سيدحسين مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
امروز، روز تنهايي ترامپ است. اولين دستاورد نقض عهد رئيسجمهوری تازهکار ايالات متحده، افول جايگاه اين کشور در عرصه بينالمللي است. اين همان آمريكايي است که روزي قادر بود به گونهاي عليه ايران اجماع جهاني ايجاد کند که چندين قطعنامه تحريم در شوراي امنيت سازمان ملل تصويب شود. دايره آن اقدامات به حدي بود که همه کشورهاي جهان خود را ملزم به رعايت آن ميدانستند و حتي دوستان ايران مثل روسيه و چين نيز نهتنها امکان استفاده از حق وتو را نداشتند، بلکه به اين قطعنامهها رأي مثبت ميدادند.
سياستهاي يکجانبه و غيرخردمندانه ترامپ، چند ضربه کاري به اين کشور وارد کرد؛ نخست، آمريكا را از موقعيت رهبري جهان و قدرت اجماعسازي عليه کشورها، به کشوري تنها تبديل کرده که بهتنهايي تصميم به خروج از توافقي گرفته که دولت قبلي همين کشور، حامي اصلي آن بود و پشتوانه قطعنامه شوراي امنيت را دارد. هيچيک از متحدان اروپايي با اين شيوه او همراه نشدند. خانم موگريني نیز بر حفظ برجام و مسئوليت اتحاديه اروپا براي حفاظت از اين توافق بينالمللي تأکيد کرد و با ادبياتي خاص، از ماندن در کنار ملت ايران سخن گفت. ضربه دوم اين است که از اين پس، دولتها و ملتها در همکاري با آمريكا با شک و ترديد عمل خواهند کرد. عهدشکني آمريكا با اين صراحت و لجاجت امري نيست که به همين موضوع ختم شود، بلکه تبعات درازمدتي براي حيثيت آمريكا خواهد داشت. سوم، هجمه ترامپ به دستاوردهاي دموکراتها، حتما به درگيريها و تعارضات داخلي ايالات متحده دامن خواهد زد؛ اما ايران تکليف روشني دارد. مردم ايران حتما ميدانند تحريمهاي يکجانبه آمريكا جديد نيست. آنچه در برجام دنبال حل آن بوديم، برداشتن تحريمهاي بينالمللي بود که پشتوانه شوراي امنيت سازمان ملل را داشت. تحريمهاي يکجانبه آمريكا از سال 59 با شدت و ضعف ادامه داشته است. اصلاحطلبان از تحريم استقبال نميکنند؛ اما به دليل بينالمللينبودن اقدام ترامپ، اثرات آن محدود خواهد بود.
بهعنوان يک علاقهمند به ايران و توسعه آن، به همه گروههاي سياسي اعم از موافقان و مخالفان برجام توصيه ميکنم سخنان ترامپ را با دقت تحليل کنند؛ سخناني که نشان داد برجام چه سند معتبري به نفع ملت ما بود. اينکه ترامپ با عصبانيت کمنظيری ادعا ميکند اين قرارداد منافع ايران را افزايش داده و دسترسي ايران به منابع مالي را تسهيل کرده است، حاکي از دقت تدوينکنندگان و تأييدکنندگان برجام در صيانت از منافع ملي ايران است. همه اينها با نظارت مقام معظم رهبري به نتيجه رسيد که با ايده نرمش قهرمانه، راه مذاکرات را هموار کردند و بر مراحل مختلف آن اشراف داشتند. فعالان سياسي بايد هرچه فرياد دارند بر سر دشمني بکشند که به رفاه يک ملت باور ندارد. نبايد فضاي سياسي داخلي شاهد ادامه کشمکشهايي باشد که دولتمردان را تضعيف کند. ما براي خنثيکردن حرکات بچگانه ترامپ، نيازمند وحدت ملي هستيم.
درباره شرايط اقتصادي از امروز به بعد نيز نگرانيهايي در ميان مردم مشاهده ميشود. آنچه مشخص است، این است که بر اساس ظرفيتهاي کمنظير ايران، ميتوان مسير توسعه را ادامه داد. فعالان و کنشگران اقتصاد و حتي عامه مردم و هر شخص يا نهادي که دستي در کار بازار دارد، ميتواند به آرامش آن کمک کند. فردگرايي و تأمين منافع گذرا با تکيه بر باور ملي، بايد کنار گذاشته شده و همه به کليت اقتصاد ايران فکر کنند. کساني که نياز به منابع ارزي ندارند، باید با وظيفهشناسي ملي به کمک ثبات ارزي در کشور بشتابند. دستگاه ديپلماسي نيز وظيفهاي خطير دارد؛ با خردمندي و تکيه بر گسترش روابط با کشورهاي غربي منهاي آمريكا و همچنين تعميق روابط با چين، کرهجنوبي، ژاپن، روسيه، هند و... ميتوان به تداوم استفاده از مزيتهاي برجام اميدوار بود. مسئولان کارکشته و آبديده ما که سالهاي جنگ و تحريمهای پس از آن را مديريت کردهاند، قادر هستند اجازه ندهند کوچکترين ضربهاي به زندگي عادي مردم وارد شود و دولت با افزايش بهرهوري و استفاده از نيروهاي باانگيزه و خلاق، نظام خدماترساني و توسعه رفاه را در بالاترين سطح ادامه دهد.
در خاتمه ذکر يک نکته ضروري است؛ ترامپ در سخنراني اخير خود برخلاف گذشته، سعي کرد خود را مدافع ملت ايران نشان دهد. او تصور ميکند قرار بود پذيرش برجام از سوي ايران، حيات سياسي و اجتماعي کشورمان در خاورميانه را تعطيل کند. مگر عربستان دنبال گسترش نفوذ در منطقه نيست. مگر خود ايالات متحده در اين منطقه چندين پايگاه نظامي ندارد؟ مگر روسيه در لاذقيه سوريه، پايگاه راهبردي ندارد؟ مگر چين با برگ کرهشمالي بازي خود را اداره نميکند؟ ژاپن نسبت به مسائل شرق آسيا حساس نيست؟ ايران با پذيرش برجام دنبال ابهامزدايي از برنامه هستهاي و رفع تهمت دروغ مقاصد نظامي آن بود که موفق شد؛ اما هر کشوري حوزه نفوذ منطقهاي دارد و يک کشور زنده مستقل حتما از منافع خود دفاع ميکند. رئيسجمهور ايالات متحده با بزرگنمايي فعاليتهاي ايران در منطقه، دنبال تحريک مردم ايران بود. متأسفانه به دليل اشتباهاتي که در اطلاعرساني در کشور وجود دارد و نداشتن رسانه ملي جامع که امکان گفتوگوي همه سليقهها در آن فراهم باشد، برخي ادعاهاي خارجي با هدف تأثيرگذاشتن بر مردم ايران مطرح ميشود. امروز بهترين فرصت است که اجازه نقشآفريني به سياستمداران مورد حمايت مردم داده شود تا بيواسطه نکات مدنظر خود با ملت ايران را در ميان بگذارند. حذف محدوديتهاي گذشته و کمک به ايجاد فضاي بانشاط سياسي، حتما بر حوزه مهم اقتصاد و ديپلماسي اثر مستقيم خواهد داشت.
منبع: روزنامه شرق