احمد حاتمی یزد
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سخنرانی خود در کاخ سفید رسما خروج آمریکا از برجام را اعلام کرد. نتیجه اقدام آمریکا هنوز به طور کامل روشن نیست، زیرا به تعامل ایران با سایر کشورها بستگی دارد. اگر بتوانیم به نحوی مذاکره کنیم که اروپاییها از شرکتها و بانکهای خودشان در رابطه با کار با ایران حمایت سیاسی جدی کنند، شرایط به نفع ما تغییر میکند. این سابقه پیشتر هم وجود داشت که اروپاییها از شرکتهای خودشان برابر تحریمهای آمریکا حمایت کردند و موفق هم شدند. به عنوان مثال در یکی از فازهای اولیه عسلویه، شرکت توتال قرارداد 2 میلیاردی با ایران بسته بود در حالی که در همان زمان آمریکا هرگونه سرمایهگذاری در پروژههای نفتی بالای 40 میلیون دلار ایران را تحریم کرده بود. در آن زمان ژاک شیراک رئیسجمهور وقت فرانسه با بیل کلینتون رئیسجمهور وقت آمریکا مذاکره کرد و این مسئله را برای آنها جاانداخت که آمریکاییها به قرارداد توتال کاری نداشته باشند. چنین کاری در حال حاضر نیز شدنی است. سران اروپا که مدعی هستند میخواهند برجام را نگه دارند باید بتوانند راجع به بانکها و شرکتهای خودشان توافق کنند. هرچند اگر به توافقی هم برسند اجرای آن منوط به اجرای سازوکارها و سازماندهیهای جدیدی است.
مثلا اروپاییها میتوانند بانکی را خاص معاملات با ایران تاسیس کنند که آن بانک فعالیتها و منافع مالی در آمریکا نداشته باشد. شبیه این کار را چینیها انجام دادند. کشور چین بانکی را تاسیس کرد که آن بانک فقط در زمینه معاملات با ایران فعالیت میکند و با هیچ کشور دیگری سروکار ندارد. اگر چنین بانکی هم در اروپا به وجود بیاید، آمریکا نمیتواند آن بانک را تحریم کند. از جمله سازوکارهای دیگری که مدنظر قرار خواهد گرفت انجام معاملات ایران با اروپا منحصرا بر پایه واحد پولی یورو است. زیرا هرگونه نقل و انتقال دلار در سیستم بانکی میتواند توسط آمریکا مورد تحریم و جریمه قرار بگیرد. بنابراین ما اگر کل گزارشات ارزی کشور را بر یورو متمرکز کنیم و ذکری از دلار در معاملات ایرانی اعم از بانک یا شرکتهای دیگر نداشته باشیم، این امر کمک زیادی خواهد کرد که آمریکا موفق به تحریم طرفهای تجاری ایران نشود.
برای در امان ماندن تمامی معاملات میان ایران و اروپا میتوان راهحلهایی پیدا کرد اما نمیتوان این اطمینان را دادکه اروپاییها تا این میزان مصمم باشند؛ با این همه تصمیم آنها به بعضی سیاستهای دیگر ما نیز مرتبط است.
به طور مثال ایران در کشور سوریه ظاهرا در ائتلافی با روسیه قرار دارد؛ یعنی هر دو کشور روسیه و ایران از دولت سوریه حمایت جدی میکنند و در آنجا هم نیروی انسانی دارند و هم تجهیزات نظامی. اما زمانی که جریان سوریه به درگیری با اسرائیل بینجامد موضع ما و روسیه یکسان نخواهد بود. زیرا روسیه اسرائیل را به رسمت شناخته و به هیچ عنوان آمادگی این را ندارد که وارد درگیری با اسرائیل شود. اگر درگیری اسرائیل و ایران اوج بگیرد اتلاف ایران و روسیه شکننده خواهد بود و ممکن است ما در آنجا، حمایت روسیه را نیز از دست بدهیم. در این شرایط اروپاییها هم به طریق اولی از اسرائیل حمایت خواهند کرد. در نتیجه ورود ما به یک درگیری نظامی با اسرائیل در خاک سوریه، امکان تعامل و همکاری با اروپا را از ایران میگیرد. در این شرایط نمیشود خروج آمریکا را بیاهمیت شمرد. قطعا خروج آمریکا از برجام بر سایر سیاستهای اروپاییها با ما و روابطمان با جهان تاثیرگذار خواهد بود. سران 3کشور اروپایی اعم از آلمان، انگلیس و فرانسه، پس از خروج ترامپ از برجام اطلاعیه مهمی دادند که توجه به آن را به خوانندگان این یادداشت توصیه میکنم. در این اطلاعیه تصمیم ترامپ مورد نکوهش قرار گرفته و بر تصمیم اروپا برای ماندن در برجام تاکید شده است اما در عین حال هم گفته شده است که اروپاییها با ایران وارد مذاکره سازندهای در مورد عملیات نظامی ایران در منطقه شدهاند.
