یادداشت

سال اصلاح اصلاحات

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

آنچه متاسفانه از ابتدای فعالیت جریان اصلاح‌طلب در ایران به عنوان نقیصه این جریان شناخته می‌شده است و هنوز نیز ادامه دارد و متاسفانه در تمامی این سال‌ها نیز بزرگان اصلاح‌طلب به آن بی‌توجهی کرده و برای آن نیز برنامه‌ریزی نداشته‌اند، این است که اصلاحات در ایران از آغاز تا امروز «ساختار ایدئولوژیک» مشخصی برای خود تعریف نکرده است؛ یعنی هنوز با گذشت بیش از دو دهه از آغاز این جنبش در جمهوری اسلامی اصول کلی مفاهیم اصلاحات تدوین نشده است. هنوز برای مردم روشن نیست که اصلاحات در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی به صورت شفاف چه ایدئولوژی‌ای را دنبال می‌کند. در کنار کشور ما، در کشور ترکیه احزاب مشخص کار می‌کنند و مبانی حزب‌ها روشن است و مشخص است که این مبانی مقرر است به چه دستاوردهایی در زمان رسیدن به قدرت منتهی شود. برای این مسئله باید موارد زیر در جنبش اصلاحات در سال آتی مورد توجه باشد:

تغییر چارچوب ایدئولوژی: متاسفانه اصلاحات در ایران چنین رویکردی نداشته و هنوز هم ندارد و به دلیل فقدان ایدئولوژی مشخص نتوانسته برای بسیاری از مشکلات راهکار مناسب و منطقی ارائه کند؛ در حالی که با تعریف این چهارچوب، در مسائل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و روابط بین‌الملل باید بر اساس آن ساختار ایدئولوژیک راهکار تحول‌گرایانه ارائه شود. ابتدا باید ساختار را تعریف و بستر هرم اصلاحات را مشخص کنیم و بعد از آن بر حسب مشکلات در هر برهه زمانی، برنامه‌های کاربردی و تحول‌گرایانه ارائه دهیم. به طور مثال ما نمی‌دانیم در ساختار ایدئولوژیک اصلاحات اقتصاد باید در شرایط فعلی به چه صورت باشد؟ بین اقتصاد دولتی و اقتصاد آزاد، در موقعیت امروز زمانی چه مرزی را باید قرار داد؟ با آزادی‌های مدنی تا چه اندازه‌ای موافق و تا چه اندازه‌ای مخالف هستیم؟ این موارد نیازمند تدوین است تا بعد از آن به مقوله‌های ریزتر برسیم. مثلا در بحث معیشت بر اساس ساختار اقتصادی است که تعریف می‌کنیم چه راهکاری داریم یا در بحث آزادی‌های زنان منطبق بر چارچوب آزادی‌های مدنی که در شالوده ایدئولوژیک تعریف می‌کنیم، راهکار ارائه دهیم. بدون تعریف این شالوده همانند بسیاری از برهه‌هایی که تا به امروز پشت سر گذاشته‌ایم، تنها درجا می‌زنیم و به تکرار مکررات می‌پردازیم.

برنامه‌ریزی نیازمحور: برنامه‌هایی که اصلاح‌طلبان ارائه می‌دهند باید به طور حتم بر اساس اندیشه‌های مردم‌محور باشد. اولویت اصلاحات در این سال‌ها تا چه اندازه بر این محور بوده است؟ اصلاحات اگر بخواهد در مسیر تداوم حیات و حفظ پایگاه اجتماعی خود حرکت کند، نمی‌تواند نسبت به نیازهای روز جامعه بی‌تفاوت باشد و باید پابه‌پای مردم حرکت کند. از حضرت امیر (ع) نقل شده است که در نهج‌البلاغه می‌فرمایند که «اصول دین بر اساس مردم گذاشته می‌شود»؛ یعنی اگر حکومت دینی برای رشد خود و جامعه اراده‌ای دارد، باید بر اساس نیاز مردم تصمیم‌گیری کند. بر همین اساس برنامه‌های تدوینی اصلاحات در سال آتی باید مردم‌محور باشد و در راستای تامین نیازهای مردم و ارائه راهکار برای نیازهای مردم. غیرقابل‌نیاز است که تاکید کنیم مشکلات معیشتی مردم در سال آتی بدون شک در اولویت نیازهای جامعه است. اصلاح‌طلبان برای این مسئله چه راهکاری دارند؟

