سیدحسین مرعشی،سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
دولت اکنون دچار چالشهای همه جانبهای است؛ آنچنان که اغراق نیست اگر بگوییم هیچ دولتی پس از انقلاب اسلامی اینگونه در همه ابعاد درونی و بیرونی درگیر مسائل مختلف نبوده است. چرا که در هیچ دورهای این مقدار شکاف و اختلاف در کشور وجود نداشته است. شرایطی که اکنون دولت آقای روحانی در آن قرار گرفته، نسبت به دولتهای پیش از خود شرایط متفاوتی است.
دولت اکنون با سه موضوع کلی دست به گریبان است:
1مواجهه با آمریکا؛ تحریمها و تهدیدهای یکجانبه آمریکا موضوعی است که بر اساس تجربه اعمال تحریمهای پیشین علیه ایران و استفاده از سیستمهای هوشمند و یک اراده آهنین برای تقابل با ایران در حال وقوع است و گره بزرگی پیش روی دولت گذاشته است. درواقع این فشارها بر ایران اعمال میشود تا مسئولان نظام را مجددا بر سر میز مذاکره بنشانند؛ آن هم در شرایطی که سران آمریکا هم کینهتوزانه به جنگ با ایران آمدهاند و هم پیش از این ما با شعار صلحطلبی و مصالحه و گفتوگو با دنیا بر سر میز مذاکره نشستیم که نتیجه آن سندی معتبر و بینالمللی بود. در چنین شرایطی باید تاکید کرد از لحاظ «استراتژی مذاکره» دستمان بسته است و نمیتوانیم چندان بر مذاکره با آمریکا نظر مثبت داشته باشیم،چون یک بار ایران با حسن نیت تمام تن به مذاکره داد و به توافق رسید، اما اکنون آمریکا یکطرفه و متکبرانه مذاکرات را به سخره گرفته و از برجام خارج شده است. یعنی در شرایطی تحریمهای جدید اعمال میشود که همراه با کینهتوزی ترامپ است و دیگر نمیتوان به مذاکره امیدی داشت. مذاکره با آمریکا در واقع به بن بست رسیده است و این مسئلهای است که دولت با آن مواجه است.
2مسئله دیگر این است که دولت با تمام مناقشاتی که خارج از مرزها داشته است اما در هیچ مقطعی تا این حد با قوای مختلف و نهادهای نظام اختلافنظر و اختلاف استراتژیک نداشته است؛ یعنی درواقع بهرغم اینکه مقام معظم رهبری تاکید کردند که همه گروهها باید دولت را تقویت کنند، اما هنوز دولت در داخل مخالفانی دارد که مطلقا به شرایط کشور از لحاظ فشارهای بیرونی توجهی ندارند و همچنان بر طبل مخالفت با دولت میکوبند.
به همین دلیل است که دولت و مجلس نمیتوانند یک تعامل سازنده با همدیگر داشته باشند. بر این اساس شاهد هستیم که طرح سوال از رئیسجمهور در دستورکار مجلس قرار میگیرد. شاید هیچ وقت کشور تا این اندازه در چنین شرایط سختی قرار نگرفته که اینگونه نهادهای نظام نتوانند شرایط را درک کنند و نتوانند همدیگر را پشتیبانی کنند.
از دیگر سو شاهد اقدامات مستقل از دولت هم هستیم. به نحوی که در عمل در عرصه مدیریت کشور دولت دومی را رقم زده است که تصمیمات دولت اول را در هر جایی که صلاح بداند، متوقف میکند و شواهد آن در سراسر کشور به فراوانی قابل مشاهده است.
3مسئله دیگری که کار دولت را سخت میکند، بیاعتمادی عمومی مردم نسبت به تصمیمات دولت است. بسیار عجیب است درحالیکه ترامپ هیچ آبرویی در دنیا ندارد و همه توافقها، معاهدهها و کنوانسیونهای بینالمللی را با دیگر کشورها بر هم زده است و بیش از پیش تسلیم رقیب سیاسی آمریکا یعنی روسیه شده است، باز هم وقتی از برجام خارج میشود مردم عملکرد دولت و مسئولان را دلیل این ناکامی میدانند. این بیاعتمادی و خالی شدن پشت دولت از حمایت مردمی دراین شرایط یکی از موضوعاتی است که در واقع شرایط را در این مقطع تاریخی خاص کرده است.
اما سوال این است که اکنون چه باید کرد ؟ من فکر میکنم اولین گامی که باید برداشت ایجاد یک وفاق و همبستگی در درون نظام است. یعنی باید اختلافنظرهای سیاسی داخلی مدتی کنار گذاشته شود و مسئله نجات ایران و خروج از بحرانها و حل معضلات فعلی کشور با نگاهی فراجناحی و ملی دنبال شود.
باید نهادهای نظام در کنارهم قرارگیرند و هیچ اقدامی توسط هیچ نهادی نباید بدون اجماع اتفاق افتد. برای حل مسائل باید به سرعت از مرحله تنشها و اختلافات فاصله گرفت و یک نظام و حاکمیت کاملا منسجم و متحد ایجاد کرد.
دومین گام این است که باید با یک اقدامات وسیع و همه جانبه اعتماد مردم را به تصمیمگیریهای نظام و دولت برگردانیم، لذا مردم رنجشها و ابهاماتی دارند که باید برطرف شود.
یکی از این رنجشها سستی مسئولان در برخورد با مفاسد و ضعف مدیران در کنترل شرایط و تکبر و فاصله گرفتن از مردم است که بخشی از آن به شرایط اقتصادی برمیگردد. باید نحوه برخوردها ترمیم شود و عزم جدیای برای همراهی با مردم نسبت به پاسخگویی به ابهاماتی که درباره روابط خاص و پشت پرده آقازادها در اذهان عمومی نقش بسته است، به وجود آید و باید مسائل را برای مردم روشن کرد تا با مسئولان آشتی و از آنها پشتیبانی کنند.
در گام سوم نیازمند دیپلماسی فعال هستیم، تا بتوانیم قلب آمریکا را هدف بگیریم و متحدان آمریکا را به خود متمایل کنیم و همچنین جناحهای سیاسی منتقد ترامپ و نهادهای مدنی و نهادهای واسط را هدف قراردهیم.
ما باید بتوانیم در عرصه بینالمللی فشارهای آمریکاییها را کاهش دهیم لذا درشراطی که آمریکا گروه اقدام ایران تشکیل میدهد، ما باید چندین نهاد مشابه در برابر خنثیسازی این اقدامات داشته باشیم.
اکنون زمانی است که باید از همه ظرفیتها در حل مسائل با کشورهای همسایه و پیرامونی استفاده کنیم و نباید با همسایگان خود کشمکش داشته باشیم.
زمانی نیست که بپذیریم قیمت نفت کاهش یابد؛ بلکه باید به هر قیمتی تلاش شود صادرات نفت با کمترین افت مواجه شود.
پس ضروری است یک دیپلماسی اقتصادمحور فعال ایجاد شود. طریق ما مقاومت است ضمن قبول این موضوع مقاومت نمیتواند تنها استراژی در مقابل خواستههای مردم و فشارهای بیرونی باشد؛ باید مسائل داخلی حل و فصل شود و یک وحدت واقعی را به وجود آید که از رنجشها و آزردگیها کاسته شود و همه در کنار هم قرار گیریم تا فتنه آقای ترامپ درهم شکسته شود.
منبع: روزنامه سازندگی