سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با نزدیک شدن به انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، تشکیل نهادها و جبههها و احزاب در دو جریان کشور شکل گرفته است. با توجه به اینکه در کشور ما حزب قوی وجود ندارد که فراگیر بوده و در کل کشور قدرت داشته باشد، تشکیل این جبههها و جریانها در ماههای منتهی به انتخابات طبیعی است؛ چرا که حزبی که بتواند با مشارکت بالا انتخابات را برگزار کند و برنده انتخابات باشد، در کشور وجود ندارد لذا برای جبران این موضوع احزاب مختلف و گروههای سیاسی «جبهه» تشکیل میدهند و این جبهه جایگزین حزب قبلی میشود. در کشور دو جناح گرایشی از نظر سیاسی وجود دارد که این دو گرایش احزاب مختلف و گروهها و شخصیتهای مختلف را با هم هماهنگ و همراه کرده و یک جبهه تشکیل میدهند تا جایگزین حزب شوند.
این موضوع هم برای انتخابات مفید است و هم تمرین کار تشکیلاتی در درون جریانهای سیاسی کشور است و هم انتخابات را پرشور میکند. این جبههها علاوه بر این میتوانند حضور مردم را پای صندوقهای رای تقویت کنند. صندوق رای تنها و تنها مسیر تامین خواستههای مردم است. علاوه بر این، روند دموکراسی و اصلاح ساختارها توسط مردم همواره از طریق صندوق رای بوده و اگرچه ممکن است زمانبر باشد اما طی طریقی تجربه و اثبات شده و البته پایدار و باثبات است.
در این بین اما نباید با تشکیل جبههها به مقوله حزب بیتوجه بود یا تلاش برای تثبیت جایگاه آنها را نادیده گرفت. برخلاف آنچه برخی گروههای اقلیت درباره حزب میگویند حزب مقولهای منحصراً غربی نیست و میتواند در کشور ما نیز مورد توسعه و توجه قرار گیرد کما اینکه سابقه این موضوع نیز در عرصه سیاسی کشور اگرچه به ندرت اما وجود داشته است. برخلاف برخی اظهارات درباره نگاه منفی قانون اساسی کشور درباره موضوع تحزب، حزب در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مورد نقد و نکوهش قرار نگرفته و هیچ دستاندازی در قانون اساسی برای توسعه و تثبیت تحزب دیده نشده است.
قوانین عادی در کشور هستند که وضع شدهاند و حزبمحور نیستند. به این معنی که قوانین در راستای تشویق جریانهای سیاسی کشور و مردم به توسعه کار احزاب وضع نشده است اما در قانون اساسی خلائی در این رابطه وجود ندارد و حتی بندهایی در جهت تشویق به تحزب نیز دیده میشود. به طور مثال به استناد اصل 26 قانون اساسی، آزادی تاسیس و فعالیت احزاب به عنوان یک حق برای مردم است، که باید در تدوین قوانین عادی به رویهای عمل کرد تا مردم از این حق با توجه به بسترهای فراهم آمده، بیش از پیش بهره ببرند.
اصلاح قانون احزاب که توسط مجلس پیگیری شد و هنوز در دست بررسی در شورای نگهبان است، قدمی در جهت تقویت قوانین عادی برای ترویج تحزب در کشور است. به طور مثال در این قانون پیشبینی شده است که مردم به لیست رای بدهند. این رویه خود قدمی در راستای تقویت کار احزاب است. این مساله گام مهم و موثری است چرا که جامعه مدنی حرکت خود در راستای تحزب را انجام داده است و اینکه مردم لیستی رای میدهند، یکی از مظاهر گرایش مردم به تحزب است.
افراد در لیستهای مختلف انتخابات شورای شهر و مجلس قرار میگیرند و پس از رای آوردن، افرادی که پیروز انتخابات شدهاند، کمتر به بدنهای که به آنها رای داده، پایبند هستند. اکنون که بدنه تمرین کرده و لیستی رای میدهد، حاکمیت نیز باید این گرایش جناحی را به سطح حزبی برساند. از طرف دیگر حاکمیت شرایط تحزب را به وجود میآورد تا اگر هر اقدامی رخ دهد، در چارچوب حزب باشد تا احزاب به مردم پاسخگو باشند و آنها بر عملکرد افراد تحت حمایت خود نیز نظارتی داشته باشند. حزبی شدن انتخابات، نظارت احزاب به افراد را به دنبال خواهد داشت و پایبندی افراد به تشکلهای حامی آنها را شاهد خواهیم بود و روند شکلگرفته اخیر در خصوص قانون انتخابات، رای جناحی را تبدیل به رای حزبی میکند و فرآیند جامعه مدنی را ساختارمند میکند.
منبع: روزنامه سازندگی