فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
چرا مردم این روزها راحتتر از گذشته به شایعات یا اخبارهای رسمیای که هنوز صحت و سقم آن معلوم نشده است اعتماد میکنند؟ آیا مقصر این بیاعتمادی جامعه است یا باید موضوع را در مسایل دیگری جستوجو کرد؟ در این یادداشت تلاش میشود به این موضوع پاسخ داده شود.
1 مهارت ارتباط درست با مردم از طریق نهادهای مختلف یکی از مهمترین مسایلی است که همواره باید در دستور کار باشد. یکی از بزرگترین روشهای موفقیتآمیز ارتباط با جامعه، داشتن اطلاعرسانی مناسب دولتها و خصوصا داشتن یک سخنگوی توانمند برای انتقال اطلاعات و اخبار به مردم است. متاسفانه بیش از یکسال است که دولت آقای روحانی علیرغم تلاشی که برای رفع مشکلات موجود در جامعه انجام میدهد از ضعف عدم ارتباط مناسب با مردم برخوردار است. یعنی دولت سخنگو ندارد و نحوه اطلاعرسانی به مربوط درباره مسائل اجتماعی و اقتصادی عملا نحوه غیراستاندارد و خارج از ضابطه است. لذا مردم باید خبرهای مهم مربوط به معیشتشان را از کانالهای غیررسمی دریافت کنند. در این صورت است که یکروز نقل قولی از فلان وزیر یا معاون مطرح میشود و یک روز صحبتی از یک مقام دیگری به گوش میرسد در حالیکه هیچ خبری شفاف و صحیح به مردم انتقال داده نمیشود. این مسئله از ضعف رسانهای دولت نشات میگیرد و چندان نیز به آن اهمیت داده نمیشود. مثلا در خصوص قوه قضاییه این مشکل وجود ندارد. در آنجا اخبار حتی با تاخیراتی هم که اتفاق میافتد سخنگوی جدید به مردم معرفی میشود و در گفتوگوی رسانهای شرکت میکند و آخرین اطلاعات را به مردم انتقال میدهد.
2 انتقال اطلاعات به جامعه باید با روشهای صحیحی انجام شود. این حق مردم است که درمورد مشکلاتی که اکنون با آن دست به گریبان هستند و دلیل این حجم از سختی آگاه شوند. دولتیها علاوه بر مطلع کردن مردم باید این حس اطمینان را القا کنند که عموم را درک میکنند و پیگیر مطالباتشان هستند. مرحوم هاشمی در ماههای آخر زندگیشان میگفتند همیشه به مردم گفتهایم تحریمها اثری نداشته و ما همچنان مقاوم هستیم، اینها استفاده داخلی ندارد و باید به واقع به مردم میگفتیم که مشکلات اخیری که به معیشت مردم وارد میشود واقعا به دلیل تحریمها و وضعیتی است که دولت آقای ترامپ به وجود آورده و از مردم بخواهیم که برای حل مشکلات به کمک دولت بیایند.
3 مردم در شرایط کنونی دچار ناامنی جدی اقتصادی هستند. همیشه نداشتن امنیت به معنای جنگ و حمله نظامی نیست بیش از یکسال است که همه ما این ناامنی اقتصادی را احساس میکنیم. نوسانات قیمت برای مردم یک شب تا صبح هم اثرگذار است. مردم شب میخوابند صبح بیدار میشوند و میبینند خودرویی که میخواستند بخرند چندبرابر شده یا مجبورند دارویی که استفاده میکردند را چندبرابر قیمت بخرند. این نوسانات تا خرید روزمره مردم مثل گوشت و مرغ نیز پیش رفته است. بنابراین طبیعی است که جامعه دیگر از نظر اقتصادی احساس امنیت نمیکند. این موضوع مردم را دچار شوک کرده است. برای اطمینان بخشیدن به مردم فقط سخن گفتن با آنها کافی نیست بلکه دولت باید به دنبال یک ثبات اقتصادی باشد تا بتواند با گسترش دامنه امن اقتصادی برای مردم قدم بردارد.اگر شرایطمان بدتر از شرایط جنگ تحمیلی نباشد بهتر هم نیست. اقتصاددانان باید به کمک قوه مجریه بشتابند. اگر صاحبنظران اقتصادی به این نتیجه رسیدند که بهتر است به دنبال کوپنی شدن کالاهای اساسی باشیم پس باید در همین راه هم قدم برداریم تا نتیجهای کافی را برای ایجاد امنیت برای اقشار مختلف جامعه ایجاد کنیم.یکی از بحثهای قابل توجه این روزها گران شدن قیمت سوخت است. از دیدگاه کارشناسان اقتصادی اینکار درست است اما بنا به شرایط اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم، زمان آن ممکن است مناسب نباشد. زودتر از اینکه سوخت بخواهد گران شود قوه مجریه باید به دنبال پیشبینی تامین زمینههای مناسب مالی برای توسعه خدمات شهری و حملونقل عمومی و خدماتی مانند مترو و اتوبوس شرکت واحد برود. از این طریق حداقل ترس و هراس مردم برای افزایش قیمت کمتر میشود ولی جالب اینکه در شرایطی این اقدام صورت میگیرد که مردم هیچ خدمات اضافهتری را از دولت نگیرند. چنین تصمیماتی احتیاج به کار کارشناسانه دارد. این نکته درست است که میگوییم حدود 60 درصد مردم جامعه ما از خودروی شخصی استفاده میکنند و سوبسیدی که برای سوخت همه میدهند نمیرسد اما تورمی که به محض گران شدن سوخت در جامعه ایجاد میشود بیشترین فشار به اقشاری که خودروی شخصی ندارند و زیر خط فقر و جزو اقشار آسیبپذیر جامعه هستند تحمیل میشود. بنابراین باید تمهیدات درست اقتصادی چه از نظر زمان اعمال این قانون و قیمت و جایگزینی خدمتی که دولت باید به مردم ارائه دهد پیشبینی شود.هوشمندی دولت برای برقراری ارتباط با مردم و داشتن سخنگوی دولت برای اینکه بتوانند به راحتی با مردم حرف بزنند و هر هفته مردم را در جریان قرار دهند در شرایط حساس کنونی اجباری است. سخنگویی که فقط حرفش فضایی نباشد بلکه با اطلاعات کامل از شرایط جامعه و عموم مردم و بیان اطلاعات درست و شفاف به کاهش بیاعتمادی که مردم به آن دچار هستند کمک کند.
منبع: روزنامه سازندگی