سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
رئیسجمهور به رسم هرساله در اجلاس عمومی سازمان ملل شرکت میکند و یکشنبه اول مهرعازم نیویورک است. آقای روحانی در نیویورک علاوه بر سخنرانی درمجمع عمومی، سخنرانی دیگری نیز در اجلاس صلح برای بزرگداشت نلسون ماندلا در صحن عمومی سازمان ملل خواهد داشت. البته نشست شورای امنیت به ریاست آمریکا هم برگزارخواهد شد که اما و اگرهایی برای حضور رئیس جمهور کشورمان با توجه به بدعهدیهای آمریکا وجود دارد.اما نکته قابل توجه این است که آقای روحانی نباید فرصت حضور در مجامع بینالمللی را از دست بدهد، لذاضروری است تا از هرفرصتی برای مطرح شدن مواضع نظام و کشور به دنیا استفاده شود. حال نشست سالانه سازمان ملل و نشست شورای امنیت سازمان ملل هم یکی از این فرصتهاست که به دست آمده و رئیسجمهور کشورمان میتواند مواضع جمهوری اسلامی را به گوش جهانیان و رهبران جهان برساند.
در سال جاری دونالد ترامپ،رئیس جمهور آمریکا تصمیم گرفته است ریاست جلسه شورای امنیت سازمان ملل را شخصا برعهده بگیرد و برخلاف سنت همه ساله که موضوع جلسه به رسیدگی مشکلات فلسطینیان اختصاص داشت، در این جلسه ایران محور بررسیها قرار میگیرد. به این معنی است که ترامپ وقت زیادی برای بیان دیدگاهها و نظراتش که طبق معمول اتهام است دارد، ولی کشورهای مورد هجمه و اتهام، فرصت محدودی برای پاسخگویی به اتهامات مطرح شده خواهند داشت. البته در چنین گردهماییهایی میکروفون رئیس بازاست و برای هر کسی زمان معینی مشخص میکند که حرف خود را بیان کند و این نظم وانضباط همواره وجود دارد.
حال با توجه به این مقدمه این بحث مطرح است که آقای روحانی باید با این شرایط چه برنامهریزی و تدبیری بیندیشد که هم بتواند پاسخ اتهامات وارده را به خوبی بدهد و هم بتواند ظلم و جوری را که آمریکا با خروج از برجام برملت و دولت ایران و همچنین بر تمام ملتها و دولت ها روا داشته، بیان کند.
دیپلماتهای ایران و رئیسجمهور باید به گونهای عمل کنند که به جای 6 کشور عضو سازمان ملل در مقابل ایران، تمام کشورهای آسیاسی و اروپایی در مقابل آمریکا قرار گیرند. اگر امروز مناقشهای مطرح شود این مناقشه بین ایران و آمریکا یا حتی بین 1+5 و ایران نباشد، بلکه همه کشورهای جهان یا لااقل بین آمریکا و همه کشورهای اروپایی و آسیاسی باشد.چرا که امروزآمریکا با خروج از برجام و اعمال تحریمهای جدید و قدیم علیه ایران تنها منافع ایران را به خطر نینداخته است؛ بلکه منافع تمام کشورهای جهان را که با ایران منافع مشترک داشته و دارند نیز به مخاطره انداخت. حداقل استقلال اقتصادی این کشورها ازطرف آمریکا مورد تهدید قرار گرفتهاست.یعنی شرکتهایی با ملیت کاملا مستقل از آمریکا، مجبور میشوند برای معامله با ایران از آمریکا اجازه بگیرند.طبیعی است که در چنین شرایطی اگر کشوری از نظر اقتصادی وابسته شود لاجرم از نظر سیاسی نیز وابسته خواهد شد، بنابراین لازم است آقای رئیسجمهور به این نکته بپردازد و این خطر را به همه کشورهای جهان گوشزد کند که اگر آمریکا در کار خود موفق شود، به همه کشورها نظرات یکجانبه خود را اعمال خواهد کرد.
مواضع ایران دربرجام مشخص است و درحال حاضر به آن پایبندیم و با اروپاییها این مسیر را ادامه میدهیم، لذا اگر ایران از برجام خارج شود تحریمهای سازمان ملل هم به آن اضافه خواهد شد.
ضروری است که آقای روحانی براین مواضع به صورت شفاف در سازمان ملل تاکید کند. اگر رئیس جمهور این استدلال را با لحن و منطق مورد قبول جهانیان در سازمان ملل مطرح کند و رهبران کشورها را متقاعد سازد که آنها هم احساس خطرکنند،آمادگی هزینه دادن برای مقابله با آمریکا را خواهند داشت، زیرا پرواضح است بدون هزینه کشورهای جهان بهخصوص کشورهای اروپایی و آسیایی نمیتوان از یکهتازیهای آمریکا جلوگیری کرد.
درست است که آمریکا اولین اقتصاد جهان را دراختیار دارد و هیچ کدام از کشورهای جهان به بزرگی اقتصاد آمریکا نمیرسند، اما اگرفقط اروپا وآسیا با هم متحد شوند، به مراتب اقتصادی بزرگتر از آمریکا را در اختیار خواهند داشت که به قول سعدی سرچشمه شاید گرفتن به بیل/چو پرشد نشاید گرفتن به پیل.
مسلم است که آقای روحانی باید در حاشیه اجلاس سازمان ملل تلاش کند تا با اکثر کشورها که آمریکا به منافع آنها لطمه زده و میزند، ارتباط برقرارکرده با آنها همفکری داشته باشد و حتی لازم است با برخی از کشورهایی هم که با ما زاویه دارند، تماس برقرار کنند و این کشورها را به مواضع جمهوری اسلامی نزدیک کند که این امری ایدهآل خواهد بود.
فرصت آقای روحانی در نشست شورای امنیت بسیار محدود است بنابراین بخش گستردهای از مباحث ذکر شده را باید در جلسه عمومی سازمان ملل متحد مطرح کند و استدلالهای قاطع داشته باشد. یعنی آقای روحانی باید رهبران جهان را نسبت به خطرات آمریکا آگاه کند و موفق شود که واقعا ماهیت پشت پرده آمریکا را برای همه آشکار کند. برای این منظور کافی است به سیری که آمریکا از زمان اتحاد با انگلیس علیه ایران در زمان رضا شاه تا به امروز داشته اشاره کند تا همه کسانی که حتی امروز به آمریکا تکیه میکنند، بدانند که این کشور قابل اتکاء نیست.
منبع: رونامه سازندگی