احمد حاتمی یزد، عضو سابق شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
افت قیمت ارز در روزهای اخیر در بازار عدهای را مسرور و عدهای را مغموم کرده است. هیچکدام چندان دوام نمیآورد؛ چراکه این افت قیمت تحت تاثیر عواملی به هم پیوسته است. نخست اینکه فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران شدهاند که این مهم بهخودیخود قیمت ارز را کاهش داده است. در اثر افت قیمت اولیه کسانی که با رویای سود کردن و حفظ ارزش پولشان ارز خریده بودند، حالا دیگر انتظار ندارند که ارز در کوتاهمدت بالا برود در نتیجه ارزها را برای فروش به بازار سپردهاند. بازی معروف سفته بازی امروز به این شکل در بازار رخ کرده است و قیمت ارز در حال افت است و تا زمانی که میهمان تهران؛ نخست وزیر ژاپن یعنی شینزوآبه به ایران بیاید، این روند ادامه پیدا میکند؛ چراکه خوشبینی برای حل یا تخفیف مشکلات بین ایران و آمریکا به وجود آمده است. اگر این مشکلات کاهش پیدا کند طبعا انتظار میرود خرید و فروش ارز و نقل و انتقال آن آسانتر صورت بگیرد.
درحالحاضر نیز زیر سایه جو روانی این سفر قیمت ارز کاهش داشته است اگرچه در واقع تحریمها هیچ تغییری نکرده و نقل و انتقال وجوه در سیستم بانکی بینالمللی همچنان ممنوع است اما در خارج از سیستم بانکی و از طریق صرافها، کسانی که ارز خریده بودند بلکه ارزش دارایی خود را حفظ کنند امروز در حال تغییر عقیده هستند و ارزها را به بازار آوردهاند. در کنار این موضوع، بانک مرکزی این روند را تشویق میکند اما با تمامی این عوامل نمیتوان به تداوم ادامهدار و مستمر کاهش قیمت ارز دل خوش کرد. به نظر میرسد افت قیمت ارز موقت باشد چراکه مقوله مهم تورم کماکان در حال سنگاندازی بر زمین اقتصاد ایران است. زمانی که تورم 50 درصدی را در جامعه داریم تنها قیمت مسکن و کالاها بالا نمیرود بلکه قیمت ارز هم رشد میکند یعنی این حجم عظیم نقدینگی که در ایران در حال افزایش است -روزانه یک هزار میلیارد تومان به نقدینگی کشور اضافه میشود- صرف خریدهای مختلفی خواهد شد. یکی از این خریدها ارز است.
بنابراین حتی اگر شرایط سیاسی همانند زمان فعلی باقی بماند یا تغییر جزئی داشته باشد، نقدینگی روبهرشد اقتصاد ایران باعث افزایش قیمت ارز خواهد شد. در شرایطی که بانک مرکزی نقدینگی زیادی به بازار نریزد انتظار میرود نرخ ارز متناسب با تورم افزایش پیدا کند و اگر متناسب با تورم افزایش پیدا نکند، به ضرر تولیدکنندگان داخلی و به نفع فروشندگان خارجی در بازار ایران است. در شرایط فعلی که بانک مرکزی چندان میدان مانور ندارد و ارزی دردسترس خود ندارد تا به بازار تزریق کند – همانند رفتاری که 6 سال پیش انجام داد- احتمال اینکه قیمت ارز دوباره روند صعودی به خود بگیرد زیاد است. در شرایط فعلی بانک مرکزی در حال نگهداری بازار تحت کنترل خود به صورت دقیق است. هدف بانک مرکزی در کل کاهش دادن نرخ ارز است؛ چراکه این تصور را دارد که کاهش نرخ ارز به نفع اقتصاد و تولید است اما همیشه و هر روز این سیاست را دنبال نمیکند. زمانبندی این کار را با دقت و برنامهریزی کارشناسی انجام میدهد به این معنی که برخی روزها برای کاهش نرخ ارز در بازار مداخله میکند اما در روزهایی نیز مداخلهای در این بازار نمیکند تا بازار خودش عرضه و تقاضا را تامین کند. بدون شک نتیجه سفر شینزوآبه به تهران در پیشبینی روند قیمت ارز در روزهای آینده موثر است؛ اما به نظر نمیرسد نتیجه درخشانی که بتواند روند افت بازار ارز را تداوم ببخشد، از این سفر بیرون بیاید. برای مدیریت قیمت ارز نمیتوان تنها به مهمانان خارجی دل بست و راهحل اصلی همان است که بود: دولت باید جلوی افزایش نقدینگی را بگیرد.
مسئله اصلی این است که دولت با واهمه از عواقب سیاسی و اقتصادی نمیخواهد جلوی رشد نقدینگی را بگیرد یا نمیتواند عواقب این موضوع را مدیریت کند.
نقدینگی که امروز درحالحاضر تزریق میشود، عمدتا ناشی از بدهکار شدن بانکها به بانک مرکزی است. نباید از یاد برد که در شرایط فعلی بانکهای ما 160 هزار میلیارد تومان به بانک مرکزی بدهکار هستند. بانک مرکزی باید این روند را متوقف کند.
بانکها در حال پرداخت سود سپرده سالانه 20 درصد به سپردهگذاران هستند. بانکها اگر میتوانستند از محل درآمد خود این سود را پرداخت کنند، مشکلی به وجود نمیآمد اما به دلیل اینکه بانکها بهخودیخود توفیقی در وصول درآمدهای خود ندارند و نمیتوانند اصل و فرع وامهایی را که به اشخاص دادهاند، بازپس گیرند؛ درنتیجه دچار کمبود نقدینگی برای پرداخت این سود سپردهها میشوند و در این شرایط از بانک مرکزی نقدینگی وصول میکنند و داستان تکراری تزریق نقدینگی در سیستم بانکی و بعد از آن به جامعه میشود؛ داستانی که پایان بسیار وخیمی دارد.
منبع: روزنامه سازندگی
- یادداشت
- بازدید: 1761