شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی و شورای شهر تهران
در رابطه با مدیریت مبارزه با کرونا و شرایط فعلی که در آن قرار داریم، نکاتی وجود دارد که خوب است به آنها توجه کنیم.
نخست اینکه اگرچه سوم اسفندماه رسما شیوع ویروس کرونا در ایران اعلام شد، اما آمارها نشان میدهد این ویروس دست کم از 24 بهمن وارد کشور شده و ما در مدیریت این ویروس بازه زمانی نزدیک به دو هفته را از دست دادیم. در حالی که با توجه به ارتباطات نزدیکی که با چین داشتیم باید جدیتر و زودتر اقدام میکردیم. درست است که همه دنیا در مواجهه با این ویروس غافلگیر شد اما ایران با توجه به مراودات نزدیک و جدی با چین و وجود کارگران و طلاب و شهروندان چینی در کشور و رفت و آمد تجار ایرانی به چین میتوانست پیشبینیهایی درباره جلوگیری از شیوع این ویروس داشته باشد. متاسفانه از آنجا که هم انتخابات در پیش بود و هم عدم مدیریت یکپارچه در کشور و عدم تصمیمگیری قاطعانه مسئله مبتلا به جامعه ماست به این موضوع و تمهیدات لازم برای آن کمتوجهی شد.
نکته دیگر آنکه، متاسفانه شرایط به گونهای پیش رفت که حتی بعد از اعلام رسمی درگیر شدن کشور با کرونا باز هم این موضوع چندان جدی گرفته نشد. در همان ابتدای امر مدیریت یکپارچه در کنترل ویروس و اقدامات لازم اتفاق نیفتاد. در نتیجه مردم آن را جدی نگرفتند. وقتی مشخص شد قم محل اصلی شیوع بوده و بعد از آن تهران؛ ممنوعیت ورود و خروج به این دو شهر میتوانست برای مدیریت بهتر، تنظیم دستورالعملهای لازم و برای تهیه اقلام مورد نیاز برای مبارزه با این ویروس زمان بخرد و باعث شود شیوع آن به یک شیب کندتر به کل کشور صورت بگیرد. اما این اتفاق نیفتاد. ممنوعیت آمد و شد و مسافرتهای بین شهری و درون شهری و حتی بستن مرزهای کشور، در دستور کار قرار نگرفت در نتیجه در نظرسنجی اولیه دیدیم که بیش از 63 درصد شهروندان تهرانی جدی نگرفتند. نتیجه این امر، شوکی بود که بر پیکره کادر پزشکی و درمانی وارد شد.
وحشت زیادی ایجاد کرد و خسارات جبرانناپذیری به کشور وارد کرد. با توجه به اینکه از نیمه دوم سال 98 با وقوع اعتراضات آبانماه، ترور شهید سلیمانی و سقوط هواپیمای اوکراین جامعه ایرانی باغمها و چالشهای بزرگی مواجه بود وحشت کرونا هم بر آنها افزوده شد و شرایط را سختتر کرد.
اما در ارتباط با حساسیت آماری که متاسفانه به چالش بین مسئولین و سایرین قرار گرفته است؛ باید بگویم سیاست در ابتدای امر این بود که در همه استانها آمار مبتلایان و فوتشدگان شهر به شهر و استان به استان ارائه شود. بخشی از ضرورت اعلام دقیقا آمار برای اطلاع مردم و بخشی هم به دلیل رعایت پروتکلهای بینالمللی در اینباره بود. اما متاسفانه این سیاست از جایی به بعد تغییر کرد و حالا میبینیم که مثلا در مورد استان تهران که بیشترین میزان شیوع و درگیری با کرونا را دارد این آمار نقاط مبهمی دارند. در همه جای دنیا سیستم درمان و بهداشت کشورها مسئول اعلام آمار مربوط به شیوع این بیماری است و این نشان میدهد که موضوع کرونا نباید سیاسی شود. آقای دکتر زالی رئیس ستاد مبارزه با کرونا در استان تهران چندی پیش به صحن شورای شهر تهران آمد و گزارشی از تعداد مبتلایان و فوتشدگان و بهبودیافتگان در تهران ارائه کرد که اعضای شورا را قانع نکرد. به هرحال ما رئیس شورای شهر تهران هر روز آمار فوتشدگان کرونا را از طریق سازمان بهشت زهرا دریافت میکند و در اختیار اعضای شورا قرار میدهد. درست است که هم آمار ما و هم آمار ستاد ملی مبارزه با کرونا روند کاهشی این بیماری را نشان میدهد اما متاسفانه به نظر میرسد با واقعیت متفاوت باشد.
به علاوه نکته مهم دیگر رتبه اول شیوع ویروس کرونا در ناوگان حملونقل عمومی است؛ با این حال اما این ناوگان را تعطیل نکردند. البته به دلیل حساسیتهایی که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ایجاد شد خود مردم تا حد زیادی رعایت کردند. تا جایی که در متروی تهران در همان دو هفته اول فروردین میزان تردد با مترو از 2 میلیون سفر در روز به 600 هزار سفر کاهش پیدا کرد. در تهران شورای شهر پیشنهاد کرد که طرح ترافیک برداشته شود. به این دلیل که تردد با وسایل نقلیه شخصی باعث کنترل شدن شیوع بیماری میشد. همچنین پیشنهاد تعطیلی وسایل نقلیه عمومی را به ستاد کرونا را مطرح کردیم که پذیرفته نشد. بعد از آن شورای شهر در اول فروردین به طور رسمی درخواست اجباری شدن استفاده از ماسک و دستکش در مترو و اتوبوسها را مطرح کردیم که باز هم ستاد مبارزه با کرونا به آن توجهی نکرد. البته در ادامه و با اصرار بالاخره یک ماه و نیم بعد آن را به اجرا گذاشتند. اما واقعیت این است که فرصتسوزی که در این فاصله انجام شد را نمیتوان نادیده گرفت. در مترو تهران حدود 35 نفر و در اتوبوسرانی 40 نفر به این بیماری مبتلا شدند و حتی تعدادی فوتی هم داشتیم. متاسفانه فرصتسوزی یکی از ضعفهای جدی مدیریت کشور است.
منبع: روزنامه سازندگی