده کنیم. مقیمی با کنایه میگوید: «اصلا مانند قدیم با شتر و گاری مسافرت کنیم. یا مسافرتها را محدود کنیم. در حال حاضر آنقدر سیستمها در کشور محدود شده که نمیتوانیم با همتاهایمان در جهان پیش برویم. نمیتوانیم ریسک کنیم و مانند بقیه کشورها به جلو حرکت کنیم. باید جامعه را نسبت به این موضوع مطلع کنیم.»
به گزارش سایت کارگزاران، در ادامه متن کامل مصاحبه را میخوانید
:
مشکل زیرساختهای کشور کجاست که حوادث حمل و نقلی تمامی ندارد؟
حرفهای راهحلی و انتقادی دیگر تکراری شده است. واقعا باید به دنبال راهکار در کشور باشیم. در حال حاضر حوادث جادهای به تعداد موهای سر رسیده است. سوانح جادهای به طور شخصی رخ میدهد؛ به طوری که در شهریورماه شاهد تصادف جاده عمومی بودیم که اتوبوس بچههای نخبه چپ شد و فوت کردند. در بخش ریلی نیز با حوادث سنگینی روبهرو شدیم. به طوری که قطار بدون اینکه مسیر حرکت برایش بهوضوح اعلام شود، دچار حادثه شد. از سوی دیگر در دریا نیز حادثه سانچی رخ داد. چند سانحه باید تحمل کنیم که متوجه شویم زیرساخت سیستمی کشور درست نیست؟ دو موضوع در کشور وجود دارد. یکی زیرساخت مدیریتی و دیگری زیرساخت ابزاری کشور است. بالاخره یکی از این دو جوابگوی جان این همه عزیز در کشور باید باشد. واقعا یکی باید جوابگو باشد یا احساس مسئولیت کند. در حال حاضر هر موضوعی که مطرح میشود، آزار بیشتری را به شهروندان میرساند.
زمانی که گفته میشود هواپیما در ارتفاع چهار هزار متری سقوط کرده، من به عنوان فردی که متخصص هوانوردی نیستم، متوجه میشوم که چهار هزار متری ارتفاع سقوط نیست، چهار هزار متر یعنی اصابت. اصابت نیز از نداشتن رادار یا جو آب و هوایی رخ میدهد. اگر واقعا هواپیما رادار نداشته است، نباید فرمان پرواز داده میشد. اگر سیستم خود هواپیما مجهز به سیستمی نبوده که بتواند کوه را در نزدیکی خود ببیند، باز باید در نخست، پرواز نمیکرد. همه این موارد مسئله است. در شبکههای مجازی دلیلهای مختلفی دیده میشود که چرا رادار فعال نبوده یا تجهیزات هواپیما به روز نبوده است. اگر بین یاسوج و اصفهان راداری وجود نداشته، پس در چنین هوایی نباید اجازه پرواز به هواپیما میدادند. یک موضوع دیدگاههای مدیریتی و موضوع دیگر دیدگاه سختافزاری و زیرساختی خود سیستم است.
این اتفاقها در همه بخشهای حمل و نقلی کشور اتفاق میافتد و قسمتی نیست که از این بلایا جان سالم به در ببرد. فکر میکنید چرا؟
دقیقا همینطور است. از هر طرف که نگاه کنیم، شاهد هستیم که در هر قسمت از کشور این اتفاقها در حال رخ دادن است. به طوری که یکی از هواپیماها در مشهد فرود اضطراری میکند و دیگری نقص فنی دارد. باید صادق باشیم. اگر واقعا تجهیزات و امکانات به روز را نداریم، نباید از این وسایل استفاده کنیم. مانند قدیم با شتر و گاری مسافرت کنیم یا مسافرتها را محدود کنیم. در حال حاضر آنقدر سیستمها در کشور محدود شده که نمیتوانیم با همتاهایمان در جهان پیش برویم. نمیتوانیم ریسک کنیم و مانند بقیه کشورها به جلو حرکت کنیم. باید جامعه را نسبت به این موضوع مطلع کنیم. در حال حاضر در کشور سرمایه انسانی را از دست دادهایم. تنها نمیتوانیم با گفتن «خدا رحمتشان کند.» قضیه را حل کنیم. ما بزرگترین سرمایههای کشور را به راحتی از دست میدهیم. در همین هواپیما، تعدادی از فرهیختگان و تحصیلکردگان جامعه بودند که از بین رفتند. تنها ۶۰ نفر نیستند که از بین رفتند، تنها ۶۰ خانواده نیست که نابود شد؛ بلکه 80 میلیون نفر عزادار این قضیه شدند. هنوز لباس عزای چهلم سانچی را درنیاورده، عزادار این قصه شدیم. با توجه به همه این قضایا واقعا باید مدیریت درستتری در کشور ایجاد شود.
شما به بحث مدیریت تاکید زیادی دارید، ولی آیا همه چیز مربوط به مدیریت انسانی است؟ اثر تحریمها و نداشتن تجهیزات کجاست؟
اگر تجهیزات کشور نو نیست، پس نباید آنها را حرکت دهیم. نمیشود سر هر موضوعی که اتفاق میافتد، بگوییم به دلیل تحریمها بوده است. این کار تنها محول کردن مسئولیت به افراد دیگر است. تحریم دیروز اتفاق نیفتاده که امروز دچار مشکل شویم. ما از حدود ۳۰ سال پیش تحریم بودیم. به دلیل اینکه نمیخواستیم زیر بار زور برویم و استقلال زندگی و تفکر را در جامعه اسلامی خود نگه داریم، تحریم شدیم. همه ملت ایران میدانند اگر این اتفاق رخ داده و نابسامانی تحویل قطعات و سیستمها را داریم؛ پس باید به سمت سیستمهایی برویم که تحریم نشدهایم یا باید بخشهایی را که سیستمهای فرسوده داریم، ببندیم. به طوری که در برخی صنایع نیز چنین اتفاقی رخ داده و از کشور چین تجهیزات را وارد کردیم. گرچه این اتفاق به ضرر کشور شده است. در حال حاضر بدترین نوع تجهیزات را از کشورها وارد میکنیم.
به طور کلی باید در نظر داشته باشیم که اگر نمیتوانیم سطح امنیت را بالا ببریم، پروازهای هوایی را کم کنیم. در این بخش موضوع جان آدمها مطرح است و نمیتوان بخشید. اگر نمیتوانیم ناوگان را بهبود دهیم، پس باید کار آنها متوقف کنیم. با شرایط بد نباید حرکت کنیم و بعد از سانحه، به دنبال مقصر بگردیم.