پرهیز از قدرت‌طلبی و کسب جایگاه: متاسفانه مردم ما در شرایط فعلی ذهنیت خوبی از اصلاح‌طلبان ندارند. پیش از حل این مسئله باید برای مردم تعریف کرد که حساب اصلاح‌طلبان از ساختار اصلی اصلاحات جدا است کما این که این فاصله همیشه قابل تعریف بوده است. به طور مثال ساختار مشروطه با مشروطه‌خواهان تفاوت داشت. این تعریف از این جهت اهمیت دارد که نباید اصل یک دیدگاه را زیر سوال برد. مسیری به انحراف رفته است، اما نباید اجازه داد که اصل دیدگاه نیز درگیر حاشیه شود و زیر سایه این انحراف قرار بگیرد. باید این مسئله را برای مردم تبیین کنیم و اشتباهات در عملکرد اصلاح‌طلبان را از اصل اصلاحات جدا کنیم. بعد از این اصلاح‌طلبان نیز باید از این که تنها تلاش خود را منحصر به رسیدن به صندلی‌های قدرت کنند، پرهیز داشته باشند. اصلاح‌طلبان باید در سال آتی ایدئولوژی تدوین کنند و بعد به فکر فرستادن افراد کارآمد برای اجرای این ایدئولوژی‌ها به مناصب قدرت باشند؛ نه این که الزاما مکرر در بده‌بستان سیاسی به دنبال گرفتن سهم بیشتر در پست‌های کوچک و بزرگ کشور باشند.

سه شاخص اصلی: اگر به سه شاخص اصلی در جامعه رشد - مبتنی بر افزایش کمی -، پیشرفت - افزایش کیفی - و توسعه اعتقاد داشته باشیم، زمان آن فرارسیده است که درباره توسعه نگاه دقیق‌تری داشته باشیم. مفهوم توسعه این نیست که به صورت کمی و کیفی در جامعه آپدیت داشته باشیم؛ توسعه یعنی این که باید در کنار پیشرفت‌های اقتصادی، توسعه اجتماعی و فرهنگی را در جامعه پیگیری کنیم. تصور می‌کنم یکی از کارهایی که به شدت مغفول مانده است، برنامه‌ریزی توسعه‌محور است. در شرایط تحریم و بحران‌هایی که کشور پشت سر می‌گذارد، اصلاح‌طلبان اگر به‌حق خواهان ارتقاء جامعه هستند، باید برنامه‌های توسعه‌محور ارائه دهند. جنبش اصلاحات نمی‌تواند تنها با تکیه بر شعار توسعه سیاسی حرکت کند. برنامه‌های اصلاح‌طلبان باید تعریف مشخصی از مفاهیم توسعه در حوزه‌های مختلف ارائه دهد.

توسعه در مسیر مدرنیته با اتکاء به زنان: آنچه امروز جامعه‌شناسان درباره دو دهه اخیر در ایران مورد تاکید قرار داده‌اند، حرکت به سمت مدرنیته است. در کنار این، برخی از اندیشمندان مطرح می‌کنند که در شرایط فعلی حتی روستاهای ما نیز از سنت‌گرایی نیز خارج شده‌اند و افکار روستاییان نیز در حال شهری شدن است و جامعه مدنی و مشارکت برای آنها در حال یافتن مفاهیم است. زنان که یکی از شاخص‌های اصیل سنت‌گرایی بودند، این تغییرات را به خوبی نشان می‌دهند و امروز زنان زیر سایه افزایش آگاهی‌ها، مشارکت‌های اجتماعی و رشد سطح تحصیلات دانشگاهی و غیردانشگاهی خودشان به عنوان یکی از مهره‌های توسعه در سیستم‌های اجتماعی هستند. حتی روحانیون نیز در این بین از مسیر عقب نمانده‌اند و به‌رغم برخی رفتارهای گاه و بیگاه از جانب اقلیتی از این قشر، خوشبختانه روحانیون روشنفکری داریم که می‌توانند در ساختار توسعه و شکستن سنت‌های غلط و غیرعلمی کمک کنند؛ سنت‌هایی که مانع توسعه هستند. بر همین اساس باید ساختار اصلاحات را تبیین و بازوهای اجرایی را در این راستا تعریف و متکی کنیم. به‌خصوص در این باره بر نقش زنان تاکید موکد دارم، چرا که در خصوصیات جامعه ایران جایگاه زنان اهمیت زیادی دارد. این مسئله از شاخص‌های جامعه آریایی نیز دیده می‌شود و هنوز نیز قابل تطبیق است. در هر جا که زنان در شاکله و صدر تغییرات قرار گرفته‌اند، آن پروسه تغییر موفق و مثبت بوده است و متقابلا در هر برهه و زمان و مکانی که آنها نادیده گرفته شده‌اند این تعهد اجتماعی ابتر مانده است.

