احمد حاتمی یزد، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
هر چند که بسته جدید ارزی دولت به نکات خوبی توجه دارد، اما حلال مشکلات فعلی کشور در حالت حاد و بحرانی نیست. این بسته ارزی شاید در شرایط معمولی میتوانست موثر واقع شود اما اکنون آنطور که انتظار میرود و در حال بزرگنمایی است، نمیتواند بازار را سامان دهی کند.
حذف سوبسید ارز مسافرتی در این سیاستهای جدید دیده شده است و کاملا با توجه به شرایط موجود که امریکا تحریمهای خود را اعمال کرده است کار درستی است. چرا که در اینصورت افرادی که استطاعت تامین ارز از بازار آزاد برای سفرهای خارجی را دارند میتوانند خود هزینهاش را پرداخت کنند و دولت در این شرایط نیاز نیست که تامینکننده ارز گردشگران باشد. با این سیاست نرخ رسمی به کالاهای اساسی و تامین نیاز مردم اختصاص مییابد. اینگونه مشارکت مردم در کمک به دولت هم اتفاق میافتد که البته با توجه به شرایط بد اقتصادی انتظار زیادی هم نیست اما این حذف ارز مسافرتی یک ایراد دارد و تبصرهای است که شامل اختصاص ارز مسافرتی به سفرهای زیارتی میشود. امیدوار بودیم که آقایان چنین ضابطهای را برای سفرهای زیارتی اعم از سفر به کربلا و مکه را هم اعمال میکردند. لذا اگر فردی مستطیع سفر زیارتی است و میتواند ارز آزاد تهیه کند نباید به او سوبسید تعلق گیرد که پول 80 میلیون مردم ایران را به آنها اختصاص دهند و این از نظر شرعی هم روا نیست. انتظار میرود که رئیس بانک مرکزی حذف ارز مسافرتی را به همه سفرها تعمیم دهد و استثنایی برای حجاج و زوار قائل نشود.
تعین نرخ ارز در بازار آزاد نکته دیگری است که در بسته ارزی مورد توجه قرار دارد. دولت تصمیم گرفته ورود ارز به صورت نامحدود اعمال شود که امری پسندیده است و ضرورت داشت هر چه زودتر چنین تصمیمی اتخاذ شود، چرا که ایران به واسطه تصمیم امریکا برای ایجاد مانع در نقل و انتقال وجوه از طریق سیستم مالی بینالمللی در بحران و تنگنا قرار دارد. اما با اعمال سیاست ورود ارز به صورت نامحدود به کشور اگر مردم ارزی را که در خارج از کشور دارند به داخل بیاورند و در چرخه اقتصادی استفاده کنند یا بفروشند کمک شایانی به بازار ارز خواهد کرد.
مهمترین بخش بسته ارزی، بازار آزاد است که اگر فعال شود میتواند موثر باشد. اما متاسفانه کارآمد نخواهد بود. چرا که افرادی که ارز در اختیار دارند و از محل صادرات آن را به دست آوردهاند، ارزشان را در حسابهای خارج از کشور نگهداری میکنند، پس وقتی خریداری به بازار ثانویه و بورس مراجعه کند و بخواهد ارزتهیه کند، فروشنده به دلیل تحریمها در موقعیتی نیست که بتواند به حساب مقصدی که مورد نظر خریدار است ارز را بفروشد.
بنابراین واردکننده کالا نیازمند آن است که ارز به خارج از کشور بفرستد تا بتواند کالا وارد کند اما صادرکننده به دلیل تنگناهایی که ترامپ ایجاد کرده نمیتواند به آسانی پول خود را منتقل کند.
رئیس جمهور توضیحات امیدوارکنندهای نسبت به حل بحران ارز دادند که این طبیعی است و از رئیس جمهور نمیتوان انتظار داشت که امید مردم را به یأس تبدیل کند و نمیتواند با بیان برخی از مسائل ناامیدی را به جامعه تزریق کند اما نظرات کارشناسان به دلیل شرایط کمی تلخ است. آنها تنگناها را ملاحظه میکنند و بر اساس آن هشدارهای لازم را میدهند، اما رئیسجمهور نیازی نمیبیند که آنها را به مردم بازگو کند چرا که باید در روند اجرایی راهکاری پیدا کند. یعنی بیان تنگناها و واقعیت موجود برای دولت از این نظر اهمیت دارد که متناسب با آن راه حلی داشته باشد تا بتواند تصمیم گیرد که چگون با آن به مقابله بپردازد.
اکنون در مواجهه با امریکا که تحریمهایی را بر کشور تحمیل کرده است در موضع نابرابر قرار داریم چرا که یکجانبه جنگ اقتصادی علیه ما راه انداخته که برخورد مسئولان در این شرایط باید عاقلانه باشد، لذا این جنگ مین و تانک و توپ نیست.
اکنون مسئولان امر باید تصمیم بگیرند که چه اقدام سیاسی انجام دهند. سیاست هنر است و هنر این است که بدانیم کدام خواسته ارزشی ما امکان عملی شدن دارد و این یک علم نیست؛ هنر ظریفی است که معیار اصلیاش هم تشخیص موازنه قوا است، یعنی باید بررسی شود که نیروهایی که با ارزش ما مخالف و موافق هستند کدام دست برتر را دارند و چگونه باید دست برتر را به دست آورد. ابزارهای کسب قدرت را باید تشخیص داد.
منبع: روزنامه سازندگی