علی هاشمی،عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
برخی ریشه مشکلات فعلی کشور را داخلی میدانند، اما هیچکس از فشارهای مضاعف ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران غافل نیست و تمام مسئولان بر آن اذعان دارند.
هدف ترامپ از خروج از برجام این بود که بتواند با زیان کم و فشاری کوچک ایران را وادار به یک مذاکره علنی کند و قراردادی را که مد نظر دارد به امضاء برساند تا ثابت کند قراردادهای زمان اوباما به ضرر آمریکا است و باید قرار دادی امضاء شود که منافع آمریکا را تامین کند و با این استدلال به نقض بر جام دست زد.
او انتظار داشت که بعد از وارد کردن شوک اقتصادی به ایران و دولتی که در ایران سر کار است یک مذاکره علنی مابین دو دولت شروع شود. اما ایران پس از بدعهدیهای آمریکا و نقض برجام حاضر به نشستن پشت میز مذاکره نشد و صراحتا مواضع خود را اعلام کرد.
مقام معظم رهبری در اظهارات خود به منع مذاکره با آمریکا اشاره کردند و البته تاکید هم داشتند که جنگی صورت نخواهد گرفت و حتی به مذاکره پیشین با آمریکا هم اشکال وارد کردند. پس از این اظهارات آمریکا برایش مشخص شد که ایران در این مرحله وارد میز مذاکره نخواهد شد.
البته با توجه به اظهارات مسئولان آمریکا هم تصور میرود بحث جنگ نظامی منتفی است. اما مبرهن است که جنگ سیاسی و اقتصادی آمریکا با ایران وارد مرحله جدیدی شده است. این مرحله جدید وارد مسیری شده است که آمریکا گروه اقدام ایران را تشکیل داده است.
البته تشکیل چنین گروههایی در آمریکا دارای سابقه است لذا وقتی میخواهند موضوعی را پر اهمیت جلوه دهند، مانند زمانی که دستیار ویژهای را برای مسئولی انتخاب میکنند تا پیگیر مسائل خاص باشد، در مراحل پایینتر یک گروه اقدام در سازمانهای خود تشکیل میدهند.
در آمریکا اکنون سه گروه اقدام وجود دارد که تنها یکی از آنها را به صورت رسمی اعلام کردهاند، گروهی مربوط به وزارت خزانه داری است که متمرکز بر سیستم بانکی ایران است و بر رفتار افرادی فعال در معاملات، دولتها و شرکتها متمرکز هستند.
و گروه دیگر در وزارت امنیت ملی قرار دارد که متمرکز بر اشخاص و شرکتها و کسانی که در کشورهای مختلف برای دور زدن تحریمها کار میکنند است.
اما اکنون بهصورت رسمی اعلام کردهاند گروهی که در وزارت خارجه قرار دارد موسوم به "گروه اقدام ایران" است. این نشان میدهد که در جنگ جدید با آمریکا وارد مرحله جدیدی هم شدهایم.
وضعیت کشور نسبت به چند سال گذشته که مورد تحریم قرار گرفتیم بهتر است، لذا در آن دوران شورای امنیت سازمان ملل تحریمهایی را علیه ایران به تصویب رساند که به دنبال آن تحریمهای جانبی آمریکا و اروپا آن تحریمها را تقویت کرد و همچنین ایران در ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل قرار گرفت که مشکلات زیادی برای اقتصاد ما ایجاد کرد. اما درحالحاضر چنین فضایی حکمفرما نیست و اروپا و چین و روسیه ممکن است که نتوانند مبارزه درستی با تصمیمات آمریکا داشته باشند، اما همگامی هم با سیاستهای یکجانبه این کشور ندارند، حتی کشورهای همسایه که در گذشته به آمریکا در اعمال تحریمها کمک میکردند کمتر وارد این وادی شدند چرا که معتقدند تحریم جهانی نیست و خود را ملزم به اجرا نمیبینند.
با وجود این، باید به این نکته توجه داشت که 25درصد تولید ناخالص دنیا در آمریکا قرار دارد، یعنی یکی از بزرگترین بازارهای جهانی است و هر شرکتی که بخواهد با آمریکا کار کند دیگر نمیتواند با ایران همکاری داشته باشد و اگر بخواهد تحریمها را هم به نوعی دور بزند توسط گروههای اطلاعاتی شناسایی خواهد شد.
تحریمهای آمریکا علیه ایران در دو مرحله اجرا میشود که مرحله دوم آن قرار است 13 آبان اعمال شود که صادرات نفت را نشانه گرفته است.
در این مرحله دولتها مداخله دارند و دیگر شرکتهای تجاری نقشآفرینی نمیکنند، چون دولتها هستند که برای تنظیم تراز بازرگانی خود سهمیه شرکتها را تعیین میکنند. کشورهای چین، هند، کره جنوبی و ژاپن جزء این دسته هستند که بیشتر دولتها تعیین سهمیه میکنند و شرکتها به عنوان عامل اجرایی عمل میکنند.
قاعدتا آمریکا در مرحله دوم تحریمها فشار اصلی را روی این کشورها میگذارد. لذا صادرات نفت و مواد پتروشیمی عدد اصلی ما را تشکیل میدهد.
مواضع اروپا روشن و شفاف است اما باید دید در عمل میتواند به مواضع خود پایبند باشند. به طور مثال در بخش خرید نفت شرکتهای بزرگ اروپا که در آمریکا سرمایهگذاری دارند نمیتوانند چنین کاری انجام دهند مگر اینکه بازار آمریکا را از دست بدهند که مشکلاتی برای آنها دارد.
درست است که برایان هوک خود را فرد مرتبط با اروپا برای اعمال سیاستها علیه ایران معرفی کرد، اما تماس با اروپا آنقدر مد نظر آمریکا نیست چرا که بیشترین خرید نفت ایران در خاور دور انجام میشود و پیشبینی میشود گروه اقدام فشار اصلی را بر این کشورها بگذارد تا بتواند میزان خرید نفت و فرآوردههای نفتی و پتروشیمی را از ایران کاهش دهد. ما در موضوع خرید مشکلی نداریم لذا وفتی به تحریمهای دیگر در عراق، برمه و ونزوئلا نگاه میکنیم میبینیم که مشکل خرید نفت نیست لذا با واسطه و هزینه بیشتر امکانپذیر است، اما آنچه برای آمریکا حائز اهمیت است فروش نفت خام و فرآودهها است که بخش اعظم اقتصاد ایران را زیر بال خود دارد.
به نظر میرسد گروه اقدام برای تاثیرگذاری در این موضوع طراحی شده است و دارای سابقه است. آمریکا در زمان روسیه و قبل از شروع جنگ در عراق هم چنین گروهی را تشکیل داده بود.
اما ایران باید در برابر تشکیل "گروه اقدام ایران" مشابهسازی داشته باشد. یعنی وزارت خارجه هم باید چنین گروهی داشته باشد که بتواند در جهت مخالف تصمیمات آنها حرکت کند و هم سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی و شورای امنیت باید چنین شرایطی را ایجاد کنند.
البته در گذشته هم شورای امنیت ملی تجربه تشکیل گروه ضد تحریم را داشته است، پس باید با ایجاد چنین گروههایی بتوانند آثار اقدامات آمریکا را خنثی کنند. در جنگ اقتصادی وقتی دشمن مسئلهای را طرح میکند، باید روشهای متقابل برای برونرفت از این وضعیت را در نظر داشته باشیم.
منبع: روزنامه سازندگی