دكتر مهدى آزادوارى، کارشناس مسایل اقتصادی و عضو حزب کارگزاران سازندگی
از سال ١٣٥٧ مصادف با پيروزى انقلاب اسلامى بعد از گذر حدود دو سال درگيرى و كش و قوسهاى داخل كشور، عراق با شروع جنگ تحميلى هشت ساله و بعد از ان رحلت امام(ره) و تغييرات كلان حكومتى و حاكميتى كشورمان وارد فاز بازسازى و احيا و ايجاد ساختار و زيرساختهاى اقتصاد شد. از آن زمان تاكنون با توجه به پيشرفتهاى حوزه علمى و فناورىهاى نوين در بخشهاى مختلف و البته شروع تحريمهاى اقتصادى كشورمان توسط ايالات متحده از سال ١٩٩٩ ميلادى با طرح پيشنهادى سناتور داماتو با ايجاد قانوان ايسا، از دهه هفتاد تاكنون هرگز نتوانستيم بر مدار توسعه به صورت مداوم حركت كنيم بارها آسيبشناسى كرديم و تحليل و بررسى كردم و راهكار پيشنهاد داديم.
لذا بايد بررسى كرد كه چرا و چگونه با وجود چهار دولت و اكنون نيمهراه برنامه ششم توسعه، نتوانستيم بر روى مدار توسعه اقتصادى قرار بگيريم.
نكته اول؛ بناى توسعه اقتصادى بر روى توليد است اما ما بايد بدانيم كه معنى واقعى توليد چيست؟ و بخش واقعى اقتصاد و مولد و غيرمولد كجاست. اقتصاد مولد و توليد واقعى به اين معنى است كه تراكنش آن بر اساس آمايش سرزمين باشد تا چند معيار مهم را در بر داشته باشد:
١) مديريت منابع و استفاده بهينه و صحيح ان و در نهايت بهره ورى و ارزش افزوده بيشتر
٢) توجيه اقتصادى چراكه عدم استقرار مناسب و صحيح بنگاهها و توليديها، باعث افزايش قيمت تمام شده توليد ميشود به دليل عدم دسترسى به منابع و بازار
٣) اقتصاد مولد به بخشى از توليد گفته ميشود كه؛ تولید یا فرآوری، از اصطلاحات علم اقتصاد، به معنی تهیه کالا و خدمات مورد نیاز با استفاده از منابع و امکانات موجود است. فعالیّت تولیدی سلسله اقداماتی است که برای تبدیل منابع به کالاهای مورد نیاز صورت میگیرد. واژه Production در لغت به معانی استخراج، فراورده، محصول، کار، عمل، نتیجه، ارائه و تولید آمدهاست.
نكته دوم؛ اينكه پيشرفت و تعالى كشورها در گروى توسعه اقتصادى است لذا در كشور ما متاسفانه مونتاژكارى را به جاى توليد در آمار و ارقام اعلام ميكنند كه اين خود يك انحراف از مسير توسعه است و همان اقتصاد غيرمولد كه با وارادت بخشهاى مختلف توليد يك كالا، منابع ارزى را از كشور خارج كرده و با مونتاژ آن در داخل كشور خود را بنگاه توليدى و اشتغالزا معرفى ميكند.
در نهايت بايد يادآور بود كه مادامى كه نتوانيم به سمت بخش واقعى توليد يا اقتصاد مولد به عنوان هدف برنامهريزى، استراتژى تعريف كنيم، سياستهاى كلان اقتصادى از جمله بهبود فضاى كسب و كار و سياستهاى پولى و مالى، كارايى نخواهد داشت و بايد دانست كه كشورى كه داراى منابع عظيم انرژى و سرمايه فيزيكى و غيرفيزيكى است و شرايط ژئوپلتيكى استراتژيك دارد، توسعه اقتصادى آن به مراتب آسانتر از قاره اروپايى است كه كمترين منابع انرژى را داراست و با استفاده از سرمايه انسانى، به توسعه تكنولوژى و علم و فناورى دست يافته و توسط اين شاخص به قدرت جهانى دست يافتهاند.