مدیریت کارآمد و تفکیک پست‌های سیاسی و حرفه‌ای: در برنامه‌های اصلاح‌طلبان همواره شعار برنامه کارآمد بوده است، اما بدون تعارف باید گفت که برنامه‌ریزی دقیق‌تری باید در این حوزه صورت گیرد. با توجه به این که تجربه‌های متعددی در 4 سال گذشته از حضور اصلاح‌طلبان در مناصب مدیریتی دیده شد، زمان آن است که در مفهوم کارآمدی مدیریت در جبهه اصلاحات دقت زیادی شود و بدون تعارف به سمت کارآمدی حرکت کنیم. این کارآمدی فارغ از گروه‌بندی‌های سیاسی درون اصلاح‌طلبان باید مبتنی بر افراد متخصص باشد. زمان آن فرا رسیده است که جوانگرایی و اهمیت دادن به سهم زنان را از شعار به عمل تبدیل کنیم. بدنه اصلی اجرایی کشور را باید چابک کرد. خطر بی‌توجهی به این موضوع بسیار جدی است و زمان زیادی در این باره از دست رفته است. حتی در کشورهای غیراروپایی همانند پاکستان و هند - که البته از انگلستان الگوبرداری کرده‌اند - دو مدل پست در سیستم‌های اجرایی وجود دارد. نوع اول پست‌های سیاسی POLITICAL است که هرکسی انتخاب می‌شود، محق است که این رده از پست‌ها را بر اساس سلیقه خود بچیند. اما مورد دیگر و نوع دوم، پست‌های حرفه‌ای PROFETIONAL است. سیاستمداری که در مسند خود می‌نشیند، نمی‌تواند بدون طی سلسله مراتب این سری از پست‌ها را عوض کند و تعویض این پست‌ها سلسله مراتب خاص خود را دارد. تعریف این تقسیم‌بندی در ساختار اصلاحات می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد و منجر به این می‌شود که با تغییر یک شهردار، تا آبدارچی سیستم تغییر نکند. در این گونه موارد، تمامی مسئولان دفاتر، منشی و کارشناسان تغییر می‌کنند. به همین دلیل و به علت عدم ثبات مدیریت‌های حرفه‌ای، هر پیشرفتی در سیستم‌های ما ابتر می‌ماند. به راحتی نباید اجازه داد پست‌های حرفه‌ای و کارشناسی تغییر کنند. اگر اصلاح‌طلبان بتوانند این الگو را تعریف کنند کار بزرگی را به نام خود و به نفع جامعه و مردم ثبت کرده‌اند.

 بحث تبعات ناشی از تغییرات مدیر: زمانی که یک مدیر می‌رود و مدیر دیگری جایگزین می‌شود و تمام تیم اجرایی نیز تغییر می‌کند. در این جابه‌جایی‌ها بعضا افراد کارآمدی که خط سیاسی خاصی نیز ندارند، جابه‌جا شده و از ظرفیت‌های آنها استفاده نمی‌شود. بدتر از همه مدیران قبلی به نوعی به زباله‌دان آن دستگاه سپرده می‌شوند. در حال حاضر در دنیا در بسیاری از مراکز علمی و فرهنگی و اجرایی، سیستمی با عنوانpresident cabinet و با مفهوم «هیات مدیریت» تعریف می‌کنند. این هیئت شامل رئیس فعلی، رئیس قبلی و کاندیدای بعدی ریاست است. این ساختار باعث تجمیع تجربیات به شکلی بسیار قابل‌توجهی می‌شود. کسب تجربه از مدیر قبلی و آموختن آن به مدیر بعدی در یک برهه زمانی در این سیستم محقق می‌شود. متاسفانه در کشور ما جای خالی چنین سیستمی بسیار حس می‌شود و متاسفانه حتی در ساختارهای علمی نیز چنین الگویی را دنبال نمی‌کنیم. نمونه مشخص این که در فرهنگستان ادب افرادی مادام‌العمر رئیس هستند. از این حیث تعریف و الگوبرداری این سیستم توسط اصلاح‌طلبان در کنار مورد قبل می‌تواند در ساختار مدیریتی کشور، انقلاب و معجزه‌ای را به همراه داشته باشد. به قدر کافی تا به امروز زمان از دست داده‌ایم. سال 99 را جدی بگیریم!

منبع: روزنامه سازندگی- سالنامه 1398

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی