یادداشت

ریشه‌های دل‌زدگی

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

فائزه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

در هفته‌های اخیر پس از برگزاری انتخابات هیئت‌رئیسه مجلس دهم برای سال چهارم و انتخاب ریاست کمیسیون‌های تخصصی مجلس برای سال پایانی، انتقاداتی نسبت به فراکسیون امید و مشخصا به مدیریت آن مبنی بر این که از اساس فراکسیون امید نباید کاندیدایی برای فعالیت در این عرصه معرفی می‌کرد و زیر سایه توافقی با فراکسیون مستقلین در مسیر حفظ علی مطهری در هیئت‌رئیسه گام برمی‌داشت، مطرح شده است. نقد فراکسیون امید از این حیث است که دکتر عارف مطلع بود که سبد رأیی برای رقابت و مقابله با علی لاریجانی ندارد و نباید در این میدان رقابت ورود می‌کرد. در مقابل این صحبت و موضع‌گیری باید یک سوال مطرح کرد که یک فراکسیون سیاسی در مجلس بدون حضور در عرصه رقابت مهمی چون عرصه انتخابات هیئت رئیسه آیا صفتی جز «منفعل» بودن به خود می‌گیرد؟ در این قضاوت درباره فراکسیون امید بالاخص شخص دکتر عارف باید به چند مسئله توجه داشت:

حضور آقای عارف در رقابت ریاست مجلس شخصی نبوده بلکه این تصمیم جمعی فراکسیون بوده است.

البته چند روز پیش از برگزاری انتخابات اخباری مبنی بر احتمال کاندیدا کردن دکتر مسعود پزشکیان نیز شنیده می‌شد. این گزینه از حیث وجود رأیی که به صورت فردی در پارلمان برای ایشان از جانب آذری‌ها در کنار رأی فراکسیون امید وجود دارد قابل توجه است اما در نهایت تصمیم جمعی فراکسیون کاندیداتوری محمدرضا عارف بر اساس یک رای‌گیری جمعی بوده است.

حذف آقای علی مطهری از هیئت رئیسه مجلس اتفاق خوبی نبود اما نباید با استدلال «الزام حفظ علی مطهری» فراکسیون امید را در مسیری انفعالی قرار داد.

علاوه بر این، نباید از یاد برد که پیش‌بینی‌ها و قرارهایی از این دست با فراکسیون‌های مختلف در مجلس در گذشته هم واقع‌بینانه نبود و هم چندان تجربه موفقی نداشته است.

کاندیداتوری آقای عارف از فراکسیون امید برای ریاست مجلس یک کنش سیاسی بود که هر عملی گاهی مثبت می‌شود و گاهی منفی، اما منفعل بودن از هر دو اینها بدتر است.

در ارزیابی از عملکرد فراکسیون امید که انتظارها را به‌صورت قابل توجهی پاسخ نداد، نباید شرایطی را که در آن لیست امید بسته شد از یاد ببریم. به صورت کلی مشکلی که در جریان اصلاح‌طلبی - و شاید در جریان اصولگرایی نیز وجود دارد - در بستن لیست‌های انتخاباتی وجود دارد، مسئله تشکیلاتی نبودن لیست‌ها است. گام اصلی و اساسی این است که نمایندگانی که از جانب جریان اصلاحات به مجلس، دولت یا شورای شهر می‌روند، باید اصلاح‌طلب باشند نه وحدت‌طلب.

به هر حال اصلاح‌طلبان در هر انتخاباتی با چالش همیشگی تایید صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان روبه‌رو هستند و اکثریت کسانی که می‌توانستند در لیست قرار بگیرند ردصلاحیت شدند و چهره‌هایی ناشناخته و گمنام یا با ریشه‌هایی در جریان مقابل در لیست امید قرار گرفتند و با این شرایط همین اندازه همراهی آنان در مجلس باید به فال نیک گرفته شود!

 کوتاهی‌هایی نیز بعد از انتخابات صورت گرفت که با توجه و دقت به آنها این امکان وجود داشت که عملکرد فراکسیون امید در مجلس بهتر باشد. اصلاح‌طلبان نباید ارتباط تشکیلاتی با لیست امید را تنها تا درب ساختمان هرمی ادامه می‌دادند و بعد از آن رها می‌کردند. عملکرد منتخبینی که با برچسب اصلاح‌طلبی به مجلس دهم فرستاده شدند، نیازمند هدایت و نظارت است که آیا در مسیری که پیش از ورود به پارلمان ترسیم شده حرکت می‌کنند یا حداقل در چارچوب آن گام برمی‌دارند؟ البته اگر این مسیر قبلا تعریف شده باشد!

