عبدالرضا هاشمزائی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و نماینده مجلس
با اعلام نتایج انتخابات متاسفانه پایینترین سطح مشارکت در چهل سال گذشته رقم خورد. امسال با توجه به وقایعی که در کشور اتفاق افتاد انتخابات تحت تاثیر آنها قرار گرفت؛ به خصوص وقایع مرتبط با گرانی بنزین و اعتراضات بعد از آن، سقوط هواپیمای اوکراین و خیلی مسائل دیگر مردم را به این نتیجه رساند که نقش مجلس در اداره کشور ضعیف و کمرنگ است. کما اینکه برخی نمایندگان هم به این نتیجه رسیده بودند. به همین دلیل در بازه ثبتنامها حدود 40 نفر از نمایندگان فعلی ثبتنام نکردند. دلیل آنها این بود که وقتی مجلس در ساختار تصمیمگیری کشور نقشی ندارد و نمیتواند انتظارات مردم را برآورده کند و نمایندگان به سوگندی که به قرآن مجید در ابتدای دوره نمایندگی یادکردهاند، وفادار باشند لذا ثبتنام نکردند. افزون بر این ردصلاحیتهای گسترده اصلاحطلبان هم مزید بر علت شد.
بدون تعارف در شهر تهران و خیلی از مراکز استانها اکثریت مردم اصلاحطلب هستند. حتی در انتخابات گذشته هم که به نام احمدینژاد رای بالایی ثبت شد باز هم در تهران کاندیدای اصلاحطلبان رای اکثریت را داشت. این نشان میدهد در تهران و به خصوص مراکز استانها تمایل به اصلاحطلبی بیشتر است. البته در این سالها این میل به اصلاحطلبی در شهرستانها هم رسوخ کرده است. امسال هم که نتایج انتخابات را در کل کشور تعقیب کردم متوجه شدم این موضوع در شهرستانها هم صادق بوده است. یعنی در شهرستانها هم مشارکت پایین آمده است. در برخی شهرها مثل شهرستان نائین در مقایسه با دور قبل نزدیک به 14 هزار نفر مشارکت کمتر شده است؛ آن هم در شرایطی که باید با توجه به رشد جمعیت مشارکت افزایش مییافت. در این شهر و یا شهرهای مشابه آن اصلاحطلبان هیچ کاندیدایی نداشتند و همه کاندیداهای شاخص اصلاحطلبان ردصلاحیت شدند. تمام این مسائل باعث شد مردم احساس کنند رایشان تاثیری را که باید در اداره کشور داشته باشد ندارد. این احساس مردم است. لذا مشارکت پایین آمد. در حالی که در انتخابات چهار سال قبل خود من به همراه خانوادهام بیش از 7 ساعت در صف حسینیه ارشاد منتظر بودیم تا رای بدهیم. اما در این انتخابات که بین ساعتهای 11 صبح تا 6 عصر به چندین حوزه رایگیری به عنوان نماینده سرکشی کردم یا در محل رایگیری هیچکس نبود یا اگر بود دو یا سه نفر در حال رای دادن بودند.الان هم اعلام نتایج نشان داده تا چه اندازه مشارکت در تهران به عنوان ویترین سیاسی کشور، پایین بوده است.
من بر این اعتقادم که مسئولین کشور باید ریشهیابی کنند که مردمی که هم به انقلاب علاقهمند و هم مسلمان هستند و هم کشورشان را دوست دارند به چه علت از حضور در انتخابات دلسرد شدند. من به عنوان یک شهروند که هم این دوره و هم ادوار قبل نماینده بودم معتقد هستم انتخابات ما بعد از مجلس چهارم و تفسیر شورای نگهبان از نظارت و گنجاندن نظارت استصوابی دومرحلهای شده است. یعنی یک مرحله کاندیداها توسط گروهی به نام شورای نگهبان انتخاب میشوند و بعد مردم باید از میان انتخابشدگان آنان دست به انتخاب بزنند. بسیاری از مردم همین ذهنیت را از انتخابات دارند و به همین دلیل مشارکت پایین آمده است. عدهای میگویند در فلان کشور اروپایی هم مشارکت زیر 50 درصد است اما توجه ندارند که کشورهای اروپایی با ما فرق دارند. ما کشور اسلامی هستیم که میخواهیم برای اولین بار الگوی جمهوری اسلامی و حکومت اسلامی مبتنی بر دموکراسی را الگوسازی کنیم. هر سال از مراجع تقلید تا بقیه بر مردم تکلیف میکنند به این وظیفه ملی عمل کنند. اما در اروپا چنین تکالیفی برای مشارکت مردم وجود ندارد. وقتی تمام امکانات مذهبی کشور را برای حضور مردم پای صندوقهای رای بسیج میکنند و مشارکت زیر 50 درصد میآید این امر خیلی مسائل را زیر سوال میبرد. من به عنوان یک فرد دلسوز و کسی که در سطوح مختلف مدیریتی کشور 40 سال فعالیت کردهام معتقدم که باید در این شرایط بازنگری کرده و دلایل آن را بیابیم. چطور 12 نفر با تفسیر خاص خودشان به جای مردم تصمیم میگیرند. به عنوان مثال پسر آیتالله مطهری چرا باید رد شود؟ شهید مطهری ایدئولوگ انقلاب بوده و پسرش هم چندین دوره امتحان خود را پس داده است. اما به چه علت ردصلاحیت میشود؟ برخی از نمایندگان گفتند شورا نگهبان به دلیل نطقهای آنها در مجلس صلاحی تشان را رد کرده است. خود این عمل خلاف قانون اساسی است. چراکه نماینده میتواند در تمام موضوعات اظهارنظر کند. طبیعی است وقتی همه این مسائل کنار هم جمع میشود، موجب کاهش مشارکت مردم در انتخابات خواهد شد. من معتقدم اگر برای این امر فکری نشود این روش برگزاری انتخابات خلاف امنیت ملی خواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی