یادداشت

در انزوای خود فرو رفته‌ایم

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

حامد منتظری، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

ایران ما دو هفته پر التهاب و تنش را گذراند و حال می‌توان نگاهی گذرا به آنچه رخ داده انداخت. در این یادداشت در چند لایه به این اقدام و حواشی آن پرداخته می شود، هر چه لایه عمیق‌تر، درد آن بزرگتر و درمان آن مشکل‌تر.

نگاه اول: ناگهان خبری اعلام می شود که قیمت بنزین شبانه گران شده است. در اینکه قیمت‌ها باید اصلاح شود و به قیمت تمام شده و یا حتی در شرایط رقابتی به قیمت واقعی برسد شکی نیست اما در مورد شرایط اجرا چند نکته وجود دارد. برای رسیدن به نتیجه مطلوب، کار خوب را هم باید خوب انجام داد:

اول آنکه چرا جهش ناگهانی قیمت؟ مگر واقعی نبودن قیمت و ارزان بودن بنزین حرف تازه‌ای است که نیاز به تصمیم ناگهانی داشته باشد؟ قطعا اگر برنامه‌ای یک ساله برای افزایش تدریجی اجرا می‌شد این حجم بازتاب منفی و احساس فشار را به دنبال نداشت و امکان مدیریت اقتصادی بازار نیز فراهم می‌شد.

دوم آن‌که اگر کاری بد است برای همه بد است، چه برای محمود چه حسن چه زید. اگر از چاه سهمیه‌بندی در آمدیم و ایرادات و مفاسد آن را گفتیم و باز خود را به درون همان چاه انداختیم این دیگر تنها به حساب نادانی گذاشته نمی شود.

سوم اینکه ایجاد درآمد اضافه با گران کردن بنزین و واریز وجه یارانه برای شصت میلیون نفر نه باورپذیر است و نه با شرایط اقتصادی دولت همخوانی دارد و بیشتر به یک بلف می‌ماند تا یک طرح، اگر هم در کوتاه مدت شدنی باشد تنها برای کم کردن موج اعتراضات خواهد بود و تداومی نخواهد داشت.

آنچه گذشت را می‌شود به حساب بی‌تدبیری یا بی‌برنامگی گذاشت، نه فقط در دولت بلکه کل ارکان حکمرانی که البته مطلب جدیدی نیست. ضرب المثلی هست که می‌گوید " شتر را گفتند چرا گردنت کج است، گفت کجایم راست است؟" نگاه دوم: بعد دیگر این ماجرا نحوه اطلاع‌رسانی آن بود. نحوه تصمیم و اعلام نشان می‌دهد نظام ما می‌تواند حتی به رعایت ظواهر قانونی هم پایبند نباشد. همه از بی‌اعتمادی مردم سخن می‌گویند اما عمق بی‌اعتمادی به جایی رسیده است که نظام عملکرد خود را بر پایه همین بی‌اعتمادی می‌گذارد و می‌داند اگر یک ماه هم از همه رسانه‌های رسمی و غیر رسمی، دیداری و نوشتاری و سایر ابزار، اطلاع‌رسانی کند و برای توجیه مردم تلاش کند نتیجه‌ای ندارد و لذا ناگهانی و شبانه اعلام گرانی می‌کند تا همگان در مقابل عمل انجام شده قرار بگیرند. بعد از آن هم به بهانه گناه عده‌ای، اطلاع‌رسانی مختل می‌شود تا از گسترش ناآرامی پیشگیری شود و به بهانه حفظ امنیت، آزادی سلب می‌شود.

نگاه سوم: فارغ از ابعاد اقتصادی و اجتماعی این تصمیم، بعد امنیتی آن بیشترین جای سوال را دارد. شرایط قبل از گرانی بنزین به گونه ای است که کشورهای دوست و همسایه ایران متشنج هستند و احتمال حرکت‌هایی مشابه در بعضی مناطق مخصوصا قسمتهای نزدیک مرز میرود و این نگرانی از صحبت‌های مسئولین هم استشمام می شود. حکومت ایران حکومتی محافظه‌کار و امنیتی است و حتی با یک مجلس ختم یا شادی یا مسابقه فوتبال امنیتی برخورد می‌کند و تدابیر شدیدی می‌اندیشد. در این شرایط محتمل ندانستن بروز شلوغی و اعتراض پس از اعلام گرانی بنزین دور از ذهن است و سوال اصلی این است که آیا تصمیم‌گیران برای برخورد با اعتراضات چه اندیشیده بودند؟ و حتی شاید متصور باشد که روی اعتراضات هم حسابی باز شده باشد.

نگاه آخر: در این روزها که همه جا صحبت از بنزین است، عده زیادی برای اعتراض به خیابان‌ها آمده‌اند، عده‌ای به خشونت روی آورده‌اند، تعدادی که عددشان معلوم نیست (اما شنیده‌ها وحشتناک و دردآور است) سبعانه کشته شده‌اند، بسیاری زخمی و بسیاری هم دستگیر شده.اند، دسترسی به اینترنت محدود شده و اطلاع‌رسانی مختلشده. اما فارغ از این حجم خشم و خشونت و وحشت و بی‌اطلاعی، انزوای جامعه در ایران بیشتر از قبل به چشم می‌آید. جایی که من و امثال من، ما و امثال ما، طبقه من و ما، تن‌های جدا از هم هستیم و هر کدام در انزوای خود فرو رفته‌ایم. نه به حال و روز یکدیگر اهمیتی می‌دهیم و نه امیدی به یاری یکدیگر داریم، جزیره‌هایی جدامانده که گویی رشته‌ای میانمان اتصالی برقرار نمی‌کند و این درد ماندگار جامعه ماست.

اقتصاد و حکومت شاید روزی درمانی پیدا کند اما درماندگی جامعه فراتر از این‌هاست.

منبع: هفته‌نامه صدا

 

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی