علی محمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
این دوره از انتخابات بهحق خاصترین انتخابات ده دوره مجلس است چرا که ردصلاحیت و رویه بیسابقه شورای نگهبان – که از دوره چهارم شروع شد و در این دوره اوج گرفته است- شرایط بسیار خاصی را برای رقابت و انتخابات مجلس یازدهم ایجاد کرده است. در مجلس چهارم بحث تفسیر قانون اساسی درباره نظارت استفساری مطرح و شورای نگهبان وارد بررسی صلاحیت کاندیداهای انتخابات شد. بررسی صلاحیتها اقدامی اجرایی است و باید در ابتدای امر به این مهم توجه داشت. نظارت در لغت به معنای نگاه کردن و در این حوزه به معنی مراقبت است؛ یعنی شورای نگهبان نظارت کند و مراقب باشد تا تخلفی صورت نگیرد. آغاز این روند استفساریه اثر خود را در مجلس چهارم نشان داد؛ آن هم بعد از مجلس سوم که در زمان حضرت امام )ره) برگزار و اکثریت مجلس نیز با چپها بود. در ابتدای کار مشخص نبود که نتیجه این روند به کجا میرسد اما امروز دیگر این روند به ایراد سیستمی مهم تبدیل شده است. در ادوار گذشته اکثریت ردشدگان از اصلاحطلبان بودند اگرچه در این دوره از چهرههای میانهرو نیز ردصلاحیت شدهاند و تایید صلاحیتشدگان به افراد گمنام مختص شده است.
دقت کنید که برای 290 کرسی 16 هزار نفر ثبتنام کردهاند، در این شرایط شورای نگهبان با این بازه زمانی محدود با چه سرعتی این پروندهها را بررسی کردهاند.
تا به امروز چهرههای شناخته شده زیادی در کشور تایید صلاحیت نشدهاند و بیشتر چهرههای کمتر شاخته شده تایید شدهاند که جناح سیاسی آنها خیلی مشخص نیست. در اعتراضات و بررسی مجدد نیز باز هم کیفیت قربانی کمیت شده است و با این روند شاید اکثریت منتخبین مجلس بعدی وابستگی تشکیلاتی به اصولگرایان نداشته باشند اما مواضع آنها به اصولگرایان نزدیک خواهد بود. اینکه گفته میشود این دوره از مجلس مرکب از جوانان انقلابی باشد شعاری است که در این رویه داده میشود. دقت در کیفیت کار نشان میدهد با توجه به فقدان حضور اصلاحطلبان در انتخابات، رقابت درونی بین اصولگرایان برقرار است اما آنچه تحت عنوان «جوانان انقلابی» مطرح میشود چندان وابستگی تشکیلاتی به اصولگرایان ندارد و با ورود آنها به مجلس برای نخستینبار مجلسی ایجاد میشود که نه به طیف اصولگرا وابستگی دارند و نه اصلاحطلبان. این خاصیت مجلس یازدهم خواهد بود.
در این بین نگاهی به اظهارات برخی از چهرههای اصولگرا مبنی بر اینکه اصلاحطلبان برای انتخابات به اندازه کافی داوطلب تایید صلاحیت دارند و این انتقادات بیجا است میتواند تداعیکننده چند نکته باشد: تعداد داوطلبین و تاکید بر میزان آماری آنها موضوع نظری نیست که جای بحث داشته باشد بلکه مسالهای قابل شمارش است. تعداد اصلاحطلبان تاییدصلاحیت شده در هر حوزه انتخابیه مشخص است. حزب اعتمادملی هیچ نامزدی ندارد و کارگزاران حداکثر پنج عضو تاییدصلاحیت شده دارد. شرایط سایر احزاب اصلاحطلب هم همین گونه است. در کل کشور شاید بیست اصلاحطلب تاییدصلاحیت شده وجود دارد. البته برخی اصولگرایان هم ردصلاحیت شدهاند اما آمار اصلاحطلبان تایید صلاحیتشده مایوسکننده است.
خطبههای نماز جمعه اخیر رهبری درباره حضور گسترده در انتخابات به خوبی میتواند راهگشای تمامی این اختلا فنظرها باشد. فحوای صحبتهای رهبری تاکید دارد که لازمه حضور گسترده مردم در انتخابات، وجود داوطلبین متنوع و از همه جناحهای سیاسی است. شورای نگهبان اعلام کرده است که با دقت به شکایات رسیدگی میکند اما در مدت باقیمانده شورای نگهبان باید در روز پرونده 100 داوطلب ردصلاحیت شده را رسیدگی کند. این در حالی است که زمان برای بررسی دقیق پروندهها محدود است با این حال در این شرایط ما امیدوار باقی میمانیم.
اخیرا سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده بود که در جهت شفافیت از کاندیداهای ردصلاحیت شده برای اطلاع از مستندات ردصلاحیتهایشان دعوت شده و با آنها جلسه گذاشته شده است تا ابهامی باقی نماند. این موضوع متاسفانه عمومیت نداشته و شورای نگهبان از داوطلبین ردصلاحیت شده عادی که اعتراض داشتهاند، دعوت نکرده است و فقط از نمایندگان مجلس که ردصلاحیت شدهاند، دعوت کرده است. شاید بنا باشد در مرحله پایانی بررسی صلاحیتها، افراد زیادی از چهرههای گمنام تایید شوند ولی افراد شناخته شده تایید نشوند البته این موضوع یک گمانهزنی است که بر اساس فضا و شرایط مطرح میشود.
منبع: روزنامه سازندگی