نمایندگانی که با عنوان اصلاح‌طلبی وارد مجلس شده‌اند بر حسب دیدگاه‌های خودشان و متکی به آنچه خود تشخیص می‌دهند منفعل یا فعال، خوب یا بد و بر اساس ساختار و اصول اصلاح‌طلبی یا غیر‌اصلاح‌طلبی حرکت می‌کنند و این نقص را نباید کوچک شمرد. به طور مثال در حال حاضر شورای عالی اصلاح‌طلبان چه ارتباط تشکیلاتی و مداوم و منسجمی با نمایندگان مجلس دارد؟

به هر حال این نمایندگان باید در قبال جبهه اصلاح‌طلبان پاسخگو بوده و در مقابل نیز شورای عالی اصلاح‌طلبان نیز باید برای نمایندگانی که به مجلس فرستاده‌اند دارای برنامه باشند. این دست از موارد شاید به صورت موردی رخ داده باشد اما در یک ساختار و چارچوب تشکیلاتی تا به امروز دیده نشده است.

نکته دیگر مقایسه عملکرد فراکسیون امید در بازه زمانی است که اصلاح‌طلبان در نهادهای دیگر حاکمیتی نیز فعال هستند. بعد از سال 92 جریان اصلاحات در چند برهه پیروزی‌های قابل توجهی در ورود به مجلس، دولت و شورای شهر داشت. در نگاهی بی‌طرفانه به این موضوع، مجموعه اصلاح‌طلبی در مجلس از دو مجموعه دیگر به طور نسبی بهتر عمل کرده است، به‌خصوص خانم‌های فراکسیون امید -فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی - کارنامه مثبتی داشته کما این که برای اعمال و اظهارات خود هزینه نیز دادند و تحت فشار هم قرار گرفتند اما هدف را رها نکردند. در مقابل نیز چهره‌هایی بودند که برخلاف انتظار صدایی از آنها شنیده نشد یا در صف مقابل قرار گرفتند.

به‌رغم وجود پایگاه رأی اصلاحات برای دولت، دولت از این پتانسیل به‌خصوص در دوره دوم استفاده مناسبی نکرد.

شورای شهر و شهرداری‌ها نیز کارنامه قابل دفاعی ندارند. بنابراین این که کلیه مشکلات و نگرانی‌ها از آینده جریان اصلاح‌طلبی را به پای کارنامه فراکسیون امید بنویسیم نه واقع‌گرایانه است و نه منصفانه.

اگر دلزدگی در جامعه از اصلاح‌طلبان دیده می‌شود، برای بررسی ریشه‌های آن باید به سراغ دیگرانی غیر ‌از فراکسیون امید هم برویم. بعد از مسائل و اعتراضات در دی‌ماه 96 اصلاح‌طلبان همراه مردم نشدند و از اعتراضات مردم، حمایتی به عمل نیاوردند. بدون تردید این دست از رفتارها در کنار عملکرد دور از انتظار از منتخبین اصلاح‌طلبان در نهاد‌هایی مانند مجلس  وشورای شهر، باعث کدورت است.

در خاتمه در شرایط فعلی مشکلات فراتر از فشارهای جریان اصولگرایی و رفتارهای شورای نگهبان در انتخابات‌ها است.هم جریان اصولگرایی و هم جریان اصلاح‌طلبی، درگیر بحران مزمن  باندبازی و انحصارطلبی هستند چرا که مدیریت در ایران امروز عمدتا بر اساس شایستگی نیست بلکه بیشتر بر اساس شاخصه‌هایی است که ارتباطی با عرصه‌های تخصصی ندارد. این مهم‌ترین مشکل است که شکلی مزمن به خود گرفته و تحولی عمیق در سیاست‌های مدیریتی کشور برای رفع این مشکل نیاز است.

آنها در صورت به خود نیامدن هر دو طرف و با ادامه مسیر فعلی نمی‌توانند چشم به رأی مردم داشته باشند و خواستار مشارکت مناسب چشمگیرآنها در انتخابات شوند. البته معمولا با نزدیک شدن به ایام انتخابات شور و هیجان بالا گرفته و وضعیت متفاوت می‌شود. مردم خواهان تغییرات اساسی هم در اصلاح‌طلبان و هم در اصولگرایان هستند و می‌خواهند پیام «عدم تایید» خود را به گوش هر دو طرف برسانند. این پیام از جانب مردمی است که دیگر نمی‌خواهند رای‌شان مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی