یادداشت

بحران مهاجرت

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

اخبار ضدونقیضی درخصوص مهاجرت‏های بیشمار ساکنان جنوب ایران به شهرهای شمال و شمال غرب کشور در ماه‏های اخیر به گوش می‏رسد. این اتفاق نه‌چندان خوشایند، ناشی از عدم برنامه‌ریزی مدون از سوی سیستم‏های تصمیم‌گیرنده در کشورمان است. به دنبال این قبیل بی‏برنامگی‏ها در سیاست‏های جمعیتی و آمایش سرزمینی شکل‌گیری پدیده مهاجرت از مناطقی که با بحران کم‌آبی مواجهند، دور از انتظار نیست.

 اما بزرگترین مساله، نبود برنامه‏ای مشخص برای ایجاد اشتغال در مناطقی است که درگیر بحران‏های اقلیمی هستند. هیچ برنامه مشخصی برای تقسیمات جغرافیایی برای فضاهای مناسب جهت کار مردم محروم وجود ندارد. بنابراین با نبود برنامه مدون برای توسعه آنها، قطعا انتظار چنین تبعاتی را باید داشته باشیم.

متاسفانه مسئولان در ایران بحران‏ها را در تمامی دوره‏ها به صورت مقطعی دنبال می‏کنند. اگر بحث آب خوزستان مطرح شده است، مدیران گروه‏هایی را تشکیل داده‌اند تا در منطقه مربوطه مستقر شود و سعی شود که در کوتاه‌مدت بحران سامان یابد تا اعتراضات مردم را در پی نداشته باشد. اما اگر همین الان از سازمان محیط زیست و وزارتخانه‏های تابعه بپرسیم که برای حل مشکل مناطقی که به صورت طبیعی دسترسی به آب ندارند چه برنامه‏ای دارند، قول می‏دهم که از هیچ برنامه مدونی خبری نیست. حتی برای رسیدگی به وضعیت رفاهی و اشتغال مناطق محروم هم هیچ برنامه بلند مدتی وجود ندارد.

در بسیاری از استان‏ها مانند خراسان جنوبی که مشکلات کم‌آبی موجب ریشه‌کن شدن کشاورزی و دام‌پروری در آنها شده است، روستاها یا خالی از سکنه شده‌اند یا اینکه فقط افراد سالمند در این روستاها باقی مانده‏اند. تمام نیروهای کار، جوان و توانمند این شهرها و روستاها خارج شده‏اند. این موضوع کاملا طبیعی است زیرا دیگر شغلی در آنجا وجود ندارد که مردم بتوانند درآمدزایی داشته باشند و امرار معاش کنند.

هیچ‌وقت در برنامه‏های دولت مشخص نشده است که اگر روستاها و شهرهای استانی مانند خراسان جنوبی با مشکل کشاورزی دست و پنجه نرم کنند، آیا حداقل می‏توان درخصوص دامپروری آن تدابیری اتخاذ کرد یا خیر. آیا می‌توان کارگاه‏های صنعتی را در مناطقی پیش‌بینی کرد تا بازتوان ایجاد اشتغال کرد. متاسفانه هیچکدام از این برنامه‏ها نه در گذشته وجود داشته و نه درحال حاضر برای طرح‏های آینده به فکر هستند بنابراین طبیعی است که مردم مهاجرت می‏کنند زیرا آنها مقصر نیستند و می‏خواهند معاش و زندگی داشته باشند و با حداقل‏هایی از رفاه و زندگی سالم بهره‏مند شوند که در بسیاری از مناطق این اتفاق نمی‏افتد.

مهاجرت‏هایی که در ماه‏های اخیر به مناطق شمال و شمال غرب ایران اتفاق افتاده به این علت است که شهرهای شمالی کشور، دسترسی به آب دارند. ضمن اینکه جو روانی خشکسالی‏هایی در سال‏های آتی در انتظار است که در بعضی مواقع این موضوع را بزرگنمایی می‏کنند و بر آن مانور تبلیغاتی می‏دهند. بنابراین این رفتارها مردم را به وحشت می‏اندازد و به مناطقی کوچ می‏کنند که بتوانند در آن زندگی کنند. چنین مهاجرت‏هایی تداخلات فرهنگی بیشماری را با خود در پی خواهد داشت. مساله‏ای که تبعات آن را در جنگ ایران و عراق تجربه کردیم. در دوران جنگ تحمیلی در بسیاری از شهرهای بزرگ، برای مردم جنوب سکونتگاه‏هایی ساخته شد، که با این‌کار مناطق استقرار جنگزده‏ها مشخص شد. این موضوع باعث شد که بافت جغرافیایی و فرهنگی آن شهرهای بزرگ بهم خورد. مثلا در استان اصفهان، مناطقی وجود دارد که به محل سکونت مردمی که از جنوب به آنجا رفته بودند معروف شده است. این مردم نوع فرهنگ و رفتارهایشان کاملا با مردم بومی آن منطقه تفاوت داشت. البته هنوز هم شاهد تعارضات فرهنگی در شهرهای مختلف هستیم. زیرا این افراد وقتی مستقر می‏شوند به تدریج از حالت موقتی به اقامت دائم تغییر شکل می‏دهند، بنابراین اختلالات زیادی به وجود می‏آید.

درمجموع نمی‏توان جلوی حجم مهاجرت‏ها را گرفت و مردم را مجبور کرد که حتما آنجایی که دستور داده می‏شود زندگی کنند. اجبار و حکم کردن هرگز نتیجه‏ای نداده است. بهترین کار این است که با برنامه ریزی دقیقی که بین قوه مقننه و مجریه اتفاق می‏افتد برنامه‏های زودبازده و طولانی مدتی را پیش‌بینی کنند تا بتوانند امکانات زندگی و اجتماعی را در مناطق محروم فراهم کنند.

در حال حاضر کمیته امداد در مناطق محروم تلاش‏های بسیار زیادی انجام می‏دهد. مخصوصا در مناطق مختلف خراسان جنوبی، حتی به مردم آنجا کمک مالی می‏کنند ولی هیچ‌وقت وزارت مسکن و کار به این فکر نیستند که پیش‌بینی‏های لازم را برای ساخت زندگی ساکنان انجام دهند. وزارت مسکن می‏تواند خانه‏های کوچک و وزارت کار هم کارگاه‏های متفاوتی را ایجاد کنند تا اشتغال مردم را تامین کنند. اما متاسفانه تاکنون کاری انجام نداده‏اند. یکی از بزرگترین مشکلاتی که باید این روزها روی آن کار کرد این است که اکثر افرادی که در استان‏ها به عنوان استاندار یا فرماندار انتخاب شده و مشغول کار هستند بومی نیستند بنابراین مشکلات شهرها و روستاهای محروم را با گوشت و خونشان احساس نکرده‏اند، در نتیجه مردم آن مناطق نیز همواره نسبت به مشکلات محل سکونت‌شان اعتراض دارند. چرا نباید در استان‏هایی مانند سیستان و بلوچستان از استانداران بومی استفاده کنیم؟ قطعا اگر مدیرانی برگرفته از آن مناطق باشند علاوه بر درک معضلات مناطق، باعث خواهد شد که مردم نیز همکاری بهتری داشته باشند.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی