جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
بهطور کلی میتوان از رفتار دولت و وزارت بهداشت در مقوله مبارزه با بحران کرونا ارزیابی مثبت داشت؛ با این وجود نکاتی مبنی بر کوتاهیهای وزارت بهداشت و دولت محترم در تعیین نقطه آغاز به مدیریت این بحران واعمال قرنطینه نیز وجود دارد: وزیر بهداشت در مجلس تاکید کرد در 29 بهمن متوجه ورود ویروس کرونا به کشور شدهاند در حالی که اگر به گزارشهای مراکز بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی توجه میکرد، درک این مسئله که این بیماری آنفلوآنزای معمولی نیست ممکن بود. وزارت بهداشت باید از ماهها پیش یعنی از زمانی که در چین این بحران به اوج رسید مسئله را جدی میگرفت. چه در بحث انتقال دانشجویان و چه در زمینه ارسال گزارش و پافشاری برای ممانعت از انتقال مسافر بین دو کشور. من تصور میکنم این سهلانگاری در ابتدای امر وجود داشت. علاوه بر این، این نقد از نگاه بنده به وزارت بهداشت وارد است که حتی زمانی که خطر برایشان محرز شده باز هم پافشاری لازم را در مقابل دیگر دستگاهها و نهادها انجام نداده است. با اینکه به هر حال شرایط کشور در زمان انتخابات خاص بود اما باز هم انتظار میرفت تا وزارت بهداشت بر اعلام خطر به صورت جدیتر پافشاری میکرد. به نظر میرسد اگر گزارشها دقیقتر و مسئولانهتر به نهادهای مسئول و تصمیمگیر داده میشد، هدایت دیگری در این مسیر اتفاق میافتاد تا علاوه بر آغاز اقدامات پیشگیرانه، انتخابات نیز در فضای مناسب برگزار شود. تصور من این است که وزارت بهداشت بخشی از حقایق را نگفته و یا شرایط دیگری حکمفرما بوده که امروز وزارت بهداشت درباره آن حقیقت را نمیگوید.
بعد از انتخابات نیز شرایط در اندازه مورد انتظار نبود. به صورت مشخص انتظار میرفت در قم شاهد سختگیری بیشتری باشیم. شاید تحت فشار جریانات رادیکال وزارت بهداشت کوتاه میآمد در حالی که اگر قرنطینه قم و محدودسازی استانهایی همچون گیلان جدی گرفته میشد و امکانات را نیز به سمت این مراکز گسیل میداد و در کنار همه این موارد افکار عمومی را به این سمت هدایت نمیکرد که نگران نباشید و این بیماری آنقدرها هم جدی نیست و چیزی شبیه آنفلوآنزا است، شاید تلفات بسیار کمتر بود. به هر حال در مرحله اول مسئولان و رسانه ملی و دولت، مردم را درگیر یک بیتوجهی و سطحینگری کردند و مسئولیت بیتوجهی اولیه مردم در این برهه با وزارت بهداشت است. اطلاعات کافی در این برهه در اختیار مردم قرار داده نشد.
بعد از حاد شدن شرایط و ابتلای مردم به خصوص در قم و به دنبال آن رشد روزانه تعداد مرگ و میر، وزارت بهداشت خود را در مسیری قرار داد تا کل نظام را متوجه این مسئله کند. این رفتار باید بسیار زودتر انجام میشد. در کنار همه این مسائل فرهنگ سهلاندیشی در جامعه ایرانی در بحران کرونا به شدت مشهود است.
جامعه ما در بسیاری از مواقع، مشکلات و بحران را درگیر سادهاندیشی کرده و آنها را تبدیل به لطیفه و جک میکند. متاسفانه این سبب میشود که اوج گرفتاری و مشکل به چشم نیاید. شاید در هفتههای اول شروع این بحران رسانهها، جریانات مذهبی و حتی شخصیتهای سیاسی جامعه نیز درگیر سهلاندیشی بودند و چه بسا با اقدامات نیمبند دولت نیز در راستای مدیریت بحران مخالفت میکردند و به مضحکه گرفتند.
در میانه این بحران نباید مسئله بنیه ضعیف اقتصادی را از یاد برد. به دلیل تحریمها و فشارهای بینالمللی و بسیاری از مسائل داخلی دیگر که از دولتهای گذشته برای کشور باقی مانده است- از جمله پرداخت یارانهها- خزانه و عقبه اقتصادی کشور ناتوان برای مدیریت مالی این بحران است. فضای اقتصادی کشور امکان اینکه بتواند قرنطینه را تحمل کند، ندارد.
با این وجود بهرغم تمامی انتقادات باید تاکید کرد که ایجاد محدودیتها از قبیل تعطیلی دانشگاهها و بسیاری از مراکز دیگر توانسته است تا اندازهای موفق باشد اما باز هم اگر در رفت وآمدها و ترددهای بینشهری سختگیرانهتر عمل میکردیم، مشکلات کمتر بود. با این وجود در شرایط فعلی باید این رویه مراقبتها و سختگیریها و فاصلهگذاری اجتماعی تداوم یابد تا بتوانیم از این بحران عبور کنیم.
منبع: روزنامه سازندگی