سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
مساله FATF مدتها در دو قوه از قوای سهگانه کشور مورد بحث و بررسی بود. دولت و مجلس هم در دوره وزارت طیبنیا و هم دژپسند قائل به این بودند که در شرایطی که آمریکاییها تحریم ظالمانهای را علیه ما اعمال کردند نباید موضعگیری داشته باشیم و رفتاری از خود نشان دهیم که این تحریمها را تقویت و آن را به تحریمهای آمریکا اضافه کنیم. در شرایطی که کارشناسی دولت و مجلس این است که این کار باید انجام شود لازم بود با دقت بیشتری در اینباره سخن گفته شود. دولت در آخرین اقدام کمتر از یک ماه پیش جمعی از وزرای مسئول در این حوزه اعم از وزیر اقتصاد، وزیرصمت، نفت و رئیس کل بانک مرکزی و وزرایی که دستاندرکار ارتباطات مالی با خارج از کشور بودند، نامهای خدمت مقام معظم رهبری نوشتند و برای حل این مسئله استمداد داشتند.
در مجلس نیز نمایندگان ملت در دو شور این قانون را بررسی کرده و در نهایت مجلس به این مهم رای داد. در مقابل شورای نگهبان مخالفت کرده و با اصرار مجلس موضوع به مجمع تشخیص رفت و متاسفانه بهرغم فوت وقت بسیار مجمع در اینباره تصمیمگیری نکرد. در نهایت نیز ایران دوباره به لیست سیاه بازگشت. سوال اصلی برای اینجانب این است که در مسالهای به این اهمیت میتوان موضوع را به مجمعی سپرد که مسئولیتی مستقیم در قبال قواعد معیشت، آب و نان و دارو و نیازهای اولیه مردم ندارد و اگر از این زاویه به این اقتصاد تحت فشار فعلی ما ضربه جدید وارد شود، چه کسی پاسخگو است؟ آیا آقایان صادق لاریجانی، محسن رضایی، موحدی کرمانی و جلیلی مسئولیت یک اتفاق را میپذیرند؟
آقای روحانی رئیسجمهور و مسئول اداره کشور است و نمایندگان مجلس نیز مسئول پاسخگویی به موکلان خود در حوزههای انتخابیه درباره تصمیماتی که میگیرند، هستند. آنها با هر بحران و مسالهای در خط مقدم پاسخگویی و طرح سوال مردم از آنها قرار میگیرند. تصور میکنم اتفاق عجیبی در جریان بررسی این لوایح رخ داد که از اساس قابل درک نیست. یا باید مخالفان این لوایح دولت را درباره مخالفت این لوایح متقاعد کرده و به دولت راهکارهایی نشان دهند که دولت بتواند کشور را بهتر اداره کند و به دولت کمک کنند و یا در غیراین صورت باید در مقابل خواست دولت سکوت کنند.
این نوع برخورد مختلف اعضاء مجمع با این لوایح این شائبه را به وجود آورد که فوت وقت صورت گرفته، ناشی از اختلافات سیاسی داخلی و یا اختلافات سیاسی بیرونی با دولت یا شخص رئیسجمهور باشد. این تصمیمگیری نباید زیر سایه اختلافات سیاسی اتخاذ میشد. شاید ما کمتر این کار را تمرین کردهایم که که در اوج اختلافات سیاسی و دیدگاهی داخلی باید بتوانیم در مقاطعی که لازم است تصمیمات ملی مهم را بگیریم و همه در این تصمیمات مهم مشارکت کنیم. من برخلاف آنچه به نظر میرسد، امیدوارم این برداشت درست نباشد که اختلافات داخلی کشمکش بین قوا این گرفتاری را درست کرده.
با تمام انتقاداتی که برخی به دولت آقای روحانی و دولت دارند اما نباید فراموش کرد این دولت تحت چه فشارهایی در داخل و خارج از کشور است و من در بسیاری از موارد برای این دولت دلسوزی میکنم زیرا به دفعات دیدهام که این دولت پشتیبانیهای لازم و حداقلی از سوی برخی نهادهای کشور را در این شرایط سخت ندارد. آنچه در پرونده FATFوسکوت و عدم تصمیمگیری مجمع تشخیص شاهد بودیم، به خوبی گویای این امر است که بخشی از توقفی که درباره این لوایح صورت گرفت و دستاندازهایی که در اینباره رخ داد ناشی از لجبازی با دولت آقای روحانی و یا شخص ایشان بود و همانطور که پیش از این نیز مطرح شد شاید اگر رئیسجمهور دیگری بر سرکار بود و یا این لوایح در دوره دیگری مطرح میشد، مسئله تا این اندازه زیر سایه حاشیهنمیرفت.
FATF یکی از گردنههایی بود که دولت گرفتار آن شد. قطعا اگر بخواهیم موارد دیگری را نیز برشماریم، متوجه میشویم که رئیسجمهور هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی در تنگنای سیاسی است.
منبع: روزنامه سازندگی