یعنی دولت و وزارت خارجه ایران در حال حاضر با اروپاییها درخصوص فعالیتهای کشور در عراق، سوریه و یمن وارد مذاکره شده است. بنابراین، نتیجه سیاستهای جدید وقتی مشخص میشود که مذاکرات ایران و اروپا به توافقی سازنده بینجامد. اگر ما بر سیاستهای خودمان در منطقه اصرار بورزیم، امکان اینکه اروپاییها مسیر ترامپ را در پیش بگیرند زیاد است. چیزی که مسلم است این است که ایران در مورد تجهیزات نظامیاش کوتاه نخواهد آمد و این حق ایران است که از سیاست توسعه صنایع نظامی و موشکی و مخصوصا دفاع ضدموشکی حمایت کند. ما هیچوقت موافقت نخواهیم کرد که آزمایشات فعالیتهای تحقیقاتی صنایع دفاعیمان متوقف شود. فراموش نکردهایم که در دوره جنگ، حداقل 200 موشک به شهر تهران اصابت کرد و صدها خانه و مدرسه و مراکز غیرنظامی تخریب شد. بنابراین اگر بخواهیم از مردم خودمان حمایت کنیم حتما از دولتمان انتظار داریم که صنایع دفاع ضدموشکی در کشور توسعه پیدا کند. همچنین نباید تاثیر خروج آمریکا از برجام را در زندگی مردم نیز نادیده بگیریم. تا وقتی که دولت به سیاست خود مبنی بر تامین دلار4200 تومان برای نیازهای مردم ادامه بدهد، مشکل عمدهای در معیشت مردم پیش نخواهد آمد. علت اینکه دولت به سیاست محدود معاملات ارزی روی آورده است این است که جلوی خروج ارز و کاهش ذخایر ارزی کشور در حد خطرناک را بگیرد. وگرنه ایران به اندازه کافی ارز دارد و تامین ارزی از راه فروش نفت ادامه پیدا خواهد کرد و از آن محل هم دولت میتواند نیازهای کشور را با نرخ دلار 4200 تومان تامین کند. اما مشکلی که برای دولت به وجود میآید درخصوص صادرات است. شرکتهای صادراتی دولتی از این سیاست تبعیت میکنند و دلارهایشان را 4200 به بانک مرکزی میفروشند ولی طبیعت بخش خصوصی منفعتطلب ما این است که از این سیاست فرار و سعی کند ارزهای حاشیه صادراتش را درخارج از کشور به متقاضیان بفروشد تا بتواند در داخل به ریال تبدیل کند.
این کار طبعا خلاف قانون و مستوجب تعقیب قضایی است. اما سرمایهداران ما از این امر نمیترسند و همچنان ارز را در بازار آزاد معامله خواهند کرد، همانطور که در دهه 60، زمانی که ارز همینطور کنترل میشد، یا دهه70 که صادرکنندگان مقاومت کردند، آنقدر تعداد متخلفان زیاد شد که دولت صلاح ندانست همه افراد را به زندان بیندازد. اگر چنین وطنفروشیهایی توسط کسانی که ارز را از کشور خارج میکنند ادامه پیدا کند، ممکن است به درگیری شدیدی بین صادرکنندگان کشور و دولت و مراجع ارزی و قضایی بینجامد که عاقبت آن مشخص نیست.
منبع:روزنامه سازندگی